چطور فیلم نت با محتوا گوی سبقت را ربود؟
بیایید از کمی قبل شروع کنیم. از زمانی که کریمی نامزد شدن خود برای پست ریاست فدراسیون را اعلام کرد. همه از او خرده گرفتند که چرا بدون سابقه میخواهد وارد کارزار انتخابات شود. موافقین او اما حرفی میزدند که چندان بیراه نبود. آیا شما از مدیران کت و شلوار نشین و «پز» بده بابت آمارهایی که هیچکس از آنها سر در نمیآورد خسته نشده بودید؟ اگر اهل فوتبال باشید و حداقل یک بار با آن «شورت ورزشی» مشهوری که ۳ نامزد دیگر (جز کریمی) با آن بیگانه هستند عکس داشته باشید پاسخ شما بله است و از حضور یک مدیر مانند دیگران ناراحت هستید اما مسئله اینجاست شاید گزینه فعلی نه تنها معمولی که بد باشد.
عزیزی خادم جوان ترین رئیس فدراسیون فوتبال است که از سوابقش میتوان به ریاست در هیئت مدیره باشاههای سایپا و پیکان اشاره کرد اما مهمترین پست وی معاون پارلمانی و حقوقی پرویز کاظمی، وزیر رفاه محمود احمدی نژاد است که به دلیل فساد در بانک سرمایه در حال گذراندن ۲۰ سال محکومیت خود در زندان است. آیا کسی که با کاظمی کار کرده میتواند جلوی فسادی که در فدراسیون وجود دارد قد علم کند؟
بیایید همه این سوابق را کنار بگذاریم و خوشخوشان تصور کنیم او فرزند فوتبال است و دل یک غیر فوتبالی برای این ورزش میسوزد و آینده روشن میشود و از این قبیل بیانات. خادم گفته فدراسیون من فرارنگی خواهد بود اما همین حالا مقابل هجمهها شکست خورده و حریف هشتگها نشده. در رسانهها اعلام شد خطیر میخواهد در پست دبیر کلی قرار بگیرد اما پرسپولیسیها اعتراض کردند و خادم به پوپولیستی ترین شکل ممکن این خبر را تکذیب کرد. در ادامه خبری مبنی بر احتمال حضور گرشاسبی در فدراسیون به عنوان مدیر تیم اهی ملی منتشر شد که طبعیتا با انتقاد تند هواداران استقلال مواجه شد و احتمالا به زودی تکذیب شود. آیا باید از همین ابتدا اقتدار را از بین رفته بدانیم؟
شاید یکی از نقاط قوت رئیس جدید را باید سن کم او دانست اما نکته اینجاست او با همین به اصطلاح برگ برنده، ۹ سال پیش تخلف کرده و در حالی که شرایط سنی حضور در هیئت رئیسه را نداشته، وارد آن شده. سند این اتفاق، یعنی شناسنامه او در سایت ایلنا منتشر شده است. چند نفر شهابالدین عزیزی خادم متولد اول بهمن ۱۳۵۶ میشناسید که چنین تخلفی کرده است؟
حالا وقت بررسی بزرگترین حفره کابینه او است. شهره موسوی که در بادران،یک شرکت هرمی حضور داشته میخواهد در فدراسیون حضور داشته باشد. یعنی شما باید انتظار داشته باشید کسی که وعده استادیوم ۱۶۰ هزارنفری برای تیمش را داد و وعدهاش در حد یک ماکت ماند قرار است با پیشرفت خود (کدام پیشرفت؟) به بزرگترین نهاد فوتبالی یک مملکت برسد. او نایب رئيس سوم خادم است و هنوز هم از سمت خود در بادران کنارهگیری نکرده. چشممان به هرمیها در فدراسیون روشن نشده بود که شد!
عزیزی خادم یا همان گزینه مورد نظر حیدر بهاروند که احتمالا جز رفقای صمیمیاش هیچ کسی نیست که به مدیریتش انتقاد نداشته باشد قرار است به زودی روی صندلی فدراسیون ورشکسته اما پرپتانسیل بنشیند. سخت بودن ماموریت رئیس فدراسیون واضح است اما آیا باید با این انتخاب ها، با برنامههای ارائه شده و با پیشنهادهایی که در رسانههای شنیدهایم امیدوار باشیم؟