سید حسن خمینی: سیاستهای دولت باید معطوف به کمکرسانی به طبقات ضعیف باشد
حجتالاسلام و المسلمین سید حسن خمینی طی سخنانی در دیدار با وزیر و کارکنان وزارت امور اقتصادی و دارایی با تبریک سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و اعیاد شعبانیه، گفت: چهار نوع نسبت بین علوم مختلف با دین قابل تصویر است؛ از نسبت حداکثری شروع میشود تا حداقلی. یک سری علوم پیوند بسیار عمیقی با معارف و دستورات دینی دارند و میتوان گفت علمِ دین هستند. یک سری از علوم را هم میتوان گفت بی ارتباط با دین هستند؛ ولو در سالهای اول انقلاب یک عده دنبال این بودند که اینها را هم دینی کنند. یک عده بودند که میخواستند ریاضی اسلامی را هم تعبیه کنند، اما اینها ارتباطی با دستورات دینی ندارد.
سیدحسن خمینی با اشاره به اینکه دو نوع دیگر از ارتباط هم بین علم و دین هست، افزود: گاهی دین ستونهای اصلی یک علم را تعبیه میکند، اما اینکه چگونه در آنها بحث داشته باشید و بر این ستونها ساختمان خودتان را بنا کنید، خیلی کاری ندارد؛ خیلیها اقتصاد را از این نوع میدانند. اما نوع چهارم مقداری از این حداقلیتر است و به شما میگوید من با ساختار این علم هم کاری ندارم، ولی فقط یک سری دستورات کلی دارم و اینها را رعایت کنید؛ برخی اقتصاد را از سنخ چهارم میدانند. مثلا میگویند فرقی نمیکند اقتصاد دولتی باشد یا نباشد؛ ربوی نباشد.
وی اظهارکرد: رابطه دین و اقتصاد به رابطه دولت و اقتصاد هم قابل تسری است. البته فکر نمیکنم کسی به بی ارتباطی محض قائل باشد. حتی طرفداران اقتصاد آزاد هم برای دولت نقش نظارتی قائل هستند. البته دولتهای سنتی در اقتصاد دخالت نمیکردند. پیدایش گمرک از وقتی است که دولتها مدرن میشوند و بعد دولتهای رفاه شکل میگیرند و بعد هم لیبرال دموکراسی و اقتصاد آزاد به وجود میآید.
سید حسن خمینی تأکید کرد: به نظر میرسد دین در حوزه اقتصاد قاعدههای ایجابی الزامی ندارد و یا اگر هم هست، به اندازهای نیست که شما از آن یک نظام یا ساختار استفاده کنید؛ ولی دستورات سلبی زیاد دارد که این کارها را نکنید. پس روشهای ما در حوزه اقتصاد باید عالمانه و علمی باشد، چون از ناحیه دین دستوری نرسیده است. شما باید آنها آن موارد اندک را رعایت کنید و مابقی را با خرد و عقلتان پیش ببرید.
وی افزود: گزارهای علمی است که بتواند پیشبینی کند. یعنی مثلا میگوید اگر نقدینگی بالا برود، تورم بالا میرود؛ یا چاپ بی پشتوانه [پول]این معضلات را دارد. البته ممکن است اشتباه در بیاید؛ چون گزاره علمی ممکن است اشتباه هم باشد. ما از نظر عقلی و شرعی موظف هستیم رفتارمان را علمی کنیم؛ یعنی بتوانیم پیشبینی کنیم و احاله به مجهولات و تقدیر ندهیم. اگر بگوییم «هرچه خدا بخواهد میشود»، این نوع برخورد از جنس تقدیرگراییهایی است که نه پایه دینی دارد و نه پایه و اساس عقلی دارد.
وی تأکید کرد: ما باید بسیار مراقب باشیم که عقل بشریت و یافتههای عقلی بشریت را در رفتارهایمان به کار بگیریم. فرق امیرالمؤمنین (ع) و معاویه در پشت کردن یا رو آوردن به قواعد نیست. اگر لشکر آن روزگار دارای میمنه، میسره، قلب، پیشرو و عقب بود، لشکر معاویه اینها را داشت و لشکر امیرالمؤمنین (ع) هم داشت. این طور نبود که امیرالمؤمنین (ع) بگوید، چون ما لشکر حق هستیم، هیأتی وسط میدان میرویم. فرق آنها در نیّتهایشان است؛ نه در نوع رفتارشان.