شکاری و کنعانی زادگان؛ عاشقان جنجالی فوتبال ایران

سعید آذری چه کاره است؟ آیا او که این روزها دم به ساعت با سایت های خبری مصاحبه می کند و در اینستاگرامش پست می گذارد، مقصر ماجرای رضا شکاری است؟
رفتن شکاری به تراکتورسازی که بازیکن تاثیرگذاری هم نیست چه اهمیتی در فوتبال ایران دارد؟
فصل نقل و انتقالات فوتبال ایران آن قدر خالی از نیروهای درجه یک و استعدادهای شگرف شده که قهرمانان جنجالی اش می شوند کنعانی زادگان و شکاری!
آذری در جایگاه مدیرعامل ذوب آهن از حق و حقوق باشگاهش دفاع می کند؛ کاملا طبیعی است او مسول عشق اساطیری و دوران کودکی رضا شکاری نیست.
این که کنعانی زادگان چه نظری در مورد تیم سابقش داشته و حالا چگونه عشق قدیمی اش را به یک تیم دیگر انتقال داده هم هیچ اهمیتی ندارد.
 تا دلتان بخواهد ما در این فوتبال از این عشق های بی سرانجام دیده ایم. هر چقدر بخواهید بازیکنانی را دیده ایم که از صبح تا شب، چند بار پیراهن تیمشان را عوض کردند.
به تدریج هر چقدر با این فوتبال رشد می کنید و بزرگ می شوید متوجه توخالی بودن شعارهای عشق و عاشقی اش می شوید.
خیلی نباید این چیزها را سخت گرفت. وقتی به مجتبی محرمی نگاه می کنیم که برای دیدار با دخترش و هزینه های کمرشکن این روزگار، ماشین زیر پای خود را می فروشد و هنوز معطل خانه اجاره ای است، با خود می گوییم این روزها مگر عشق هم وجود دارد و اگر هنوز پیدا می شود شما بگو کیلویی چند؟ عشقی که با تورم روز، دررجه اش بالا و پایین می رود به چه درد می خورد؟