شمشیر دو لبه کیروش

تجربیات اخیر کارلوس کیروش و آنچه او در اردوها و مسابقات دوستانه اخیر این تیم به اجرا درآورده حالت یک شمشیر دو لبه را دارد. شمشیری که میتواند دست حریف را قطع کند اما ضریب عدم اطمینان آن به حدی میرسد که شاید دست قطع شده متعلق به خود ما باشد!
نتایج حاصله البته موجب ناامیدی محض نمیشود. ما سیرالئون، الجزایر و ازبکستان را بردهایم و به تونس و ترکیه باختهایم ولی در هیچ یک از این مسابقات در قوارههای جام جهانی ظاهر نشدهایم و این بزرگترین و مهمترین موضوع ممکن است. دو بازی دیگر تدارکاتی برای ما مانده است که البته اولی (مقابل یونان) هنوز صددرصد نشده اما دیدار 18 خرداد ماه با لیتوانی که حتمی شده است، چیزهای چندان بیشتری را بر آگاهیهای ما در خصوص روال کارمان و نیازها و ضعفهای تیم ملی نخواهد افزود زیرا سطح کار لیتوانی هم بالاتر از رقبایی نیست که از اسفند 1396 تا امروز (خرداد 1397) مقابلشان قرار گرفتهایم.
این عادت کیروش است که رقبایی را برای مسابقات تدارکاتی تیم ملی برمیگزیند که زهر زیادی ندارند و حتی اگر برابر ما پیروز شوند با تفاوت گل اندک خواهد بود. سرمربی پرتغالی ما میخواهد از این طریق از ثبت شکستهای پر سر و صدا و روحیه بر باد ده جلوگیری کند اما اگر این قسمت مثبت ماجرا است، قسمت منفی قضیه هم این است که ما با بازی نکردن با تیمهای مطرح و عنواندار عملا به شماری از ضعفهایمان که فقط در دیدار با بزرگان چهره مینمایاند، پی نمیبریم و وقوف به آنها در جریان مسابقات جام جهانی بسیار دیر و خسرانساز خواهد بود.
کیروش بعد از بازی توأم با ناکامی پریشب در استانبول مدعی شد یکی از دلایل این رویداد وقت ناکافی تیم ملی برای تدارک و تمرین در هفتههای قبلی بوده است و اشاره او به وضوح به روزهایی از ماه اردیبهشت بود که صرف شرکت نمایندگان ایران در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا و به تبع آن دور ماندن ملیپوشان آنها از اردوهای ملی شد. با این حال به نظر میرسد ریسکهایی که کیروش تیم ملی ما را طی دیدارهای اخیر در معرض آن قرار داده خطرات و نقصانهای بالقوه بزرگتر و مهمتری از خسران کم رونق شدن اردوهای اردیبهشت ماه تیم ملی بوده باشد، کیروش قطعا فوتبال فهم و یک مربی مجرب است اما وقتی به کرات برخی بازیکنان را در پستهای غیرتخصصی در مسابقات تیم ملی به کار میگیرد، فرصت و مجال ارتکاب خطای آنها را که به اندازه مورد نظر کیروش در اردوها شلاق آمادگی نخوردهاند، بالاتر میبرد.
مهمتر از همه اینها آزمون و خطا کردن و ادامه تستهای اولیه کیروش در مورد ترکیب تیمش در شرایط و روزهایی است که هر یک از تیمهای حاضر در آوردگاه روسیه باید آرایش اصلی و همچنین نیمکت ذخیرههای خود و هرگونه اولویتها و امور و نفرات درجه دوم را شناخته و این دفتر بخصوص را بسته باشند. در فاصله فقط 15 روز تا شروع جام جهانی بیست و یکم سرمربی ما طوری در حال برآورد نیروهای در اختیار خویش است که انگار در یک سال پیش و بعد از کسب مجوز حضور در مرحله نهایی جام قرار داریم و او در حال سبک و سنگین مجدد نیروها از نقطه صفر است. البته مصدومیت علی کریمی و خارج شدن او از دور و آسیبدیدگی تازه رفع شده امید ابراهیمی به گونهای بوده که کیروش باید برای پست هافبک وسط حتی در این روزهای «دیر و نامناسب» از نو دست به امتحان بزند اما برای سایر پستها این معنایی ندارد زیرا اگر تغییر و به تبع آن لزوم آزمون مجدد پیش آمده بر اثر حذف اختیاری برخی نیروها به سلیقه شخصی کیروش بوده است.
سرمربی ما بارها تاکید کرده است که در جدیت خودش و همت شاگردان او برای آوردگاه روسیه تردیدی نباید به دل راه داد و این یک واقعیت مسلم است و هیچ کس توانایی ذاتی او و شاگردانش را منکر نمیشود اما به نظر میرسد پارهای مسائل جنبی مرتبط با تیم ملی و خواستههای برآورده نشده کیروش و بیانیهها و کمالطلبیهای او و دایر نشدن بساط دلخواه تدارکاتی او در دو ماه نخست سال 1397 به گونهای بر وی تاثیر نهاده که او حتی در تعیین زمان و شکل اجرای آزمونهایش هم دچار برخی خللها شده باشد و حاصل آن تردیدهای آشکاری است که کیفیت و نتایج اکثر دیدارهای دوستانه اخیر تیم ملی در اذهان و دلها کاشته است.