پرسپوليس در سه سال گذشته بهترين تيم ايران بوده، اما مدتهاست كه خبري از شادابي و طراوات سابق در نمايش سرخپوشان وجود ندارد.
شاگردان برانكو بازي برگشت با الوصل را هم بردند تا بعد از قطعي كردن قهرماني ليگ هفدهم، صعودشان از گروه سوم ليگ قهرمانان را هم تقريبا مسجل كنند. با اين وجود سطح كيفي بازي قرمزها در دوبي هم مثل بازي رفت بسيار نازل بود. اينكه الوصل 65درصد مالك توپ بوده و پرسپوليس فقط 35درصد و اينكه الوصليها 535پاس به هم دادهاند و پرسپوليسيها فقط 280پاس واقعا نگرانكننده است. اين آمار براي تيمي كه پارسال در ليگ قهرمانان حتي در بدترين روزهايش هم به راحتي از مرز 400پاس عبور ميكرد غيرقابل هضم به نظر ميرسد. حالا بايد پرسيد بر سر پرسپوليس چه آمده كه با همه نفراتش در آسانترين ديدار گروه ناچار است چنين بازي سطح پاييني ارايه بدهد و صرفا با چاشني خوششانسي پيروزي شود؟ به راستي اگر آن دو موقعيت استثنايي الوصليها در پنج دقيقه نخست گل ميشد، برانكو ميتوانست در نشست خبري به آساني از صعود به مرحله بعد و عيدي به مردم ايران حرف بزند؟ يا اگر در بازي رفت گل آفسايد پرسپوليس مردود اعلام ميشد و پنالتي ناديده گرفته شده الوصل را ميگرفتند، الان وضعيت اين گروه چطور بود؟
- برانكو از جان تيمش چه ميخواهد؟ او بازي را با سيستم پايه 1-3-2-4 شروع كرد و قرار بود سيامك نعمتي بازيساز باشد. او اما اصالتا بازيكن لب خط است و در طول بازي ناخودآگاه به همين سمت متمايل ميشود. نمودار حركتي سايت AFC در پايان مسابقه هم نشان ميداد سيامك در طول بازي تا جايي كه ميتوانسته خودش را به سمت چپ نزديك كرده و وسط زمين كاملا خالي مانده؛ چرا؟ مسلمان كو؟ بشار رسن كجاست؟
- آمار فاجعهبار ميدانيد يعني چه؟ يعني اينكه وحيد اميري در طول 37 دقيقه حضورش در ميدان فقط چهار پاس داده كه يكي از آنها هم غلط بوده است! چه بر سر اميري آمده؟ او در داربي و بازي رفت با الوصل هم بسيار بد بود. ابتداي هفته خبر رسيد ممكن است مسلمان به جاي او در ارنج قرار بگيرد، اما اين اتفاق رخ نداد. چرا؟ مگر نه اينكه هر بازيكني افت كرد بايد جاي خودش را به بازيكن بهتر بدهد؟ وسط زمين كه خالي است، بنابراين بار بازيسازي روي دوش وينگرهاست. در اين صورت با بازيكني كه در طول 37 دقيقه فقط 4 پاس داده، چطور ميتوان كار را پيش برد؟
- بازي با الوصل از معدود نمايشهاي خوب حسين ماهيني در سال96 بود؛ با اين وجود پاس گلي كه او داد، احتمالا براي پرسپوليس گران تمام ميشود و حضور اين بازيكن در پست نامربوط هافبك دفاعي را تداوم ميبخشد. به اين ترتيب احمد نوراللهي يا بايد همچنان روي نيمكت بنشيند و يا مثل نيمساعت آخر اين بازي در پست هافبك چپ به ميدان برود و نمايشي كماثر ارايه بدهد. عجيب است كه در پرسپوليس بهترين ابزار وجود دارد، اما در بدترين موقعيتها به كار گرفته ميشوند.
- پرسپوليس پارسال امكاني طلايي براي قهرماني در آسيا داشت كه آقاي طارمي سر بزنگاه آن شاهكار را خلق كرد و جام قهرماني را به تيم هشتم جيليگ ژاپن كادو داد. با اين وجود سرخپوشان امسال هم حتي با وجود محروميت از يارگيري بخت خوبي براي قهرماني در آسيا دارند، مشروط بر اينكه برانكو به طور جدي در افكارش تجديد نظر كند. شايد هواداران پروفسور از اين حرف خوششان نيايد، اما برانكو به طرز محسوسي ترسو شده و اين ترس فلجكننده را به تيمش هم تزريق كرده است. پرسپوليس ابزار خوب بازي كردن و خوب نتيجه گرفتن را دارد؛ درست مثل دو سال گذشته كه همه رقبا را درو ميكرد و جايي هم اگر ميباخت، آنقدر زيبا ميباخت كه دوست و دشمن برايش كف ميزدند؛ باختهاي قشنگي كه گاهي يك تار موي آنها به صدتا از اين بردهاي زشت و ناپلئوني ميارزيد. برانكو اما هنوز دارد تقاص باخت چهار گله به الهلال را از تيمش ميگيرد؛ الهلالي كه خودش امسال مايه ننگ سعوديها شده، اما سايه كابوساش بهترين تيم ايران را در محاق نگه داشته است.