صفحه نخست

سیاسی

ورزشی

اقتصادی

اجتماعی

فرهنگی

مجله پلاس

صفحات داخلی

سه‌شنبه ۰۲ مرداد ۱۴۰۳ - July 23 2024
کد خبر: ۵۷۰۹۲۷
در انتهای شب به پایان نزدیک شد
در «در انتهای شب» اثری از سیاه نمایی نیست و هر چه هست واقع گرایی محض است که توجه مخاطب را جلب می کند.
۱۱:۰۷ - ۲۷ تير ۱۴۰۳
وانانیوز|
 
 

به گزارش فیلم نت نیوز، «در انتهای شب» به اپیزودهای انتهایی خود نزدیک شده است و حالا با اطمینان بیشتری می توان گفت که ارسلان امیری و آیدا پناهنده، یکی از بهترین سریال های شبکه نمایش خانگی را نویسندگی و کارگردانی کرده‌اند؛ سریالی که روایتی جذاب از زندگی یک زوج معمولی را به تصویر کشیده است. زوجی همچون هزاران زوج دیگر شهرنشین که درگیر مشکلات معیشتی و خانوادگی هستند و سعی می کنند هر طور که هست گلیم خودشان و خانواده‌شان را از آب بیرون بکشند.

«در انتهای شب» داستان زن و مردی است که در مقطعی از زندگی مشترکشان به اصطلاح کم می آورند و تصمیم می گیرند مسیرشان را از یکدیگر جدا کنند. زن و مردی اهل هنر که به جای هنرمندی، کارمندی پیشه کرده اند و حالا به نظر می رسد تنها هنرشان خرید خانه ای در یکی از شهرهای جدید حاشیه پایتخت بوده است. خانه ای که خریداری اش با قرض و قسط، موجب شدت گرفتن اختلافات شخصی شان شده و عاقبت زمینه جدایی شان را رقم می زند. ماهی (هدی زین العابدین) و بهنام (پارسا پیروزفر) شخصیت هایی ملموس و باور پذیر از طبقه متوسط هستند که مخاطب برای درک افکار و عقایدشان، کار چندان دشواری ندارد. چه این که دشواری های زندگی شهری و آدم هایی که سراسیمه در میان چرخ دنده های زندگی در حال حرکت هستند، دنیای کم و بیش مشابهی را برای شهرنشینان پدید آورده است. هنر پناهنده این است که قصه ای نه چندان پر پیچ و خم از موقعیت هایی به ظاهر روتین و معمولی را در قالب زندگی مشترک دو شخصیت کم و بیش آشنا به تصویر کشیده و موفق شده در هر اپیزود مخاطب را با سریال همراه کند.

مزیت «در انتهای شب» در همین واژه های «آشنا» و «معمولی» نهفته است. در این جا قرار نیست اتفاقات خارق العاده ای رخ دهد یا حادثه ای عجیب در انتظار یکی از شخصیت ها باشد. این چنین است که وقتی صفا (رضا بهبودی) به وسیله تیغ کاتر مجروح می شود یا امیر (پوریا رحیمی سام)، دارا (پسر خانواده) را در کمد اتاق می یابد، درست جایی که همه انتظار دارند نقطه عطفی آنچنانی در روند قصه رخ دهد، خط اصلی قصه، منحرف نمی شود و پس از یک شوک ناگهانی، دوباره به مسیر اصلی باز می گردد. مسیری مطمئن و سر راست که قرار است قصه «در انتهای شب» را به بهترین شکل ممکن به مقصد برساند. با این همه فیلمنامه با جزئی نگری از اشاراتی آشکار به مشکلات معیشتی و اقتصادی این خانواده گذر کرده و ریشه اختلافات این زوج را در جایی دیگر جستجو می کند. جایی که در اپیزود سوم سریال به صراحت از آن سخن به میان می آید تا مخاطب از لا به لای دیالوگ های رد و بدل شده بین ماهی و بهنام، دریابد که این اختلافات، ریشه در معضلات زناشویی این زوج دارد. معضلاتی که به تدریج آنچنان عمیق و گسترده شده که دامنه اش به حوزه های دیگر نیز کشیده شده است. این نکته ای است که پیش از این نظیرش را در کمتر سریال ایرانی دیده بودیم و حالا در «در انتهای شب» با پرداختی درست و قابل قبول به تصویر درآمده است. معضلاتی که غالباً در لفافه و با لکنت بیان می شد، این بار سر و شکلی عریان تر به خود گرفته تا جنس روابط پس از جدایی این زوج نیز باور پذیر به نظر برسد. به خصوص در قضیه آشنایی بهنام و ثریا (سحر گلدوست) که با وجود اختلاف سطح فرهنگی این دو شخصیت، به دلیل زمینه چینی های مناسب در فیلمنامه اثر، شروع این رابطه و چگونگی ادامه آن منطقی و قابل باور می نماید.

از سویی دیگر «در انتهای شب» از سایر کاراکترهای فرعی نیز غافل نشده و هر یک به تناسب میزان حضورشان در قصه، صاحب شخصیت و تاثیرگذار هستند. یکی از این کاراکترهای فرعی، پدر با بازی علیرضا داوود نژاد است. کارگردان شناخته شده سینمای ایران که پس از ایفای نقشی کوتاه در فیلم «شنای پروانه»، این بار در قامت یک بازیگر، جدی تر ظاهر شده و شخصیتی را جان می بخشد که یقیناً به این سادگی ها از اذهان محو نمی شود. شخصیت پدری که از عملکرد دخترش رضایت ندارد و هر بار با ادبیاتی خاص، او را توبیخ می کند. نمونه ی یک پدر واقعی ایرانی که در عین تحکم و جدیت، مهربان و دلسوز نیز هست و انگار چیزی جز موفقیت عزیزانش نمی خواهد.

از سویی دیگر اشاره به معضل اختلالات روانی در کودکان و نحوه مواجهه والدین با آن، موضوع مهمی است که به درستی در «در انتهای شب» به آن پرداخته می شود. کودکانی که با این اختلالات بزرگ می شوند و والدین چاره ای جز همراهی با آن ها ندارند. کودکانی که از آسیب های شهرنشینی نیز در امان نیستند و گاهی خودشان به اختلافات والدین دامن می زنند یا دست کم فکر می کنند که علل بروز این اختلافات هستند. درست مثل شخصیت دارا (رایان سرلک) کودک بیش فعالی که زندگی و سرنوشتش تحت شعاع اختلافات پدر و مادرش قرار گرفته و حتی محبت های پدر بزرگ نیز دردش را دوا نمی کند. پناهنده بدون این که سریال را درگیر سانتی مانتالیسم افراطی کند، به خوبی تاثیر مخرب طلاق در روحیه و حتی تحصیل فرزندان را نمایش می دهد و از آسیب هایی که کودکان و نوجوانان را تهدید می کند، سخن می گوید.

 

به شخصیت های «در انتهای شب» که نگاه می اندازیم گویی همه را بازنده می بینیم. از ماهی و بهنام که از قدم زدن در وادی هنر فاصله گرفته اند و به یک روزمرگی ملال آور روی آورده اند، گرفته تا شخصیت های دیگری چون رضا (پدرام شریفی)، ثریا (سحر گلدوست) و حتی امیر (پوریا رحیمی سام) که آن ها نیز در زمره عاشقان ناکام سریال قلمداد می شوند. با این حال اثری از سیاه نمایی در سریال نیست و هر چه هست واقع گرایی محض است که توجه مخاطب را جلب می کند. این چنین است که مخاطب وقتی خودش را به جای هر یک از شخصیت ها می گذارد، به نوعی به او حق می دهد. شخصیت هایی خاکستری که هر کدام به دنبال سهمشان از این زندگی هستند و زمانی که آرزوهایشان را بر باد رفته می بینند، برای رسیدن به خواسته شان اقدام می کنند. اقدامی که لازمه بقا و زیست آدمی است.

باید به آیدا پناهنده و تیم دست اندرکار تولید «در انتهای شب» و البته مدیران پلتفرم فیلم نت تبریک گفت و آرزو کرد ساخت و نمایش چنین سریال هایی با شدت و حدت هر چه بیشتر در شبکه نمایش خانگی ادامه یابد. سریال هایی که نه فقط برای سرگرم ساختن و پر کردن اوقات فراغت مخاطب، که برای تلنگر زدن به وی ساخته می شوند و یقیناً نقش مهمی در ارتقاء اندیشه و تفکر عمومی ایفا می کنند.

فرهاد خالدی نیک عضو انجمن منتقدان سینما

سریال در انتهای شب را در فیلم نت تماشا کنید

ارسال نظر