کرمانشاه روی گسل جنگ روانی

یک روز پس از زلزله غرب ایران بنیاد مسکن کرمانشاه پیامکی به همهی شمارههای تلفنهای همراه مناطق زلزلهزده میفرستد. گوشیهای سالممانده آن پیامک را میگیرند و زلزلهزدههایی را که تا آن دم یا در تقلای بیرون کشیدن تن بیجان اعضای خانوادهشان از لابهلای آوار بودند یا در پی چادری، پتویی یا خوراکی برای حفظ جان خودشان به درنگ وا میدارد. بنیاد مسکن در آن پیام کوتاه نوشته که «زلزلهزدهها نگران نباشند» و وعده میدهد که «این نهاد، برای پرداخت وام بازسازی خانهها کاملا آماده است.» در آن سرمای خشک صبح میانهی پاییز سرپل ذهاب، در دل سکوت مبهوت نجاتیافتهها، زیر سنگینی تحملناپذیر ضجههای داغداران و در هیاهوی گوشخراش ماشینهای سنگین آواربرداری، این پیام برای نجاتیافتههای رویاروی زندگیای ازدسترفته یک معنا بیشتر ندارد: «دولت نمیخواهد خسارت بپردازد.» و قصد پرداخت وام دارد. وامی که به کارشان نمیآید؛ آنان همه زندگیشان را باختهاند و یک بدهی بزرگ چیزی نیست که به دست آوردنش آنها را خوشحال کند. چند نفرشان در همان لحظه ناگهان در مییابند که تنهایند و لابد خیال میکنند که دیگر چیزی در این زندگی برایشان باقینمانده. پس، دلیلی وجود ندارد تمامش نکنند. چند نفرشان اقدام به خودکشی میکنند. سه نفر از آنها با مداخله مددکاران انجیاوهای حاضر در منطقه منصرف میشوند. باقیشان؟ نمیدانیم.»
اینها را افشین عبداللهی، مدیرعامل جمعیت مدافعان حقوق کودکان و زنان کرمانشاه که از روز نخست پس از حادثه به همراه یک گروه داوطلب از پزشکان و امدادگان و مددکاران در میان زلزلهزدههاست، به «جامعه فردا» میگوید، در توضیح آنچه که او «جنگ روانی علیه زلزلهزدگان» میخواند.
کمک بلاعوض، به شرط سرمازدگی
البته گویا برداشت آن روز زلزلهزدهها از آن پیامک بنیاد مسکن اشتباه نبوده؛ چه اینکه دیروز محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه، در جلسه ستاد بحران سرپل ذهاب گفت: «هر زلزلهزدهای که کانکس بگیرد دیگر کمک بلاعوض نخواهد گرفت.» در شرایطی که استان کرمانشاه و از جمله مناطق زلزلهزده بالاترین نرخ بیکاری ایران را دارند و زلزله هم بخش قابل توجهی از فرصتهای شغلی پیشتر موجود را از بین برده و امکان بازپرداختن وام نزدیک به ناممکن است. این سخن معنایی ندارد، جز اینکه زلزلهزدهها برای گرفتن کمک بلاعوض باید در زمستان پیشرو قید کانکسها را بزنند و دست و پایشان را در همان چادرهای خیس گرد آوردند.»
هفته گذشته هم علیاصغر پیوندی، رئیس جمعیت هلال احمر، اعلام کرد که کمکهزینههای پنج میلیونی هلال احمر از محل منابع کمکهای مردمی به زلزلهزدگانی تعلق خواهد گرفت که به گواهی سازمان پزشکی قانونی عضوی از خانوادهشان را در زلزله از دست داده باشند یا فرزندشان بعد از وقوع زلزله به دنیا آمده باشد. در واقع هلال احمر تصمیم گرفته نه «نیاز خانواده» که «تغییر جمعیت خانواده» را مبنای اهدای کمکهزینههایش قرار دهد. به این ترتیب، اگر خانوادهای مرفه عضوی را در زلزله از دست داده باشد کمکهزینه خواهد گرفت، اما خانواده نیازمندی که اعضایش از زلزله جان سالم بهدر بردهاند از این کمکهزینه محروم خواهد بود.
سرپوش به جای مرهم
گویا ویرانیهای زلزله در یکی از فقیرترین مناطق ایران به تنهایی برای اثبات نیاز زلزلهها به حمایت کافی نیست و دلایل بیشتری لازمند، چیزی مانند داغداری یا سرمازدگی. افشین عبداللهی در گفتوگو با «جامعه فردا» تأکید کرد که آنچه او «جنگ روانی» میخواند در این موارد متوقف نمیشود. او گفت: «بخش عمده دامها در روستاها همچنان زیر آوارند و روستاییها دامهای بیرونکشیدهشده را هم دفن نمیکنند و لاشههای متعفن را کنار چادرشان نگه میدارند، چون جهاد دامپزشکی اعلام کرده که اگر روستاییها خواهان دریافت خسارتند برای دفن لاشهها باید منتظر کارشناسان جهاد دامپزشکی بمانند.»
او گزارشهای این روزهای صدا و سیما را «غیرواقعی» خواند و گفت: «اینجا هیچ چیز آنچنان که صداوسیما نشان میدهد نیست.» و ادامه داد: «اسکان کامل نشده. کانکسها بسیار محدودند. توزیع کانکس به شکلی نیست که بشود آن را اسکان خواند، به این شکل که یک روستا یا محله به طور کامل سامان یافته باشد. توزیع بسیار محدود بوده. در محله فولادیه سرپل ذهاب، تنها 20 کانکس به خانوارهای تحت پوشش بهزیستی واگذار شد.» او افزود: «در این حال، چند روز است بارندگی شدید آغاز شده و به سبب جانمایی و برپایی نادرست آب بسیاری از چادرها را گرفته. بسیاری ناچار شدند چند ساعت در ویرانهها سرکنند تا باران بند بیاید. بیشتر چادرها ضدآب نیستند و لباسها و پتوهای مردم هم خیس شده است.» او یادآور شد: «هوا سرد است و زلزلهزدهها برای گرم کردن خودشان دچار مشکلند. اگر چادری برق داشته باشد، با هیتر و اگر نه، با والور گرم میشود. اما همینها موجب شدند 5 روز پیش یک چادر در سرپل آتش بگیرد و ساکن یک چادر در ثلاث باباجانی با گاز خفه شود.»
از دیگر سو، با وجود اینکه دیروز وزیر بهداشت گفت که «بیماریهایی که منشاء عفونی و میکروبی دارند در مناطق زلزلهزده همهگیر نشدهاند»، عبداللهی از شایع شدن بیماریهای عفونی میان زنان و کودکان در برخی مناطق گفت.
پس از افزایش محوبیت ارتش به دلیل تلاشهایش در عملیات امداد، کوشش صداوسیما برای بزرگنمایی خدمات نهادهای نظامی دیگر شریک در عملیات امداد شکافی عمیق میان گزارشهای این رسانه و واقعیت جاری در مناطق زلزلهزده پدید آورده. معنای این شکاف برای زلزلهزدهها «انکار» است و «سرپوش» بر زخمهایشان، زخمهایی که اگر دیده نشوند هرگز روی مرهم نمیبینند.
زلزله دومی هم انگار کرمانشاه را لرزانده است، زلزلهای روی خط گسل پریشانی و آسیبپذیری روحی زلزلهزدگان؛ زلزلهای که دارد اندکاندک زمین زیرپایشان را خالی میکند.