کد خبر: ۲۱۷۹۸۲
تاریخ: ۰۷ آذر ۱۳۹۷ - ۲۱:۴۰
استقلال در اهواز برد و حالا روحیهاش بهتر از قبل شده است. در این میان دیروز با صمد مرفاوی همکلام شدیم تا شرایط بازی را به نقد بکشیم. مهاجم اسبق تیم ملی و استقلال که خودش هم خوزستانی است.
* برد استقلال را چطور دیدید؟
به لحاظ روحی خیلی خوب بود. همین که از نظر روانی بچهها بهتر شدند و هواداران هم با دلگرمی کار را دنبال میکنند اتفاق خیلی خوبی است، ولی باید قبول کنیم استقلال همچنان موقعیت از دست میدهد و این اصلاً خوب نیست. یکی از عزیزان اخیراً گفته پیشکسوتان منتقد باید راهکار هم ارائه کنند. خب راهکار این است: تقویت استقلال در نیمفصل. باید برای خط حمله کاری شود تا مشکلات تیم کاهش یابد وگرنه دردسرهای تیم بیشتر میشود. زمستان در پیش است. نیمفصل دوم که از راه برسد تا چشم بر هم بزنیم لیگ قهرمانان آسیا هم میآید.
* و البته استقلال هم در گروه دشواری قرار دارد.
بله، گروهمان سخت است، اما فراموش نکنیم این تیم هواداران پرشمار و اسم بسیار بزرگی دارد. تیمی که حتی قهرمان آسیا شده است. گروه که عوض نمیشود، قرعهکشی شده و تمام شد و رفت؛ بنابراین به جای این که مرتب حرف از گروه مرگ و سکته بزنیم، باید تیم را تقویت کنیم. اگر دست روی دست بگذاریم و مرتب غصه دشواری گروهمان را بخوریم، قطعاً کاری از پیش نمیبریم.
* در مورد خط حمله استقلال گفتید. الحاجی گرو همچنان خوب کار نمیکند!
در مورد این بازیکن خیلی حرف زده شده است و همین انتقادات به نظرم باعث شده تا اگر چیزی هم در چنته داشته، اعتماد به نفس خود را از دست بدهد. البته آقای شفر هم چند بازی او را به میدان نفرستاد و همین مسئله نشان میدهد خود سرمربی هم حالا دیگر اعتماد زیادی به گرو ندارد. به هر حال این یک واقعیت است که استقلال در خط حمله نیازمند تقویت است.
* امروز سالگرد مرحوم پرویز دهداری است. مربی فقیدی که گردن شما هم حق داشت.
نه تنها گردن من بلکه گردن فوتبال ایران حق داشت. واقعاً نمونه بود و هیچ وقت فراموش نمیشود. ایشان راه خودش را میرفت و با هر چیز که از نظرش نادرست بود، قاطعانه مبارزه میکرد. بدیهی است که چنین شخصی گاهی اوقات با مشکل هم مواجه شده و تاوان صداقتش را میدهد.
* اولین روزی که شما را به تیم ملی دعوت کرد به خاطر دارید؟
بله، هیچ وقت یادم نمیرود. اول به خودم گفتند و پس از آن هم نامم در روزنامهها چاپ شد. آن زمان بازیکن دارایی بودم. رفتم اردو و اول خودم را به آقای رضا وطنخواه معرفی کردم. ایشان هم از جمله مربیان سالمی است که به حقش نرسید. بعد از آقای وطنخواه، پرویزخان را دیدم. دهداری به من گفت: فوتبال مال جوانهاست، تو هم جوان هستی و میتوانی حقت را از فوتبال بگیری.
* به نظرت اگر دهداری نبود، امثال عابدزاده، محرمی، مرفاوی و... چند سال دیرتر به تیم ملی دعوت میشدند؟
شاید ۱۰ سال دیرتر. آن زمان تیم ملی متشکل از یک گروه خاص بود، ولی مرحوم دهداری مرزبندیها را شکست. چه کسی میرفت عباس سرخاب را از میناب زیر نظر میگرفت و به تیم ملی دعوت میکرد؟ دهداری تیمی را ساخت که بعداً قهرمان بازیهای آسیایی پکن شد.
* خیلیها میگویند ماجرای بازی دوستانه با ژاپن، حمله به دهداری با گلوله برفی و... سناریویی بود برای کنار گذاشتن او از تیم ملی. به نظر شما آن مرحوم این افراد را حلال کرد؟
در مورد این که پرویزخان چه تصمیمی در مورد آن اتفاقات گرفت من اطلاعی ندارم فقط میتوانم بگویم خدا انشاءالله آخر و عاقبت همه ما را به خیر کند. به هر حال ورزش هم مثل زندگی است، هم اتفاقات تلخ دارد و هم وقایع شیرین.