علی خطیر، معاون ورزشی باشگاه استقلال چهارشنبه هفته پیش مصاحبهای که داشت که پاراگراف آخر آن چندان جدی گرفته نشد.
خطیر در آن مصاحبه به تصمیم عجیب مدیران فصل پیش اشاره کرده بود. خطایی بزرگ از سوی مدیران سابق باشگاه که در اقدامی بحثبرانگیز بودجهای که متعلق به فصل هجدهم بوده را صرف هزینههای فصل هفدهم کردهاند.
بدون شک اگر تیم ملی درگیر رقابتهای جام ملتهای آسیا نبود و از آن سو وقت رسانهها با پرداختن به جنگهای لفظی کیروش پرنمیشد، موضوع پیشخور شدن بودجه این فصل در رسانه ها غوغا به پا می کرد.
خطیر گفته بود: «با اینکه از زمانی که ما در این باشگاه مشغول به کار شدیم به ادعای حامی مالی بیش از 30 میلیارد از پول اسپانسر توسط مدیران قبلی هزینه شده، ولی در تلاش هستیم در مذاکره با حامی مالی باشگاه، مشکلات مالی پیشرو را به زودی حل کنیم. هواداران اصلا نگران نباشند و منتظر خبرهای خیلی خوش در فصل نقل و انتقالات باشند. از همین جا اعلام میکنم منتظر خبرهاى خوش باشید و قطعاً روزهاى خوبى در انتظار ما خواهد بود.»
در این زمان حتی مدیرانی که فصل پیش در راس امور باشگاه بودند نیز به چالش پاسخگویی درباره چرایی خرج بودجه این فصل در فصل پیش دعوت نشدند.
مدیرانی که سیاست سکوت و دورباش را پیش گرفتهاند و هیچ توضیحی درباره اقدامهای خود نمیدهند و از فضای پرتنشی که برای تیم ملی به وجود آمده و اعتصابهای گاه و بیگاه بازیکنان نهایت بهره را بردهاند.
این رویه در حالی بر فضای باشگاه استقلال سایه افکنده که مدیران سالهای دور باشگاه بارها به واسطه بدهیهای مالی بسیار ناچیزتر مورد نقد قرار گرفتند و رسانهها در زمانی طولانی به آن پرداختند. حتی برنامههای رادیویی و تلویزیونی بسیاری در این خصوص برگزار شد تا ریشه مشکلات مالی و دلایل بدهیهای برجا مانده روشن شود اما در این برهه نه ذهن پرسشگری درباره تصمیمهای مدیریت سابق باشگاه استقلال وجود دارد و نه انگار آنها از سوی رسانهها جذابیت به نقد کشیده شدن دارند.
شاید اگر سیدرضا افتخاری و پندار توفیقی که مسببان اصلی این ماجرا محسوب میشوند چهرههای جذابی برای رسانهها بودند به این چالش دعوت میشدند اما چهرههای نه چندان جذاب آنها باعث شده به سادگی از کنار خطاهای بزرگ مالیشان نیز بگذرند.
موضوع پیشخور شدن 30 میلیارد تومان از بودجه فصل جاری استقلال اما باید با جدیت تمام پیگیری میشد. 30 میلیارد عدد کوچکی نیست که به اصطلاح بتوان زیر سبیلی از آن گذشت و ماجرا را به حال خود رها کرد. این مبلغ اکنون دست سران باشگاه استقلال را برای پرداخت بدهی 4 ماهه بازیکنان بازمیگذاشت و آنها را آسوده خیال به سمت جذب یکی، دو بازیکن خارجی نیز سوق میداد اما دریغ از یک ریال!
اهمیت ماجرا اما وقتی ملموستر جلوه میکند که میبینیم به دلیل مشکلات مالی تمرینات استقلال 10روز دیرتر از همه تیمها آغاز میشود و اردوی برون مرزی این باشگاه به کشور قطر نیز لغو و این تیم ناچار به حضور در ترکیه میشود. با وجود برگزاری اردو نیز اما آتش نارضایتیها در باشگاه استقلال فروکش نمیکند و میبینیم که بازیکنان در اقدامی مشترک به سیاستگذاریها ایراد میگیرند و حتی با انتشار پیامی تصمیمگیران را «دروغگو» خطاب میدهند.
تردیدی نیست اگر آن 30 میلیارد تومان به اصطلاح پیشخور نمیشد و به پای بازیکنان فصل پیش ریخته نمیشد امروز حس نارضایتی از سیاستهای مالی باشگاه استقلال به حداقل میرسید و شاید به طورکلی از بین میرفت اما بیتوجهی مدیران فصل پیش استقلال اکنون مصائبی را به وجود آورده که عملا مدیران وقت نیز برنامهای برای برون رفت از آن ندارند و حامی مالی این باشگاه نیز هرگز خود را ملزم به پاسخگویی درباره تصمیمی که فصل پیش گرفت، نمیداند.
همین حامی مالی باشگاه استقلال نیز باید همچون مدیران فصل پیش به چالش پاسخگویی درباره دلیل پرداخت بودجه این فصل در فصل پیش فراخوانده میشد اما از کنار این ماجرا نیز به سادگی عبور شده تا استقلال به لحاظ مالی سختترین دوران کاری خود را تجربه کند و کاسه چه کنم، چه کنم در دست بگیرد.
بدون شک در این ماجرا امیرحسین فتحی، سرپرست موقت باشگاه استقلال کمترین سهم را دارد.
مدیری که در راس امور باشگاه استقلال گمارده شده تا به نوعی فقط اوضاع را مدیریت کند اما به او هرگز گفته نشد که مدیران فصل قبل با تصمیمهای غلط خود چه مشکلاتی را باعث شدهاند.
اینکه فتحی و همکارانش در جریان ماجرا قرار نداشتهاند کاملا در اظهارات علی خطیر نمایان است و آنها نیز از زبان حامی مالی باشگاه فهمیدهاند که بودجه فصل قبل پیشخور شده وگرنه شاید فتحی نیز با علم به این وضعیت حاضر به حضور در راس مدیریت باشگاه استقلال و تحمل این همه حواشی نمیشد.
در این میان فتحی و همکارانش زیر فشار هواداران به دنبال جذب بازیکن هم هستند تا شاید استقلال از لحاظ فنی شرایط مطلوبتری را تجربه کند اما وقتی بودجهای در باشگاه استقلال وجود ندارد و حقوق بازیکنان نیز ماهها عقب افتاده، بدون شک او و همکارانش هم نمیتوانند بازیکنی را برای نیم فصل دوم به خدمت بگیرند.
وضعیت امروز استقلال ما را به یاد تیمهایی میاندازد که با امتیاز منفی وارد چرخه مسابقات میشوند.
امیرحسین فتحی و همکارانش هم با همین شرایط مالی به مدیریت باشگاه استقلال فراخوانده شدهاند.
با منفی30 میلیارد تومان! آیا در این شرایط میشود کاری از پیش برد یا مدیریت کنونی باشگاه استقلال نیز ناچار است همان رویهای را دنبال کند که مدیران فصل پیش پی گرفتند؟ البته اگر پولی باشد...