منصور پورحیدری اسطوره فقید و پرافتخار استقلال چند بار در مصاحبه‌هایش از اهمیت دوره نقل و انتقالات تابستانی گفته بود و تاکید داشت اگر تیم در آن برهه درست بسته شود، نصف راه قهرمانی خود به خود طی می‌شود. پیرامون شرایط استقلال در روزهای نقل و انتقالات ابتدای فصل و سایر اتفاقات مرتبط با استقلال، پای صحبت دکتر فریده شجاعی همسر منصور خان پورحیدری نشستیم. کسی که جدا از اشراف به امور استقلال بابت یک عمر زندگی با منصورخان، خودش هم قبلاً بازیکن تیم بسکتبال بانوان این باشگاه بوده و سالها جزو مدیران ارشد ورزش کشورمان نیز به حساب می‌آمد:
فصل نقل و انتقالات شروع شده ولی هواداران استقلال نگران هستند که مبادا مهره‌های کلیدی از این تیم جدا شوند و علاوه بر آن، استقلال نتواند بازیکنان جدید مطلوبی به خدمت بگیرد. چرا شرایط در فصل یارگیری این گونه است؟
این مسئله به مدیریت باشگاه برمی‌گردد و خود مدیران استقلال باید پاسخ بدهند که چرا تمدیدها و یارگیری‌ها با سرعت بیشتری انجام نمی‌شود؟ قاعدتاً استقلال دیگر بهانه پول هم نباید داشته باشد و در چنین شرایطی باید همه بازیکنانی که جواد نکونام می‌خواهد را برایش بگیرند. البته معتقدم جواد نکونام نیز به عنوان سرمربی تیم باید قاطعانه پای کار بایستد و بازیکنانش را بخرد. این حرف من اصلاً به معنای آن نیست که نکونام تعلل می‌کند بلکه می‌گویم اساس کار این است که مربی برای قهرمان کردن تیمش قاطعانه تاکید کند که این بازیکنان را می‌خواهم و لیست من باید تمام و کمال خریداری شوند. حتماً خود جواد نکونام نیز در این رابطه پیگیری‌های لازم را انجام می‌دهد. من به جواد تحت عنوان یک مربی خوب برای استقلال کاملاً اعتقاد دارم.
منصورخان خدا بیامرز چند بار به خبرورزشی گفته بود خوب بستن تیم در فصل نقل و انتقالات تابستانی نصف راه قهرمانی را تضمین می‌کند.
کاملاً به حرف منصور اعتقاد دارم و این مسئله را خودم با تمام وجود دیده‌ام چون هر وقت سرمربی یا مدیر فنی استقلال بود، بزرگترین دغدغه‌اش یارگیری تابستانی به حساب می‌آمد و این جمله که می‌گفت یارگیری خوب در ابتدای فصل نصف راه قهرمانی را هموار می‌کند، یک عبارت طلایی از او به حساب می‌آید.
قطعاً در مورد اتفاقات نقل و انتقالاتی استقلال، شما خودتان ماجراهای خیلی خاصی را داخل خانه شاهد بوده‌اید. درست است؟
در سال‌های اخیر نه ولی در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ بارها شده بود که منصور با بازیکنان در داخل خانه قرار می‌گذاشت و رضایت آنها را جلب می‌کرد که در استقلال بمانند. برای مثال ۳۳ سال قبل همان سالی که ما برای دومین مرتبه قهرمان آسیا شدیم، یک شب یکی از بازیکنان بزرگ استقلال به منزل ما آمد و به منصور گفت اگر باشگاه پول من را ندهد، مقابل پرسپولیس بازی نمی‌کنم! آن بنده خدا اصلاً آدم بدی نبود بلکه فقط نگران خانواده‌اش بود. به هر حال او هم زندگی داشت و می‌خواست خانواده خود را تامین کند.
خب منصورخان چه کار کرد؟
منصور شبانه او را راضی کرد در استقلال بماند. او خانه پدری اش را فروخت و خرج استقلال کرد. البته در مورد خاص پیرامون این بازیکن که به شما گفتم، الان به خاطر ندارم که منزل پدری خود را صرفا برای او فروخت یا نه ولی کاملاً به یاد دارم که برای نگه داشتن برخی بازیکنان در استقلال از خانه و ارثیه پدری خود مایه گذاشت. بارها گفتم و اسنادش هم موجود است که منصور از جیب خود و ارثیه خانوادگی برای استقلال خرج کرد.
قاعدتاً شما در ایام نقل و انتقالات زودتر از همه استقلالی‌ها متوجه می‌شدید که چه کسانی قرار است آبی پوش شوند.
اتفاقاً اصلاً اینطوری نبود چون منصور خدابیامرز فوق العاده درونگرا بود و به هیچ عنوان پیرامون مسائل فنی در داخل منزل صحبت نمی‌کرد. شاید باورتان نشود ولی ما هم مانند اغلب مردم در جریان لیست مورد نظر استقلال در دوران سرمربیگری منصور قرار نمی‌گرفتیم و کار کاملاً محرمانه جلو می‌رفت. هیچ وقت یادم نمی‌رود وقتی سرمربی تیم ملی بود یک بار به او هر چقدر اصرار کردم تا ترکیب ثابت را بگوید، حاضر نشد چنین کاری را کند و گفت: "وقتی تیم داخل زمین رفت، شما هم مثل بقیه مردم که در استادیوم یا پای تلویزیون حضور دارند، ترکیب اصلی را متوجه می‌شوید!" این کار را از آن جهت انجام دادم که ببینم در تیم ملی هم مثل استقلال همان حساسیت روی محرمانه ماندن مسائل را دارد و دیدم که دقیقاً همینطور است.
یعنی شما قضیه مهدی هاشمی نسب و حضورش در استقلال که تابستان سال ۷۹ اتفاق افتاد را زودتر از بقیه متوجه نشدید؟
شاید باورتان نشود ولی من هم این ماجرا را دقیقاً مانند مردم از طریق رسانه‌ها فهمیدم. از طریق روزنامه‌ها متوجه شدم که مهدی هاشمی نسب استقلالی شده و منصور در این رابطه اصلاً به من و بچه‌ها حرفی نزد. او خیلی به رازداری مقید بود. این دقیقاً یکی از همان خصوصیات بارز و مثبتی بود که او را به منصور پورحیدری تبدیل کرد.
راستی حالا که صحبت از منصورخان است برایمان جالب شد بدانیم مجسمه ایشان که مقابل خیابان منزل شما نصب بود و ۲ سال قبل گفتند گم شده، بالاخره پیدا شد؟
نه آقا. اصلاً پیدا نشد! این همه نامه نگاری کردیم. این همه من و علی پیگیر شدیم ولی الان دو ساله که مجسمه منصور گم شده و آن را برنگردانده‌اند. حتی برای مدیران شهرداری هم نامه نوشتم اما اتفاقی رخ نداد.
نکته دیگری که در مورد استقلال مطرح شده ، بحث قرارداد کوین یامگا است. بخش وسیعی از هواداران استقلال می‌گویند این باشگاه به دلایل انسان دوستانه باید حداقل یک فصل دیگر با یامگا به هر عنوانی که می شود، تمدید قرارداد کند و او را مانند پادوانی رها نکند.
بله بله. من هم دقیقاً همین نظر را دارم و امیدوارم رسانه‌ها مسئله را دنبال کنند تا چنین اتفاقی رخ بدهد. این بنده خدا هنگامی که با استقلال قرارداد داشت و در جریان تمرینات تیم ما دچار مشکل شد. حالا شرایط او به گونه‌ای است که شاید دیگر اصلاً نتواند فوتبال بازی کند و زندگی عادی داشته باشد اما استقلال نباید رهایش کند و به هر شکلی که شده باید قرارداد جدیدی با او ببندد چون بعد انسانی کار مدنظر است.
و به عنوان سوال آخر؛ استقلال می‌تواند قهرمان لیگ بیست و چهارم شود؟
هیچ وقت این سوال را از یک هوادار نپرسید (می‌خندد) من به عنوان کسی که در خانواده استقلال بوده‌ام و جدا از حضور در این باشگاه، یکی از هواداران آبی نیز به حساب می‌آیم، ضمن احترام فراوان برای پرسپولیس و همه تیم های لیگ برتری، از صمیم قلب دلم می‌خواهد استقلال قهرمان لیگ بیست و چهارم شود. البته فوتبال قابل پیش بینی نیست اما همانطور که گفتم، به جواد نکونام تحت عنوان سرمربی اعتقاد دارم و به عنوان یک هوادار همیشه نسبت به موفقیت تیم محبوبم امیدوار باقی می‌مانم.