سرگذشت اندوهبار پیرزنی که کابوس زندان میبیند
گوشی تلفن را که برداشتم صدای گرفته و لرزان زنی سالخورده را از پشت خط شنیدم. آرام صحبت میکرد انگار نمیخواست کسی غیر از من صدایش را بشنود. با التماس گفت: «خانم تورو خدا نگذارید آبرویم بریزد».
کد خبر: ۱۷۵۰۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۴