آهن ملل
فارکس
فارکس
کد خبر: ۷۴۸۰۳

مفهوم تاکتیک «دفاع در کرنر» را نمی‌دانیم/ یک فوق تخصص به پرسپولیس گل زد

مدرس مربیگری فوتبال گفت: متأسفانه تیم های ایرانی عوض اجرای تاکتیک های دفاع و حمله در کرنر به روش های منسوخ شده تأکید دارند و البته گل های مشابه هم می خورند.
۰۵:۰۷ - ۰۵ اسفند ۱۳۹۵
وانانیوز| از اتفاقات تلخ روز اول لیگ قهرمانان برای سه نماینده کشورمان در این دور از رقابت ها گلهای مشابهی بود که استقلال، پرسپولیس و ذوب آهن از رقبای خود دریافت کردند. اتفاقی که باعث نگرانی طرفداران این تیم ها در هفته دوم این مسابقات شده است.
جلال چراغپورمدرس و کارشناس فوتبال در گفت و گویی، درباره علت اینکه سه تن از بهترین دروازه بانان ما گل های مشابه از ارسال کرنر دریافت کرده اند توضیحاتی ارائه کرد که در ادامه می آید:

*محل ایستادن هر 10 بازیکن روی کرنر مشخص است
ضربات ایستگاهی در فوتبال برای خودشان درس های مجزا دارند به ویژه کرنر یک فصل جداگانه دارد. دفاع در کرنر و حمله در کرنر. برای دفاع در کرنر سیستم های خاصی داریم. در روش چهار یک، یک نفر تیر یک می ایستد و 4 نفر درون هسته مرکزی یا دیوار مرکزی که 4 یک می شود و دو نفر ورودی های دو طرف تونل را می بندند که می شود 7 نفر. بعد از آن یک نفر برای اینکه روی کرنر تاکتیک اجرا نشود جلوی توپ می ایستد که می شود 8 نفر. یک نفر بیرون می ایستد تا بعد از دفع کرنر برای ضد حمله مهیا باشد. یک نفر هم پشت محوطه B می ایستد که اگر توپ دفع شد حریف شوت از دور نزند که این تقسیم بندی 10 نفره است در سیستم 2-4-1 است. البته سیستم های دیگری هم داریم که معروفترین شان 2-3-2 است. انگلیس ها در حین کرنر 2-4-1 می ایستند و آلمان ها 2-3-2 می ایستند.

*درس کرنر به مربیان داده نمی شود
در کلاس های مربیگری مان حتی در کلاس A دفاع و حمله در کرنر را بصورت کلاسیک درس نمی دهند. الان اگر طرح درسهای کلاس های مربیگری را ببینید متوجه می شویم که دروس مربوط به کرنرشان فقط برای ارسال و نوع ارسالهاست که تمرینات درجه سه محسوب می شوند. این تمرینات بیشتر برای ضربه زدن هستند نه تاکتیک های کرنر. به این دلیل مربیان ما بر اساس همین فوتبالی که از دنیا می بینند برای تیم شان طرح دفاع می کنند. مثلا بارسا حین کرنر چکار می کند یا رئال.

*بیرانوند روی گل مقصر نبود
دو روش کلی در حین دفاع داریم. یکی من تو من شدن است که هر کسی از یار مستقیمش مراقبت شدید می کند و سیستم دوم بستن فضای سرزدن هاست. حالا اگر بازیکنی آمد داخل محدوده ما از آن مراقبت می شود تا توپ دفع شود. مثلا گلی که پرسپولیس از الهلال خورد در فضای خالی تیر یک است. آنجا کسی نبود. فرشاد احمدزاده هم نبود. او با دفاع حریف کل کل من تو منی پیدا کرده بود. بنابراین تیر یک خالی ماند. بازیکنی که ضربه سر را زد دو متر و نیم با دروازه فاصله داشت. اینقدر فضا خالی بود که اگر روی محدوده شش و یک هم بود باز هم گل می زد چون تیر یک خالی بود. بیرانوند یک دروازه بان بود و او را نمی توان با این نوع دفاع مقصر دانست. دروازه بان با این تصور که تیر یک مراقبت می شود یک متر و نیم تا دو متر از تیر فاصله می گیرد تا عرض 7 متر و 20 سانیت را پوشش بدهد. از طرفی این فضا را هم ایجاد می کند تا بازیکنی که تیر یک را گرفته فضا برای مانور دادن داشته باشد.


*رحمتی روی تیر دو گل خورد
گلی که رحمتی خورد هم روی خالی بودن تیر بود البته این بار تیر دو! باز هم اگر نگاه کنید روی تیر دو کسی نیست که با یار حریف بپرد و در نتیجه از تحلیل این قضایا به این نتیجه می رسیم که درس دفاع در کرنر در فوتبال ما یا وجود ندارد یا جدی گرفته نمی شود یا تدریسش نیست یا تمریناتش را نداریم. گل رحمتی از خالی بودن محض تیر دو بود. گل بیرانوند از خالی بودن محض تیر یک بود. یکی گل دور خورد یکی گل نزدیک.

*آنالیز می شویم ولی آنالیزور نداریم!
فوتبال ما زمانی که به آسیا می رود همه چیزش مشخص است. تیم هایی که به عنوان رقیب برابر ما قرار می گیرند با آنالیزورهایی به مصاف ما می آیند که همه درس فوتبال خوانده اند و تنها به واسطه اشراف داشتن به یک برنامه کامپیوتری آنالیزوری نمی کنند. متأسفانه جدیدا این تصور غلط جا افتاده که با یک لپ تاپ می شود همه چیز حریفان را رو کرد در حالی که وقتی جوانی که تا به حال یک بار به توپ ضربه نزده است را می آوریم همین می شود. این جوان به اندازه اندیشه خودش و آنچه چشمش می بیند می تواند بیندیشد. اگر چشمش چیزی را ندید آیا می تواند اندیشه کند؟ نه نمی بیند. باید درسش را بخواند و دریچه ای برایش باز شود تا بتواند تشخیص بدهد که 37.5 درصد گلهای دنیا از ضربات ایستگاهی بدست می آید. با اینکه نقش کرنرها در این مقدار پایین تر آمده است.

*یک فوق تخصص به پرسپولیس گل زد
الان وقتی رقبای ما فوتبال ایران را نگاه می کنند می دانند که ایرانی ها در کرنر از روش من تو من استفاده می کنند و فضا ها را خالی می گذارند. نمونه بارزش کرنری بود که الهلالی ها زدند. به نظر می رسید زننده ضربه گل، فوق تخصص دَوَران داخلی گردن بود. چقدر چرخشش بالا بود که توانست سرعت و پرش و همه چیز را با هم هماهنگ کند تا در آن نقطه آن ضربه را بزند. آنها حتما بازی های ما را نگاه می کنند. به یاد داریم گلی که در جام جهانی 2006 از مکزیک خوردیم. آن گل اینقدر مهندسی شده بود که پس از جام به دروس کرنر اضافه شد. زمانی که ضربه را زدند سه مکزیکی به سمت تیر یک رفتند و سه مدافع ما را با خودشان به آن سمت بردند تا نقطه هدف را خالی کرده و بازیکن هدف ضربه را به راحتی به گل تبدیل کند. از آن تاریخ آن ضربه به درسی جدید در حین زدن ضربات کرنر تبدیل و در کلاسها درس داده شد.
ارسال نظر
تریبون۱
تبلیغات
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پربحث