اولا که مدیرعامل بعدی استقلال هر فردی که هست باید به خوبی از وضعیت مالی باشگاه آگاه باشد. آنچه فضای این باشگاه را در آینده ممکن است آرام کند این است که مدیرانش از مصاحبه‌های بیهوده در راستای بدهی‌های انباشته این باشگاه خودداری کنند و برای بهترجلوه دادن خود و کوبیدن مدیران سابق مدام به بدهی‌های گذشته اشاره نکنند. به همین دلیل لازم است هر فردی در روزها یا ماه‌های آتی مدیرعامل استقلال می‌شود ابتدا بداند دارد مدیریت باشگاهی را برعهده می‌گیرد که از نظر مالی چه وضعی دارد و به چه بازیکنان و مربیانی بدهکار است. در حال حاضر استقلال با مشکلات مالی مواجه است که موید آن تمدید نشدن قرارداد با تیام و جباروف است. در واقع مدیر یا سرپرست موقت استقلال تیمی را تحویل می‌گیرد که با مشکلات اقتصادی مواجه است و نباید در آینده نقش مدیران گرفتار را بازی کنند. افکار عمومی قطعا به خوبی می‌داند که همه افرادی که مدیریت استقلال را در دست می‌گیرند با علم به اینکه باشگاه استقلال چه بدهی‌هایی دارد چنین تصمیمی را اتخاذ کرده است. بنابراین بهانه‌هایی از این دست دیگر نمی‌تواند یک امتیاز برای مدیران آتی استقلال محسوب شود. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم با استعفایی که افتخاری تقدیم وزارت ورزش و جوانان کرد او به بدهکارترین مدیرعامل تاریخ باشگاه استقلال بدل شد. همین دیونی که به تیام و جباروف باقی مانده را اگر محاسبه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که افتخاری در بجا گذاشتن بدهی چند گامی از مدیران سابق استقلال جلوتر است. علاوه بر تیام و جباروف باید به پرونده‌های باقیمانده در زمان مدیریت او نیز اشاره داشت. بسیاری از بازیکنان که در فهرست مازاد قرار داده شدند از جمله جابر انصاری در زمان مدیریت او مبالغ قابل توجهی از استقلال طلب دارند. از فصل پیش نیز هنوز بدهی‌هایی باقی مانده و گفته می‌شود منصوریان نیز هنوز بخشی از مطالباتش را از باشگاه استقلال دریافت نکرده است. این مهم را هم نباید فراموش کرد که افتخاری برخلاف تمام ادعاهایش هیچ گاه بخش اعظمی از بدهی‌های انباشته در استقلال را تسویه نکرده و این عدد بسیار کوچکتر از ادعای او بود و این مدیر فقط با تعداد اندکی از مربیان و بازیکنان توانسته بود تسویه حساب کند اما همواره در رسانه‌ها طوری خود را نشان می‌داد که انگار ناجی بدهی‌های استقلال بوده است در حالی هرگز چنین نبود. به هرحال استعفای افتخاری در آینده می‌تواند پرده از بسیاری پرونده‌های مالی استقلال بردارد و روشن شود که او برای استقلال از نظر اقتصادی سودده بوده یا ضررده.
