اصفهان آهن ۱
آهن ملل
ایرانسیل
ایرانسیل موبایل
کد خبر: ۱۴۷۲۷۹
گشت و گذارِ عالیشاه در سرزمین عجایب
پیوستنش به پرسپولیس و گرفتن شماره 2 پرسپولیس، ذهن‌ها را به سمت ظهور یک مهدی مهدوی کیای دیگر برای پرسپولیس می‌برد.
۱۵:۲۰ - ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۷
وانانیوز|

پیوستنش به پرسپولیس و گرفتن شماره 2 پرسپولیس، ذهن‌ها را به سمت ظهور یک مهدی مهدوی کیای دیگر برای پرسپولیس می‌برد. امید عالیشاه خیلی زود و از همان ابتدای فصل توانست جا در دل هواداران بازکند و در بازی های مختلف، عصای دست استادش در راه آهن، علی دایی، باشد. اگر کمی اقبال با او و هم‌تیمی هایش یار بود، می‌توانست در همان سال اول با پرسپولیس به یک افتخار فراموش نشدنی دست پیدا کند. خوردن به تنه تیم سابق، راه آهنِ چغر و بدبدن، دست عالیشاه و دوستانش را از جام قهرمانی کوتاه کرد تا کاپ لیگ برتر به اهواز برود.

 

فصل دوم حضور امید عالیشاه در پرسپولیس، همراه با اتفاقاتی ماورای طبیعی برای این تیم محبوب و پرهوادار بود. رفت و آمد های زیاد مدیران موقت از یک سو و کودتای تاریخی حمید درخشان علیه علی دایی و تغییر سرمربی از سوی دیگر، بازتاب دهنده احوال بد پرسپولیس بود. با این حال سال تلخ پرسپولیس، یک خاطره شیرین و فراموش نشدنی برای امید به همراه داشت. عالیشاه در لیگ چهاردهم و در سومین شهرآوردی که مقابل استقلال به میدان رفت، یک گل خاطره انگیز به ثمر رساند و پس از درآوردن پیراهن خود در شادی پس از این گل، با دریافت کارت زرد دومش از بازی اخراج شد. گل پیروزی بخش عالیشاه در آن شهرآورد، در ذهن ها باقی خواهد ماند.


فصل سوم، از دست دادن کاپیتان، بازگشت اقتدار به پرسپولیس، اوج گیری سرخپوشان با پروفسور و درخشش امید عالیشاه در جامه سرخ. امید عالیشاه سازنده 8گل از 50 گل به ثمر رسیدن پرسپولیس در لیگ پانزدهم بود تا بالاتر از سایر بازیکنان لیگ برتر، گل ساز ترین بازیکن مسابقات باشد. با این حال تداوم نحسیِ تیم سابق برای امید، دست او را برای دومین بار از جام قهرمانی کوتاه کرد. جام بار دیگر به اهواز رفت و پرسپولیس مغموم و بهت زده، در مقابل 100 هزار تماشاگر ایستاده، صدای تشویق شنید.


تابستان جنجالی از راه رسید. تیم دوست داشتنی و جذاب پروفسور در آستانه فروپاشی قرار گرفته‌است. بعد از سفر مهدی طارمی و رامین رضاییان به ترکیه، بعد از پیوستن وحید امیریِ هم‌پست به پرسپولیس، روزنامه ها از علاقمندی علیرضا منصوریان و استقلال به امید عالیشاه می‌نویسند. یاغی دیگری در راه است؟ در روز های نگرانی و فشار عصبی هواداران اما جمله عالیشاه، مسکن‌وار، تسکین می‌بخشد. "پرسپولیس منت بر سر من گذاشت و قراردادم را تمدید کرد." بازیکن شمالی، کم حاشیه و دوست داشتنی، می ماند و برای جبران ناکامی فصل گذشته به رقابت با یک رقیب تراز اول می‌پردازد.


اخباری مبنی بر اختلاف امید عالیشاه با سه تفنگدار پرسپولیس (محسن مسلمان، مهدی طارمی و فرشاد احمدزاده) به بیرون درز پیدا می‌کند. با فشرده تر شدن رقابت در خط هافبک پرمهره، زمان تصمیم گیری برای برانکو ایوانکوویچ فرا رسیده است. از میان محسن مسلمان، وحید امیری، مهدی طارمی، فرشاد احمدزاده و علی علی‌پور، چه کسی به نیمکت تبعید می‌شود. بازی با استقلال خوزستان در اهواز و صنعت نفت آبادان در تهران. کاپیتان دوم پرسپولیس نیمکت نشین شده‌است. برانکو اعتقادش به امید را از دست داده است؟ بازار شایعات روز به روز داغ‌تر می‌شود و برانکو و هواداران پرسپولیس برای سر رسیدن نیم‌فصل و به خدمت گرفتن سروش رفیعی لحظه‌ها را می‌شمارند. در این وانفسا و تعطیلات لیگ برتر برای بازی تیم ملی و سوریه در مالزی، دست عالیشاه در تمرینات دچار شکستگی می‌شود و او چند هفته خانه نشین می‌شود.


ایام به کام پسر اهل ساری نیست. دور شدن از ترکیب با درخشش خیره کننده وحید امیری، آسیب دیدگی و دوری از شرایط مسابقه، نزدیک شدن موعد خدمت سربازی و افزایش احتمال پرسپولیسی شدن سروش رفیعی. عرصه بر کاپیتان دوم تنگ شده‌است. وقت وداع فرا رسیده است؟
عالیشاه پس از مشاهده شرایط و وضعیت موجود، تصمیمش را می‌گیرد. کاپیتانی که در تابستان دست رد به یاغی شدن زده بود، حالا تصمیم می‌گیرد در زمستان به اردوگاه مهمترین تعقیب کننده قهرمانی بپیوندد. انتقادات و اعتراض هواداران و مسئولان پرسپولیس بلند می‌شود و عالیشاه بی تفاوت به این مسائل، چمدان هایش را برای سفر به تبریز می‌بندد.


بدون اهمیت دادن به برچسب خیانتی که بر پیشانی‌اش می‌خورد، عالیشاه سرنوشتش را در تبریز دنبال می‌کند. شرایط در تبریز برای امید عالیشاه متفاوت است. با خروج سروش رفیعی از تراکتورسازی، امیر قلعه نویی به بهترین شکل ممکن خلا تیمش را پر کرده و ضمن بی پاسخ نگذاشتن اقدام پرسپولیس، تیمش را در رقابت قهرمانی مجهز و آماده نگاه می‌دارد. امید خیلی زود تاثیرگذاری خود در ترکیب تراکتورسازی را آغاز می‌کند و برای این تیم گلزنی می‌کند. با این حال یک اتفاق عجیب، تمام سناریو را تغییر می‌دهد.


محرومیت تراکتورسازی از حضور در پنجره نقل و انتقالاتی و فصلی که برای امید عالیشاه با تلخی عجیبی به پایان می‌رسد. کاپیتان در غربت و پرسپولیسی که می‌تازد و عنوان قهرمانی لیگ برتر را به دست می‌آورد. ظاهرا سرنوشت، راضی به حضور عالیشاه در قاب قهرمانی پرسپولیس نبود و پس از دو تلاش نافرجام، او را در سومین تلاش خود، از پرسپولیس دور کرد.


تابستان 96 فرا رسیده است. عالیشاه فرصت انتخاب پیدا کرده است. تداوم خانه نشینی یا ادامه دادن سربازی و فوتبال در لیگ یک. ملوان و فجر سپاسی دست به کار شده‌اند ولی امید می‌خواهد پای تصمیم زمستان گذشته‌اش بماند و این بار با یحیی گل محمدی در تراکتورسازی ادامه بدهد. تراکتوری که به دلیل منع حضور در فصل نقل و انتقالاتی ضعیف تر از همیشه شده و عالیشاهی که با حسرت پیش روی پرسپولیس در آسیا را به نظاره می‌نشیند. شاید اگر او بود، این بار بدون سروش رفیعی و بدون مهدی طارمی، پرسپولیس در مقابل الهلال گلباران نشده‌بود!


نیم‌فصل فرا می‌رسد و حالا زنجیر از پای امید عالیشاه باز شده است. در نخستین حضورش در میدان و در مقابل استقلال خوزستان، امید عالیشاه کولاک می‌کند و با ارائه یک نمایش بسیار خوب، خیلی زود گل نخستش را به ثمر می‌رساند. حالا تیم یحیی جانی دوباره گرفته و امید بعد از یک سال خانه نشینی، دوباره می‌تواند حال و هوای فوتبال را استشمام کند.


هفته هفدهم، تراکتورسازی در ورزشگاه آزادی و بازگشت امید عالیشاه به تهران. کاپیتان با چه واکنشی از سوی سکو ها روبرو خواهد شد؟ شاید اگر قرار بود به این سوال یک سال زودتر جواب داده‌شود، پاسخ متفاوت می‌شد ولی در آن روز، امید به شدت از سوی سکوهای سرخ مورد تشویق قرار گرفت. سی و چند دقیقه نمایش دیدنی و فوق العاده مقابل تماشاگران تیم سابق اما با یک آسیب دیدگی تلخ دنبال شد. بد اقبالی دست بردار امید عالیشاه نیست و این بار مصدومیت او را از میادین دور می‌کند. مصدومیتی که برای مسئولان تراکتور، نقش پیراهن عثمان را ایفا می‌کند تا کاسه و کوزه های شکست مقابل تیم پایتخت نشین، این بار بر سر عالیشاه خرد شود. کاسه و کوزه هایی که پیش تر و فصل گذشته، سر محسن بنگر را مورد عنایت قرار داده بود!


باخت به پرسپولیس برای امید عالیشاه تبعات سنگینی به دنبال دارد. حالا در تبریز صدای تبانی امید با پرسپولیس زمزمه می‌شود و کاپیتان، بی آنکه تقصیری داشته باشد، از سوی تی‌تی ها طرد می‌شود. همانطور که یحیی وقتی از تیم قهرمان تجلیل می‌کند و به مذاق سردار خوش نمی‌آید، نسخه عالیشاه در تبریز پیچیده می‌شود.


کابوس ادامه دارد. امید عالیشاه نمی‌تواند جایگاه از دست رفته خود در تبریز را بازپس گیرد و بعد از حضور در ویژه برنامه تلویزیونی شهرآورد، بی آنکه قراردادی با تراکتورسازی (از باب گذراندن خدمت سربازی) داشته باشد، حکم اخراجش صادر می‌شود. سنگ اندازی‌ها در راه صدور مجوز پایان خدمت عالیشاه، آغاز می‌شود. گویی که تمامی تقصیر نتیجه نگرفتن های تراکتورسازی امید عالیشاه بوده، شایعاتی مبنی بر تداوم خدمت او تا آبان 97 شنیده می‌شود. پایان عصر دیکتاتوری در تبریز، عالیشاه را آزاد می‌کند تا به خانه بازگردد. امید حالا پس از 464 روز به خانه بازگشته و کوهی از انگیزه‌ است. انگیزه‌ای برای جبرانِ آنچه که در این دو سال از دست داد. کاپیتان حالا باید معصومیت از دست رفته خود را بازپس گیرد.

منبع: همشهری
سلام پرواز
سلام پرواز ۲
ارسال نظر
تبلیغات
رپرتاژ تریبون
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پرطرفدارترین
خبر فوری