مهدی طارمی می توانست امروز یکی از اسطوره های فوتبال ایران باشد اما او چند سانتیمتری برای رسیدن به این اتفاق بزرگ کم آورد و با بدشانسی توپش در دقیقه آخر بازی با پرتغال به جای رفتن به درون دروازه به تور کنار دروازه خورد. با این وجود طارمی در این دوره از رقابت ها با وجود اینکه در پست های مختلفی بازی کرد یکی از بهترین های تیم ملی ایران بود و عملکرد او شاید باعث شود که از الغرافه به یک باشگاه اروپایی برود.
طارمی بعد از بازگشت به ایران دیشب تهران را به مقصد بوشهر شهر زادگاهش ترک کرد و در میان استقبال فوق العاده بوشهری ها به این شهر پاگذاشت.
در آغوش مادر
مهدی طارمی بچه محله شباب در بوشهر است. این محله ای است که خیلی نزدیک به دریا و همان خلیج فارس نیلگون خودمان است. خانواده او البته اینروزها در محله سنگی بوشهر زندگی می کنند با این حال دیشب همه همشهری های مهدی حتی از شهرهای اطراف به بوشهر آمده بودند تا از ستاره شهرشاند استقبال کنند. دیشب از ساعت 8 شب در خیابان چهارباندی بوشهر ترافیک سنگینی به وجود آمده بود چرا که این خیابان روبروی فرودگاه بوشهر است و بوشهری ها در انتظار بازگشت ستاره شان بودند. یک ساعت انتشار عاقبت نتیجه داد و در حدود ساعت 9 بود که هواپیمای تهران-بوشهر روی باند فرودگاه نشست. آنچه در این مراسم قابل توجه و زیبا و احساسات برانگیز شد این بود که اجازه دادند تا مادر مهدی طارمی تا پای پلکان هواپیما و در کابین خلبان برای استقبال پسرش برود و همین باعث شد تا یک صحنه پر از احساس و زیبا به وجود بیاید. صحنه ای که طارمی که با دیدن مادرش در مقابل هواپیما سورپرایز شد و او را در آغوش گرفت. این صحنه باعث شد که برای لحظاتی حتی خلبان و مهماندارها نیز تماشاگر لحظه عاشقانه این مادر و فرزند باشند.
ستاره بوشهری تیم ملی در همان سالن فرودگاه با انبوه دسته گل و تاج گل ها مورد استقبال قرار گرفت. او اما نسبت به دفعات قبل که به بوشهر می رفت تغییراتی هم داشت. او لباس هایی به تن داشت که نسبت به گذشته فرق می کرد، سرو وضعی که نشان می داد پسر خوب و با استعداد بوشهر حالا کمی بزرگتر از قبل شده است. او در طول مسیر و در ترافیک سنگین استقبال کننده ها برای هوادارانش دست تکان می داد و با آنها تبادل احساس می کرد. انگار ستاره مستعد فوتبال ایران در همین جام جهانی و در همین چند روز به مراتب پخته تر از قبل عمل می کند.
دست خدا سپردیمش
بوشهری ها برای مهدی طارمی شان سنگ تمام گذاشتند. آن ها از زمانی که او از فرودگاه وارد شهر شد با شعارهای محبت آمیزشان عشق و علاقه شان را به ستاره شهرشان نشان دادند. آن ها با شعاری جالب می گفتند:« آوردیمش، آوردیمش ...دست خدا سپردیمش». زن و مرد و پیر و جوان و آدم هایی که اصلا فوتبال نمی دانند دیشب در مراسم استقبال حضور داشتند و همین باعث شده تا ترافیک سنگینی در مسیر به وجود بیاید و طی مسیر پانصدمتری تا میدان رئیسعلی دلواری نیم ساعت زمان ببرد. او از فرودگاه به همراه مردم استقبال گر به میدان رئیسعلی دلواری که محل شهرداری این شهر هم هست تا دقایقی در مراسمی که برایش تدارک دیده بودند شرکت کند. در این مراسم کوتاه شهردار و اعضای شورای شهر از مهدی طارمی تقدیر کردند اما طارمی زمانی که پشت تریبون قرار گرفت حرف های جالبی زد که بازهم نشان می داد انگار این پسر در مسیر بلوغ و بزرگ شدن قرار گرفته است.
سورپرایز شدم
طارمی همان ابتدا وقتی پشت میکروفن قرار گرفت به موضوع جالبی اشاره کرد. او گفت:« همیشه وقتی به بوشهر می آمدم از فرودگاه بی خبر می رفتم تا خانواده و دوستانم را سورپرایز کنم اما امشب شما من را سورپرایز کردید. من واقعا امشب شرمنده شدم، در روسیه هم که بودیم بوشهری های عزیز بودند و آن جا هم با محبت هایشان شرمنده ام کردند. از طرفی همه این ها مسئولیتم را سنگین تر می کند و امیدوارم بتوانم با انتخاب یک تیم خوب اروپایی هم پیشرفت کنم و هم باعث افتخار شما بوشهری ها شوم.»
او ادامه :« ما حقمان بود که به دور دوم صعود کنیم اما با وجود تلاشی که همه بچه ها انجام دادند با بدشانسی این اتفاق نیفتاد.»
طارمی اما در ادامه گلایه هایی هم نسبت به وضعیت شهرش از مسئولان داشت. او گفت:« مسئولان سال ها است که وعده می دهند تا راه آهن بوشهر راه اندازی شود اما هنوز خبری نیست. از طرفی و مهمتر از آن امروز بوشهر با مشکل کمبود آب مواجه است و مردم به شدت از بی آبی رنج می برند. این خیلی بد است برای ما که خلیج فارس کنارمان است اما هر سه روز یک بار خانه هایمان آب دارد. من هم از جنس همه شما هستم و متاسفم که نمی توانیم در اینجا شرایطی را برای ایجاد یک آب شیرین کن به وجود بیاوریم. امیدوارم این مشکلات برای مردم بوشهر هرچه زودتر حل شود.»
طارمی در تمام مدت و در حین حرف زدن بارها با تشویق بی امان مردم بوشهر روبرو شد. او در بخش دیگری از صحبتش گفت:« آنهایی که پدر و مادرشان در قید حیات هستند قدرشان را بدانند و من در حضور همه شما دست پدرم را می بوسم چون هرچه در زندگی ام دارم به خاطر حضور این دو فرشته است و مدیون آن ها هستم. از برادرم محمد هم تشکر می کنم. او متاسفانه به خاطر بی مهری مسئولان ایرانجوان مجبور شد بازی را کنار بگذارد.»
در حالی که طارمی درحال صحبت بود پیرزنی که به سختی راه می رفت راه را از بین جمعیت باز کرد و خودش را به مهدی رساند. او مهدی را در آغوش گرفت و به او مقداری آجیل مشکل گشا داد و بعدا گفته شد این خانم مادر یکی از شهدای شهر بوشهر است که برای طارمی، پسر این شهر آجیل مشکل گشا آورده است.
مهدی طارمی در شبی که با استقبال فوق العاده ای در بوشهر مواجه شده بود یک ستاره مردمی بود که هیچگاه از عکس ها و سلفی ها خسته نشد و به تمام علاقمندانش تا جایی که می توانست توجه نشان داد.
