بازگشت من شايعه است چون اين هيات مديره من و خطيبي را نمي خواهد
با اين شرايط به نظرم توني در ادامه به مشکل خواهد خورد
کد خبر: ۱۱۱۸۲
تاریخ: ۱۴ مهر ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۱
وانانیوز-در گيرودار بازار داغ شايعه
در تبريز به خاطر نتيجه نگرفتن تراکتورسازي جداي از اينکه گفته مي‌شود بازي با
فولاد آخرين فرصت توني خواهد بود. بحث تغيير مديريت هم مطرح است. جايي که اسم
جمشيد نظمي، مديرعامل سابق تراکتور به عنوان محتمل ترين گزينه در ميان است. اين
مساله بهانه‌اي شد تا با مديرعامل سابق تراکتور که دوست نداشت در اين شرايط در
مورد تيم صحبت کند، تماسي بگيريم تا نظر او را در مورد اتفاقات اخير و شايعات مطرح
شده جويا شويم.
از حال و هواي تراکتور شروع کنيم که امسال نتايج خوبي تا اينجاي مسابقات نگرفته است؟
در رابطه با تراکتورسازي اوضاع جاي تاسف دارد و حتي بنده به عنوان يک هوادار معتقدم که شرايط نبايد اين طور باشد. آرزو مي‌کنم اوضاع خوب بشود چون انتقادات از تيم تراکتورسازي زياد است. هواداران پرشور تراکتور دلخوشي شان به اين تيم است و الان احساسات آنها جريحه دار شده است. اميدوارم کادرفني و مديريت باشگاه با يک برنامه ريزي درست اين روند را تغيير بدهند.
چندي پيش سعيدي، نماينده مردم تبريز در مجلس گفت مشکلات تراکتور از مديريت اين تيم و شخص آقاي عباسي است.
من هم به آقاي سعيدي حق مي دهم و حرف‌هاي ايشان خلاف واقع نيست و نبايد رد بشود. نبودن مديرعامل بومي خودش يکي از مشکلات تراکتور است. زماني که ما کار مي‌کرديم حتي بعد از 24 ساعت کار بازهم وقت کم مي‌آورديم و اينکه حالا هفته اي يک يا چند روز نباشي نمي تواند به حل مشکلات تراکتور و تدارک خوب اين تيم کمک کند. تراکتور را از دور نمي شود هدايت کرد و کارها را رفع و رجوع کرد. کارهاي هماهنگي و پشتيباني و تاثير تدارکات خوب يک کار نهفته است چون همه چيز در مستطيل سبز نيست. بايد با يکسري ارتباطات، کارهاي مقدماتي انجام شود که تيم با طراوت و فراغ بال به ميدان برود و نتيجه لازم را بگيرد. وقتي اين مسايل حل و فصل شود نتيجه خودش به خودي خود بروز خواهد کرد.بازهم مي گويم حق مي دهم به آقاي سعيدي و غيربومي بودن در اين نتايج حتما دخيل است و بي‌ارتباط نيست.
و اينکه آقاي عباسي گفته اند يکسري به خاطر منافع شخصي و مادي مديريت و تراکتور را هدف قرار داده اند را چطور ارزيابي مي کنيد؟
اگر کسي به مديريت چيزي مي گويد هوادار است. چطور يک هوادار مي‌تواند به خاطر احساسات و نگراني‌هايي که دارد به دنبال منافع باشد. البته شايد يک تعداد بخواهند از اين مسايل بهره برداري هاي سياسي و شخصي بکنند و نمي شود آن را کتمان کرد اما حالا نماينده يا شخصي بگويد يا نگويد تيم بحران ندارد. آيا در اين زمينه مديرعامل، کادرفني و بازيکنان دخيل نيستند که نسبت به اين شرايط از آنها انتقاد بشود. هرکدام از اين‌ها به سهم خودشان در اين ناکامي سهم دارند و به نظر من هرکسي بايد سهم خودش را در اين ناکامي به گردن بگيرد تا مشکل حل شود. به نظر من اگر بخواهند خودشان را تبرئه کنند مشکلات حادتر مي شود و ادامه اين روند کار را پيچيده تر خواهد کرد.
يکي ديگر از مسايل به کادرفني تراکتور بر مي‌گردد. جايي که توني اين بار نتوانسته نتايج لازم را بگيرد و به نظر مي رسد بازي با فولاد شايد آخرين فرصت او باشد.
برداشت من اين است که توني با اين شرايط اگر ادامه بدهد نتيجه لازم را نخواهد گرفت. سايه نتيجه نگرفتن از نظر روحي و رواني حسابي روي تيم افتاده و اين موضوع قطعا با يک شوک برطرف خواهد شد. البته اين شوک قطعا معني تغيير مربي يا مديرعامل نيست و مي تواند با تزريق پول و مطالبات قبلي صورت بگيرد. مساله اي که روحيه بازيکنان را دوچندان مي کند همين پرسپوليس که تراکتور در خانه به آن باخت تيمي است که ما سال گذشته در آزادي سه تا گل به آنها زديم پس تيم شرايط خوبي را سپري نمي‌کند.
در مورد مسايل مالي هم هنوز تراکتور نتوانسته اسپانسر جذب کند و مشکلات پابرجاست.
جذب اسپانسر ربطي به بومي يا غيربومي بودن مديرعامل ندارد. الان با توجه به وضعيت اقتصادي کشور جذب اسپانسر سخت است. شما تيم هاي ديگر ليگ را هم ببينيد که بعد از چندين هفته هنوز بدون اسپانسر روي پيراهن شان بازي مي کنند. همان طور که گفتم مشکلات اقتصادي کشور باعث شده که شرکت ها علاقه اي به ورود نداشته باشند. فصل گذشته هم خود ما به سختي اسپانسر جذب کرديم و اين را نمي توان به بومي يا غيربومي بودن مديرعامل نسبت داد.
در اين فشارها گمانه زني‌هايي هم بابت برگشتن شما و رسول خطيبي به تراکتورسازي مطرح است. در اين رابطه نظر شما چيست؟
اين حرف ها شايعه است و هيچکس هيچ صحبتي حداقل با من نکرده و در مورد رسول خطيبي هم خبر ندارم. با اين همه نه من و نه رسول خطيبي با اين هيات مديره نمي توانيم کار کنيم چون قبلا نشان دادند ما در سليقه آنها جايي نداريم. با اين همه اگر قرار است ما يک روز براي کمک برگرديم بايد هيات مديره تغيير کند چون فکر نکنم هيات مديره اي که من و رسول خطيبي را کنار گذاشت بخواهد دوباره با ما همکاري داشته باشد.
و به عنوان سوال آخر آقاي عباسي گفته اند شايد تراکتور به صنعت مس واگذار شود. به نظر شما اين مساله مي تواند مشکلات تراکتور را با اين همه هوادار حل و فصل کند؟
اولين اصل و روش در باشگاهداري تامين منابع مالي است. باشگاه تراکتور 44 سال است که همه آن را با اين نام مي شناسند و بارها طي اين مدت مشکل مالي داشته اما توانسته سرپا باشد. به نظر من کار درستي نيست اگر اساسي و اصولي به آن نگاه نشود اگر قرار است چنين کاري انجام بگيرد حتما بايد نام تراکتور حفظ شود و از سوي ديگر طوري نباشد که يکسال تيم براي تامين منابع مالي زير نظر مجموعه اي مثل مس برود و بعد آن را رها کنند. اين موضوع قطعا شخصيت تراکتور را زير سوال خواهد برد. حل مشکلات مالي مقطعي به اين شيوه کاملا غلط است و اگر قرار است چنين روندي باشد، حتما بايد يک برنامه بلندمدت و حساب شده طرح ريزي شود که اين تيم مردمي لطمه نخورد. اگر اين موضوع لحاظ نشود در آينده تراکتور به مشکل خواهد خورد و به بزرگترين چالش تبديل مي شود
از حال و هواي تراکتور شروع کنيم که امسال نتايج خوبي تا اينجاي مسابقات نگرفته است؟
در رابطه با تراکتورسازي اوضاع جاي تاسف دارد و حتي بنده به عنوان يک هوادار معتقدم که شرايط نبايد اين طور باشد. آرزو مي‌کنم اوضاع خوب بشود چون انتقادات از تيم تراکتورسازي زياد است. هواداران پرشور تراکتور دلخوشي شان به اين تيم است و الان احساسات آنها جريحه دار شده است. اميدوارم کادرفني و مديريت باشگاه با يک برنامه ريزي درست اين روند را تغيير بدهند.
چندي پيش سعيدي، نماينده مردم تبريز در مجلس گفت مشکلات تراکتور از مديريت اين تيم و شخص آقاي عباسي است.
من هم به آقاي سعيدي حق مي دهم و حرف‌هاي ايشان خلاف واقع نيست و نبايد رد بشود. نبودن مديرعامل بومي خودش يکي از مشکلات تراکتور است. زماني که ما کار مي‌کرديم حتي بعد از 24 ساعت کار بازهم وقت کم مي‌آورديم و اينکه حالا هفته اي يک يا چند روز نباشي نمي تواند به حل مشکلات تراکتور و تدارک خوب اين تيم کمک کند. تراکتور را از دور نمي شود هدايت کرد و کارها را رفع و رجوع کرد. کارهاي هماهنگي و پشتيباني و تاثير تدارکات خوب يک کار نهفته است چون همه چيز در مستطيل سبز نيست. بايد با يکسري ارتباطات، کارهاي مقدماتي انجام شود که تيم با طراوت و فراغ بال به ميدان برود و نتيجه لازم را بگيرد. وقتي اين مسايل حل و فصل شود نتيجه خودش به خودي خود بروز خواهد کرد.بازهم مي گويم حق مي دهم به آقاي سعيدي و غيربومي بودن در اين نتايج حتما دخيل است و بي‌ارتباط نيست.
و اينکه آقاي عباسي گفته اند يکسري به خاطر منافع شخصي و مادي مديريت و تراکتور را هدف قرار داده اند را چطور ارزيابي مي کنيد؟
اگر کسي به مديريت چيزي مي گويد هوادار است. چطور يک هوادار مي‌تواند به خاطر احساسات و نگراني‌هايي که دارد به دنبال منافع باشد. البته شايد يک تعداد بخواهند از اين مسايل بهره برداري هاي سياسي و شخصي بکنند و نمي شود آن را کتمان کرد اما حالا نماينده يا شخصي بگويد يا نگويد تيم بحران ندارد. آيا در اين زمينه مديرعامل، کادرفني و بازيکنان دخيل نيستند که نسبت به اين شرايط از آنها انتقاد بشود. هرکدام از اين‌ها به سهم خودشان در اين ناکامي سهم دارند و به نظر من هرکسي بايد سهم خودش را در اين ناکامي به گردن بگيرد تا مشکل حل شود. به نظر من اگر بخواهند خودشان را تبرئه کنند مشکلات حادتر مي شود و ادامه اين روند کار را پيچيده تر خواهد کرد.
يکي ديگر از مسايل به کادرفني تراکتور بر مي‌گردد. جايي که توني اين بار نتوانسته نتايج لازم را بگيرد و به نظر مي رسد بازي با فولاد شايد آخرين فرصت او باشد.
برداشت من اين است که توني با اين شرايط اگر ادامه بدهد نتيجه لازم را نخواهد گرفت. سايه نتيجه نگرفتن از نظر روحي و رواني حسابي روي تيم افتاده و اين موضوع قطعا با يک شوک برطرف خواهد شد. البته اين شوک قطعا معني تغيير مربي يا مديرعامل نيست و مي تواند با تزريق پول و مطالبات قبلي صورت بگيرد. مساله اي که روحيه بازيکنان را دوچندان مي کند همين پرسپوليس که تراکتور در خانه به آن باخت تيمي است که ما سال گذشته در آزادي سه تا گل به آنها زديم پس تيم شرايط خوبي را سپري نمي‌کند.
در مورد مسايل مالي هم هنوز تراکتور نتوانسته اسپانسر جذب کند و مشکلات پابرجاست.
جذب اسپانسر ربطي به بومي يا غيربومي بودن مديرعامل ندارد. الان با توجه به وضعيت اقتصادي کشور جذب اسپانسر سخت است. شما تيم هاي ديگر ليگ را هم ببينيد که بعد از چندين هفته هنوز بدون اسپانسر روي پيراهن شان بازي مي کنند. همان طور که گفتم مشکلات اقتصادي کشور باعث شده که شرکت ها علاقه اي به ورود نداشته باشند. فصل گذشته هم خود ما به سختي اسپانسر جذب کرديم و اين را نمي توان به بومي يا غيربومي بودن مديرعامل نسبت داد.
در اين فشارها گمانه زني‌هايي هم بابت برگشتن شما و رسول خطيبي به تراکتورسازي مطرح است. در اين رابطه نظر شما چيست؟
اين حرف ها شايعه است و هيچکس هيچ صحبتي حداقل با من نکرده و در مورد رسول خطيبي هم خبر ندارم. با اين همه نه من و نه رسول خطيبي با اين هيات مديره نمي توانيم کار کنيم چون قبلا نشان دادند ما در سليقه آنها جايي نداريم. با اين همه اگر قرار است ما يک روز براي کمک برگرديم بايد هيات مديره تغيير کند چون فکر نکنم هيات مديره اي که من و رسول خطيبي را کنار گذاشت بخواهد دوباره با ما همکاري داشته باشد.
و به عنوان سوال آخر آقاي عباسي گفته اند شايد تراکتور به صنعت مس واگذار شود. به نظر شما اين مساله مي تواند مشکلات تراکتور را با اين همه هوادار حل و فصل کند؟
اولين اصل و روش در باشگاهداري تامين منابع مالي است. باشگاه تراکتور 44 سال است که همه آن را با اين نام مي شناسند و بارها طي اين مدت مشکل مالي داشته اما توانسته سرپا باشد. به نظر من کار درستي نيست اگر اساسي و اصولي به آن نگاه نشود اگر قرار است چنين کاري انجام بگيرد حتما بايد نام تراکتور حفظ شود و از سوي ديگر طوري نباشد که يکسال تيم براي تامين منابع مالي زير نظر مجموعه اي مثل مس برود و بعد آن را رها کنند. اين موضوع قطعا شخصيت تراکتور را زير سوال خواهد برد. حل مشکلات مالي مقطعي به اين شيوه کاملا غلط است و اگر قرار است چنين روندي باشد، حتما بايد يک برنامه بلندمدت و حساب شده طرح ريزي شود که اين تيم مردمي لطمه نخورد. اگر اين موضوع لحاظ نشود در آينده تراکتور به مشکل خواهد خورد و به بزرگترين چالش تبديل مي شود