عقیلی در این برنامه در مورد مسائل مختلف زندگی شخصی و حرفه ای خود با دو مجری برنامه هم‌صحبت شد که توجه شما مخاطبان عزیز را به مهم‌ترین بخش های این گفت و گو جلب می کنیم:

هادی عقیلی در ابتدای این برنامه به بازگویی خاطرات فوتبالی خود در زمان‌های دور اشاره داشت و از دورانی می گفت که علی پروین و محمد مایلی کهن در زمین‌ بازیافت که برای پیشکسوتان فوتبالی در تهران آشنا است، به دنبال پیدا کردن استعدادهای فوتبالی بودند. او در همین خصوص گفت: «یادم می آید روزی یک بازی در شیرودی داشتیم و علی پروین زیر یک درخت نشسته بود. پروین در آن زمان عادت داشت که به بازی ها می آمد (به خصوص زمین بازیافت)؛ الان خیلی کمتر شده و دیگر دیده نمی شود.»

بازیکن سابق تیم ملی در ادامه در پاسخ به سوال مجری این برنامه که از او در مورد مهم‌ترین انگیزه‌ اش برای ورود به فوتبال پرسید، گفت: «مطمئنا انگیزه اصلی من مالی نبود. بازیکنان مشهور را در زمین ها می دیدیم و تا حدودی شهرت به من چشمک زده بود. از اوضاع مالی بازیکنان هم چون بچه بودیم خبری نداشتیم؛ ولی می دانستیم که برای کشور خود تلاش می کنند. شخصا این حس را که در ورزشگاه آزادی سرود ملی خوانده می شود خیلی دوست دارم. یک انتقاد هم به مسئولین ورزشگاه آزادی دارم که هنگام پخش سرود ملی صدا به درستی پخش نمی شود و بهتر است فکری به حال آن بکنند.»

عقیلی الگوی فوتبالی خود را کریم باقری دانست و گفت : «همین الان هم به آقا کریم ارادت دارم و گه گاه هم با ایشان در ارتباط هستم».

در ادامه بازیکن سپاهان که شهرت خود را مدیون فوتبال است، از علاقه خود به هنر و ادبیات گفت و اینکه علیرغم اینکه نمی تواند شعرها را حفظ کند (با خنده) ولی خیلی به شعر خواندن علاقه دارد. عقیلی معتقد بود که با فیلم دیدن می توان خیلی از مسائل را تجربه کرد و از آن ها درس گرفت.

مدافع سابق تیم ملی در پاسخ به سوال مجری برنامه که چند فرزند دارد و آیا آن‌ها به فوتبال علاقه دارند، گفت: «دو پسر 7 ساله و 10 ساله دارم؛ گاهی تب فوتبال آن‌ها را می گیرد و فوتبالی می شوند و گاهی هم تبشان سرد می شود. زمانی که در تیم ملی بودم، مدت زیادی در اردوها بودم و یک بار هم پسرم به خاطر نبودنم دچار بیماری شد.»

هادی عقیلی در پاسخ به اینکه چطور شد که تیم ملی را کنار گذاشت و جزییات این اتفاق چه چیزهایی بود، افزود: «اگر اجازه بدهید به جزییات وارد نشویم؛ ولی این یک اشتباه بود که در آن زمان انجام دادم. هر اشتباهی یک تاوانی دارد؛ ولی برخلاف اینکه می گویند اشتباه قابل جبران است، این اشتباه قابل جبران نبود. اتفاقات مهم‌تر زمانی رخ داد که قصد برگشتن به تیم ملی را داشتم و مسائل حاشیه ای آن موقع رخ داد و این قسمت دیگر در دست من نبود و بستر فراهم نشد. اتفاقات طوری رقم خورد که موضوع بدتر هم شد و ای کاش اصلا کسی برای بازگشت من به تیم ملی پادرمیانی نمی کرد.»

هادی عقیلی  در مورد شرایط کنونی تیم ملی اضافه کرد: «در چند بازی گذشته پیشرفت خوبی را در نوع بازی تیم ملی دیدیم. در بازی مقابل قطر و چین خوب نبودیم؛ ولی در بازی با ازبکستان و کره جنوبی مشخص بود که سبک بازی تیم ملی تغییر کرده و مالکیت توپ با تیم های حریف مساوی شد.»

مدافع تیم سپاهان که چند بار همراه این تیم به عنوان قهرمانی لیگ برتر دست پیدا کرده، در پاسخ به این سوال که مدیریت اصفهانی‌ها چه چیز متمایزی داشت که آن‌ها چنین نتایج درخشانی کسب کردند، اظهار داشت: «در آن زمان مدیرانی که سر کار بودند تصمیم گرفتند تا اوضاع را تغییر دهند. آقایانی مثل مرحوم دکتر رجائی، آقای ساکت و ... خیلی در این شرایط کمک کردند؛ به ویژه آقایان تاج، ساکت و اسلامیان نه تنها تیم را از فروپاشی نجات دادند، بلکه از لحاظ مدیریتی و مالی هم تیم را ساپورت کردند و در تیم سپاهان هم پتانسیل لازم برای رشد وجود داشت.»

در ادامه برنامه "امروزی ها" هادی عقیلی باید به چند سوال مجری برنامه در زمانی محدود و تعیین شده پاسخ می داد، که در زیر می توانید این "پرسش و پاسخ" جذاب را دنبال کنید.

•  بهترین دوست زندگی ات چه کسی است؟
همسرم.

•  آیا به شانس اعتقاد داری؟
بله؛ چون ممکن است دو انسان در شرایط برابر نتیجه های متفاوتی بگیرند.

•  از پول راحت عبور می کنی؟
گاهی شده از 1000 تومان نگذشته ام و گاهی هم شده که از مقدار زیادی پول عبور کردم.

•  مهم‌ترین خصوصیت اخلاقی؟
صبر و آرامش.

•  دوست داری فرزندت چه خصلتی را از تو به ارث نبرد؟
زود تصمیم گرفتن.

•  اهل گذشت هستی؟
بله

•  از چه کسی دلخوری که حاضری در همین برنامه حلالش کنی؟
همه را حلال می کنم؛ ولی نمی توان فراموش کرد و در خاطر می ماند.

•  تا حالا اتفاق افتاده که مچ خودت را بگیری؟
بله (باخنده).

•  چه ایرادی داری که دوست داری از بین برود؟
لجاجت.

•  کدام صفحه‌ی زندگی‌ات را دوست نداری و دوست داری که پاک شود؟
جدا شدن از تیم ملی.

•  بزرگترین ترس زندگی ات چیست؟
ترس از تنهایی؛ چون یک بار در قبر خوابیدم و از تنهایی ترسیدم.

•  بهترین تفریح زندگی؟
بازی کردن با بچه هایم.

•  آیا خودت را فردی امروزی می دانی؟
باید در این مورد دیگران نظر بدهند؛ ولی سعی می کنم که باشم. مثلا دوست دارم با خانواده به سینما بروم و فیلم ها را در سینما ببینم مثل تماشاگران که به ورزشگاه می آیند.

•  آیا خشم، غرور و حسادت تا حالا برایت دردسر ساز شده است؟
هر سه در نهاد انسان است و ممکن است برای هر کسی مشکل ایجاد کند.

•  بزرگترین اشتباه زندگی؟
ترک تیم ملی.

•  با خودت قهر می کنی؟
خیر، واقعیت ها را پذیرفتم.

•  بیشتر آسیب زدی یا خوردی؟
بیشتر آسیب دیدم.

•  رویکردت در مورد خطاهای زندگی؟
می پذیرم که اشتباه کردم.

•  اگر بخواهی از کسی حلالیت بطلبی چه کسی است؟
خانواده‌ام، به خاطر کمی و کاستی هایی که احتمالا بوده؛ چون خیلی مواقع شده که به خاطر شغلم کمتر پیششان بوده ام.

•  کاری کردی که تاییدت نکنند؟
بله.

•  راحت ترین کار دنیا؟
حرف زدن.