مراقب این بازارهای خوش آب و رنگ باشید!
هفت صبح نوشت: عده زیادی زن و مرد و پیر و جوان که پلاکاردها را بالای سرشان گرفته بودند و هر روز در برابر یکی از نهادهای مسئول تجمع میکردند و میخواستند دولت سرمایه زندگیشان را برگرداند. اگر در نیمهدوم سال ۹۶ از اطراف ساختمانهایی مثل بانک مرکزی، مجلس، ریاستجمهوری و... زیاد عبور میکردید حتما آنها را میدیدید. کسانی که با وعده سودهای بالا پولشان را در صندوقهای قرضالحسنهای که مثل قارچ از هر گوشه سبز میشدند، گذاشته بودند اما آن صندوقها یکی بعد از دیگری ورشکسته شده و مالباختهها را دستخالی، رها کرده بودند.
بحران آنقدر بالا گرفت که حتی نقش خیلی زیادی هم در شروع ناآرامیهای خیابانی گسترده سال ۹۶ داشت. در نهایت هم خسارت بخشی از مالباختهها را دولت جبران کرد، البته به قیمت کسری بودجه و از جیب همه مردم. حالا عدهای از کارشناسان میگویند که ماجرا در حال تکرار شدن است و اینبار خطر مالباختگی در کمین کسانی است که در کوران تورم و نوسان بازارها پولشان را در بازارهای نامطمئن سرمایهگذاری میکنند. در این بین دو بازار نسبتا تازه هم بیشتر از بقیه در معرض اتهام قرار دارند: طلای آبشده گرمی و خانه متری!
جذاب خطرناک
آمار دقیقی از تعداد کسانی که در ماههای اخیر، همزمان با اوجگیری نوسان بازارها به سمت خرید طلای آبشده، رفتهاند وجود ندارد اما از رشد عجیب و غریب تعداد پلتفرمهای آنلاین که به فروش طلای آبشده مشغول هستند، میتوان فهمید که بازارش خیلی سکه است. این بازار جذابیت زیادی دارد، اول از همه اینکه برای خرید طلا لازم نیست حتما به اندازه مشخصی پول داشته باشید بلکه هر چقدر که در توانتان باشد، میتوانید به همان اندازه برای خرید طلا اقدام کنید.
در حالی که هم سکهها و مسکوکات طلایی رایج در بازار همگی دارای وزن مشخص هستند و حباب قیمتی و اجرت زیادی دارند و هم صندوقهای طلای بورسی معمولا بالاتر از ۵ تا ۱۰ میلیون را به عنوان سرمایهگذاری اولیه قبول میکنند. ضمن اینکه قاعدتا با خرید طلای آبشده، خریدار اصل کالا را به صورت فیزیکی دریافت میکند اما وقتی کسی از صندوقهای بورسی خرید میکند چیزی به شکل فیزیکی دستش را نمیگیرد.
البته نقش تبلیغات را هم نمیشود نادیده گرفت وگرنه بازار طلای آبشده همیشه وجود داشته اما بیشتر محل خرید و فروش خود فعالان صنف طلا بوده نه مردم عادی. چراکه در این بازار امکان سوءاستفاده و تقلب زیاد است و خود اهالی صنف هم بر اساس اعتبار فروشنده و تخصص خودشان خرید میکنند. حتی در این موارد هم تعداد شکایت و کلاهبرداری کم نیست.
بنابراین یکی از اصلیترین هشدارهایی که در این مورد داده میشود انواع تقلبهایی است که در این بازار وجود دارد. ضمن اینکه خریداران ممکن است در فروش طلای آبشده به مشکل برخورد کنند؛ یعنی بعدتر موقع فروش اعتبار طلایی که خریدهاند زیر سوال برود و مجبور شوند که طلای خریداری شده را زیر قیمت بفروشند.
تصور کنید که یکی از فروشندههای مطرح طلای آبشده نامعتبر از آب دربیاید و سروصدای این موضوع بلند شود، میتوانید تصور کنید که چه اتفاقی برای طلاهای آبشدهای که از طرف این فروشنده فروخته شدهاند، میافتد. با همه این تهدیدها اما تهدید اصلی چیز دیگری است: خالیفروشی.
ماجرای سکه ثامن را به خاطر دارید؟ غائلهای که بعد از فروش سکه مجازی به 3هزار نفر و فرار فرهاد زاهدیفر، مدیرعامل شرکت سکه ثامن منجر شد. به واسطه چنین تجربهای فروشندههای طلای آبشده، حتی آنها که به صورت آنلاین طلا میفروشند، موظف هستند اصل یعنی فیزیک طلایی که فروختهاند را به خریداران بدهند. در حال حاضر پلتفرمهای فروش آنلاین میگویند که به محض خرید، فرایند آمادهسازی و ارسال فیزیک طلا انجام میشود اما اگر تعداد خریداران زیاد باشد طبیعتا این فرایند طولانی میشود.
اگر روند کار چند روز و چند هفته طول بکشد چه؟ صبر خریداران چه زمانی باید تمام شود؟ اگر صبر آنها سر آمد اما خبری از ارسال طلا نشد چه؟ وقتی این اتفاق بیفتد یعنی «خالیفروشی» انجام شد و در واقع فروشنده چیزی که وجود نداشته را به خریداران فروخته. در حالت خوشبینانه فروشنده نمیخواسته خالیفروشی کند، بلکه در تامین چیزی که فروخته به مشکل خورده و در حالت بدبینانه فروشنده بعد از جلب اعتماد چند هزار نفر، وقتی تعداد خریداران زیاد شد، تصمیم گرفته تا زمان سرریز شدن صبر آنها و فرار، خالیفروشی کند.
این خطر وقتی بیشتر احساس میشود که از خودمان بپرسیم مگر چقدر طلای آبشده در بازار طلای ایران وجود دارد؟ عدهای میگویند با رونق گرفتن این بازار حجم بیشتری از طلایی که باید به سمت ساخت مسکوکات طلایی برود، سر از بازار طلای آبشده در میآورد اما طبیعتا طلایی که در حال حاضر ساخته شده و مجوز فروش با اجرت و سود مشخص دارد سر از این بازار در نمیآورد، بلکه طلای دست دوم و شمش هستند که به سمت این بازار میروند.
این در حالی است که دقیقا به دلیل نوسان شدید قیمت، میزان فروش طلا از جانب مردم و رونق بازار طلای دست دوم کم میشود و کسی طلایی را که قبلا برایش اجرت پرداخت کرده نمیفروشد مگر بخواهد طلای بهتری بخرد. پس میماند همان طلای آبشده جاری در بازار و شمش طلا که مقدار مشخص و نه چندان زیادی دارد.
چرا نظارت نیست؟
خرید و فروش طلای آبشده قانونی است پس نمیتوان از بیخوبن جلوی آن را گرفت ضمن اینکه حتی اگر غیرقانونی شود باز به ابهاماتش اضافه شده و امکان کلاهبرداری بیشتر میشود اما به همین دلیل است که دولت و دستگاههای امنیتی به هشدار دادن در مورد خرید طلای آبشده کفایت میکنند. ممکن است بپرسید که چرا به جای هشدار دادن نظارت را بیشتر نمیکنند؟
مخصوصا روی برندهای شناخته شده. جواب این است که تا وقتی یک شرکت تخلفی نکرده نمیتوان کاری کرد، موبایل موسوی را به یاد بیاورید که آنقدر بزرگ شد که روی پیرهن بازیکنان فوتبال تبلیغ میکرد. ماجرا وقتی بحرانی میشود که فروشنده به تعهداتش عمل نکند که معمولا در چنین مواردی، کلاهبردار از کمی قبل از احساس شدن کلاهبرداریاش، تدارک فرار را دیده است.
یک متر خانه چند؟
اگر شما از امسال سالی ۱۰۰ میلیون تومان توان پسانداز برای خرید خانه داشته باشید، با احتساب اینکه قدرت سرمایهگذاریتان با افزایش نرخ مسکن رشد کند در نهایت بعد از ۴۰ سال میتوانید یک خانه ۴۰ متری بخرید در حالی که اگر همین پول را در بازارهای دیگر سرمایهگذاری کنید مخصوصا صندوقهای سرمایهگذاری، به مدد قانون سود مرکب در نهایت سود بیشتری میکنید.
به همین دلیل است که در دنیا کسی به این شکل خانه نمیخرد و خانه خریدن به کمک تسهیلات بانکی انجام میشود پس بازار خرید متری خانه با چه هدفی رونق گرفته؟ کسانی که در این بازار سرمایهگذاری میکنند، میخواهند سهمی از رشد قیمت مسکن مخصوصا مسکنهای در حال ساخت داشته باشند. در واقع به صورت متری، در پروژه ساخت یک بنا مشارکت کنند و بعد از اینکه ساخت خانه تمام شد و به فروش رفت به میزان رشد قیمتی که داشته سود ببرند.
این سرمایهگذاری از نظر نرخ رشد قیمت مسکن خیلی منطقی است اما از نظر رکودی بودن بازار فروش و احتمال تاخیر زیاد در نقدشوندگی سرمایه، جذاب به نظر نمیرسد مخصوصا برای کسانی که سرمایه اندکی دارند و واقعا میخواهند در حد چند متر وارد این بازی شوند، بقیه بازارها جذابتر به نظر میرسند. تازه این حساب و کتاب برای زمانی است که پیچیدگیهای این بازار را ندانید. تصور کنید که شما از یکی از سایتهای فروش آنلاین یا حتی شرکتهای غیرآنلاین اقدام به مشارکت در ساخت مسکن کردید و با یک سرمایه اندک چندمتر از پروژه در حال ساخت را خریدید، اگر در حین ساخت قیمت تمام شده بیشتر شد، تکلیف خرید شما چه میشود؟
روی کاغذ به شما وعده داده میشود که سود شما تضمین شده است و مشکلات اینچنینی به پای سازنده خواهد بود اما در عمل شکایتهای بسیاری در مورد عدم اجرای تعهدات سازندههای چنین پروژههایی وجود دارد که باعث میشود در مورد این بازار هم هشدارهای زیادی شنیده شود. ضمن اینکه امکان صوری بودن کل ماجرا و تکرار خالیفروشی در این مورد هم اصلا کم نیست.