خط داغ
مخاطب تعیین کننده برنده پلتفرمها
چطور فیلم نت با محتوا گوی سبقت را ربود؟
در روزهایی که سیدجلال حسینی به سبب اعلام خداحافظی «ملی»اش در مرکز توجهی تازه قرار گرفته (و از هر جهت نیز سزاوار آن است)، یار کناری او در دفاع میانی پرسپولیس از توجهی که شایسته اوست کمی تا قسمتی بازمانده است.
۱۲:۰۲ - ۱۵ آذر ۱۳۹۷
وانانیوز|
در روزهایی که سیدجلال حسینی به سبب اعلام خداحافظی «ملی»اش در مرکز توجهی تازه قرار گرفته (و از هر جهت نیز سزاوار آن است)، یار کناری او در دفاع میانی پرسپولیس از توجهی که شایسته اوست کمی تا قسمتی بازمانده است. البته شجاع خلیلزاده از همان روزهای سپاهانی بودنش و از همان زمان که چشمهای برانکو ایوانکوویچ از مرتبه دوم فرود آمدنش در فوتبال کشور، اطراف و اکناف را زیرنظر گرفت، نظر این مربی را متوجه خویش ساخت و بعد از یکی دو فصل ناکامی، سرمربی کروات سرخهای تهرانی در افزودن او به تیمی که امسال یکبار دیگر نماد روشنی از لقب اختصاصی خویش (ارتش سرخ) نشان داده، سرانجام وی را از آغاز لیگ هفدهم در جمع قرمزها نشاند.
از تعریفها تا انتقادها
حاصل این حضور پس از یک فصل و نیم کاملاً مشخص است. آنهایی که بازیهای متهورانه یک مدافع را میپسندند، خلیلزاده را بهخاطر شجاعتی که همسو با اسم کوچک وی است و به سبب یورشهای کارگشایانه او میستایند و کسانی که معتقدند یک مدافع ابتدا باید محکم و مطمئن باشد، خلیلزاده را بهخاطر اشتباهاتی که ناچاراً و گاه به گاه از یک مدافع ریسکی سر میزند، مورد سرزنش قرار میدهند و او را در اندک گلهای خورده پرسپولیس که انصافاً دفاع قدرتمندی دارد، مقصر میدانند.
اما حقیقت امر این است که «شجاع» نه آن مدافع «مهاجمشونده» و بازیکن ذاتاً گلزنی است که هر موقع به سمت دروازه رقبا میرود باید در انتظار فروریختن دروازه نشست و نه بازیکنی که در روزهای سخت قادر به حفظ توازن و تعادل دفاعی تیم نباشد. وی طی سالهای طولانی حضورش در لیگ دشوار و فرسایشی ایران دریافته است که هیچیک از معیارها و موازین، ماندگاری ندارند و تعریفها و انتقادها رفتنیاند و قصه هر لحظه به شکلی تازه درمیآید در نتیجه با روحیه جنگندگی در هر مسابقه برای سرخها فداکاری میکند و در انتظار بهترین عملکردها میماند.
بازی در کنار سیدجلال هم که در 37 سالگی هنوز از بهترینهاست، وی را در باور فوق محکمتر و راسختر کرده و او کوشیده است استحکامی را ضمیمه کارش کند که در بازی حسینی بیشتر از او نمود داشته است و سرعت عملی را حفظ کند که بدان شهره بوده و سیدجلال نیز کم و بیش از آن بهرهای فراوان برده است.
تشابهها و تفاوتها
اینکه هر دوی آنها در زمان نواخته شدن ضربات آزاد به روی دروازه رقبا میروند و آنجا در انتظار فرصت و رسیدن توپی مناسب میمانند و در سرزنی هم تبحر دارند و تعداد گلهایشان از این طریق کم نبوده، مسألهای است که به هر دو اعتبار میبخشد، اما تفاوتها نیز در کار آنها کمشمار نیست. اگر شجاع در اکثر روزها مدافع استاپری است که نخستین یورش را روی مهاجمان نوک رقیب پیاده میکند و سیدجلال مردی که وظایف مدافع پوششی و سوییپر را ایفا میکند و لغزشهای دفاعی یاران کناریاش منجمله «شجاع» را ترمیم مینماید، این امر سبب شده که «شجاع» هم مرد لحظهها باشد و لاجرم بر میزان شهامتش بیفزاید و هم مربیان پرسپولیس را متقاعد کند که حتی در روزهای آسیبدیدگی باید نامش در فهرست تیم بیاید و به هیچ روی از او صرفنظر نکرد. این کاری است که پرسپولیس اواخر هفته پیش انجام داد و خلیلزاده را بهرغم مصدومیتاش همراه با خود برای مسابقه با ماشینسازی به تبریز برد و وی نیز 90 و چند دقیقه با همه توانش برای قرمزهای تهرانی بازی کرد و وقتی هیجانها قدری کاهش یافت و قرمزها در دقایق پایانی بر حجم حملات خود افزودند ضربه سری را گل کرد که هر 3 امتیاز را در عین ناامیدی آنها و ایجاد باور «مساوی» در بین حاضران در ورزشگاه بنیان دیزل شهر تبریز به حساب سرخها ریخت.
بهترین روزهای یک مدافع
اگر پرسپولیس در پایان فصل جاری دو قهرمانی متوالی سالهای اخیرش را تکرار و یکبار دیگر بر سکوی نخست جلوس کند، ارزش گلهایی از این دست بیش از پیش مشخص خواهد شد در غیر این صورت نیز شجاع در 29 سالگی که بهترین سن پختگی و در عین حال بهرهوری از نشاط و نیروی لازم است، به درجاتی نزدیک میشود که قرمزها به آن نیازی مبرم دارند.
حسینی بهرغم 37ساله شدن هنوز توان و آمادگی و مهارتی را دارد که میتواند برای دو فصل دیگر نیز پرسپولیس را همراهی و تقویت و در کارهای دفاعی بیمه کند، ولی زمانی که سرانجام کفشها را بیاویزد و دفاع وسط پرسپولیس لیدری در اندازههای او بخواهد، «شجاع» میتواند مقامی از این دست باشد.
محمد انصاری نیز مهره کوچکی نیست و پرسپولیس قطعاً برای فصل بعد هم خریدهای تازهای برای مرکز خط دفاعیاش خواهد داشت، اما یک سال و نیم بعد از تحقق هدف ایوانکوویچ و قرمز شدن «شجاع» همگان معتقدند که پرسپولیس بابت جذب وی اگر برد قابلتوجهی نکرده باشد (که کرده است) ضرری را هم متحمل نشده است.
او ستاره نیست اما...
در پستی که ذاتاً عجین با لغزشهای لحظهای و برخوردهای منجر به ضربات پنالتی احتمالی برای رقبا و سه اخطاره و مصدوم شدنهاست، شجاع سهم مثبت و شایستهای را برای خود برداشته است. او ستاره پرسپولیس نبوده اما از چنان درجه و مقامی آنقدرها هم دور نشان نداده است. این البته صرفنظر از همه بحثها و اظهارنظرهایی است که برخی درباره لزوم ملیپوش شدن «شجاع» مطرح کردهاند و کارلوس کیروش آن را باور نداشته و ضرورتی هم ندارد که به آن ورود کنیم.
از تعریفها تا انتقادها
حاصل این حضور پس از یک فصل و نیم کاملاً مشخص است. آنهایی که بازیهای متهورانه یک مدافع را میپسندند، خلیلزاده را بهخاطر شجاعتی که همسو با اسم کوچک وی است و به سبب یورشهای کارگشایانه او میستایند و کسانی که معتقدند یک مدافع ابتدا باید محکم و مطمئن باشد، خلیلزاده را بهخاطر اشتباهاتی که ناچاراً و گاه به گاه از یک مدافع ریسکی سر میزند، مورد سرزنش قرار میدهند و او را در اندک گلهای خورده پرسپولیس که انصافاً دفاع قدرتمندی دارد، مقصر میدانند.
اما حقیقت امر این است که «شجاع» نه آن مدافع «مهاجمشونده» و بازیکن ذاتاً گلزنی است که هر موقع به سمت دروازه رقبا میرود باید در انتظار فروریختن دروازه نشست و نه بازیکنی که در روزهای سخت قادر به حفظ توازن و تعادل دفاعی تیم نباشد. وی طی سالهای طولانی حضورش در لیگ دشوار و فرسایشی ایران دریافته است که هیچیک از معیارها و موازین، ماندگاری ندارند و تعریفها و انتقادها رفتنیاند و قصه هر لحظه به شکلی تازه درمیآید در نتیجه با روحیه جنگندگی در هر مسابقه برای سرخها فداکاری میکند و در انتظار بهترین عملکردها میماند.
بازی در کنار سیدجلال هم که در 37 سالگی هنوز از بهترینهاست، وی را در باور فوق محکمتر و راسختر کرده و او کوشیده است استحکامی را ضمیمه کارش کند که در بازی حسینی بیشتر از او نمود داشته است و سرعت عملی را حفظ کند که بدان شهره بوده و سیدجلال نیز کم و بیش از آن بهرهای فراوان برده است.
تشابهها و تفاوتها
اینکه هر دوی آنها در زمان نواخته شدن ضربات آزاد به روی دروازه رقبا میروند و آنجا در انتظار فرصت و رسیدن توپی مناسب میمانند و در سرزنی هم تبحر دارند و تعداد گلهایشان از این طریق کم نبوده، مسألهای است که به هر دو اعتبار میبخشد، اما تفاوتها نیز در کار آنها کمشمار نیست. اگر شجاع در اکثر روزها مدافع استاپری است که نخستین یورش را روی مهاجمان نوک رقیب پیاده میکند و سیدجلال مردی که وظایف مدافع پوششی و سوییپر را ایفا میکند و لغزشهای دفاعی یاران کناریاش منجمله «شجاع» را ترمیم مینماید، این امر سبب شده که «شجاع» هم مرد لحظهها باشد و لاجرم بر میزان شهامتش بیفزاید و هم مربیان پرسپولیس را متقاعد کند که حتی در روزهای آسیبدیدگی باید نامش در فهرست تیم بیاید و به هیچ روی از او صرفنظر نکرد. این کاری است که پرسپولیس اواخر هفته پیش انجام داد و خلیلزاده را بهرغم مصدومیتاش همراه با خود برای مسابقه با ماشینسازی به تبریز برد و وی نیز 90 و چند دقیقه با همه توانش برای قرمزهای تهرانی بازی کرد و وقتی هیجانها قدری کاهش یافت و قرمزها در دقایق پایانی بر حجم حملات خود افزودند ضربه سری را گل کرد که هر 3 امتیاز را در عین ناامیدی آنها و ایجاد باور «مساوی» در بین حاضران در ورزشگاه بنیان دیزل شهر تبریز به حساب سرخها ریخت.
بهترین روزهای یک مدافع
اگر پرسپولیس در پایان فصل جاری دو قهرمانی متوالی سالهای اخیرش را تکرار و یکبار دیگر بر سکوی نخست جلوس کند، ارزش گلهایی از این دست بیش از پیش مشخص خواهد شد در غیر این صورت نیز شجاع در 29 سالگی که بهترین سن پختگی و در عین حال بهرهوری از نشاط و نیروی لازم است، به درجاتی نزدیک میشود که قرمزها به آن نیازی مبرم دارند.
حسینی بهرغم 37ساله شدن هنوز توان و آمادگی و مهارتی را دارد که میتواند برای دو فصل دیگر نیز پرسپولیس را همراهی و تقویت و در کارهای دفاعی بیمه کند، ولی زمانی که سرانجام کفشها را بیاویزد و دفاع وسط پرسپولیس لیدری در اندازههای او بخواهد، «شجاع» میتواند مقامی از این دست باشد.
محمد انصاری نیز مهره کوچکی نیست و پرسپولیس قطعاً برای فصل بعد هم خریدهای تازهای برای مرکز خط دفاعیاش خواهد داشت، اما یک سال و نیم بعد از تحقق هدف ایوانکوویچ و قرمز شدن «شجاع» همگان معتقدند که پرسپولیس بابت جذب وی اگر برد قابلتوجهی نکرده باشد (که کرده است) ضرری را هم متحمل نشده است.
او ستاره نیست اما...
در پستی که ذاتاً عجین با لغزشهای لحظهای و برخوردهای منجر به ضربات پنالتی احتمالی برای رقبا و سه اخطاره و مصدوم شدنهاست، شجاع سهم مثبت و شایستهای را برای خود برداشته است. او ستاره پرسپولیس نبوده اما از چنان درجه و مقامی آنقدرها هم دور نشان نداده است. این البته صرفنظر از همه بحثها و اظهارنظرهایی است که برخی درباره لزوم ملیپوش شدن «شجاع» مطرح کردهاند و کارلوس کیروش آن را باور نداشته و ضرورتی هم ندارد که به آن ورود کنیم.
منبع: روزنامه ایران
لینک کپی شد
گزارش خطا
آهن ملل
ارسال نظر
جدیدترین اخبار
دیگران چه میخوانند؟
برچسب های منتخب
پرطرفدارترین