
گزارشی از آسایشگاه معلولان ذهنی در روز جهانی معلولان
با من حرف بزن
دستمو محکم گرفت و برد سمت تخت یکی از دخترها، نشاندتم روی زمین، جلوی کشوهای کمد قهوهای که نمیتوانست درش را باز کند. چشمم به ناخنهای لاک زده قرمزش افتاد. نمیتوانست حرف بزند اما بغلم کرده بود و اصرار داشت لاک دوستش " گلی" را بردارم و به ناخنهایم بزنم.
کد خبر: ۲۱۹۲۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۱۲