سه تاثیر کلان خروج ترامپ از برجام
متن سخنرانی سید حسین موسویان در شورای روابط خارجی ایالت ورمونت آمریکا به شرح زیر است:
اولین تاثیر منفی خروج ترامپ از برجام بر کل موضوع عدم اشاعه سلاحهای هسته ای است. ایران طبق برجام حداکثر نظارت و شفافیت در برنامه هستهای خود را پذیرفته و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز بارها تایید کرده که ایران به تعهداتش پایبند بوده است. برجام برجسته ترین توافق تاریخ عدم اشاعه بعد از دوران جنگ سرد میباشد که ترامپ متاسفانه آن را توافقی هولناک خوانده است. بنابراین ترامپ مهمترین دستاورد و سرمایه تاریخ عدم اشاعه سلاح های هسته ای را به چالش کشده است. واقعیت مهم است که ایران عضو معاهده ان پی تی است و بمب هسته ای هم ندارد درحالیکه اسراییل هم معاهده را نپذیرفته و هم تنها کشور در خاورمیانه است که صدها بمب اتم دارد، اعتقادی به عاری سازی خاورمیانه از سلاحهای هستهای ندارد و در این زمینه هم همکاری نکرده و نخواهد کرد.
دومین تاثیر منفی آن برصلح و ثبات منطقه است. ترامپ با خروج از برجام، آمریکا را به دوران خطرناکی در خاورمیانه سوق داده است. بحران هسته ای ایران تنها مورد از بحرانهای جاری خاورمیانه است که از طریق دیپلماسی حل شده است ضمن اینکه از موارد نادری است که همه قدرتهای جهانی در دستیابی به این توافق همکاری تلاش مشترک داشتند، چیزی که برای حل سایر بحرانهای منطقه بدان نیازمندیم.
منطقه خاورمیانه به سمت سقوط کامل پیش میرود. اکثر بی ثباتی های موجود منطقه هم به خاطر جنگ های آمریکاست همچون حمله نظامی به افغانستان و عراق و مشارکت در تجاوز نظامی به لیبی ویمن و سوریه. برجام کورسویی از امید به وجود آورده بود که شاید بتوان از طریق دیپلماسی و همکاری، سایر بحرانهای جاری منطقه را حل کرد، مسیری که برای دستیابی به صلح در منطقه، غیر قابل اجتناب است. استراتژی ترامپ در مورد انزوای اقتصادی و سیاسی ایران باعث تشدید نا امنی بیشتر در منطقه شده و آمریکا را بیش از گذشته در بحرانهای منطقه همچون سوریه و یمن و افغانستان و عراق، غرق خواهد کرد. صلح در منطقه بدون همکاری با ایران به دست نخواهد آمد. ایران یک قدرت منطقه است و به آمریکا اجازه نخواهد داد که جایگاه منطقهای اش را نادیده بگیرد.
سومین تاثیرمنفی بر روابط دو جانبه ایران و آمریکاست. روابط دو کشوردر چند دهه گذشته قربانی محاسبات و درک غلط از واقعیات بوده است. اعتماد متقابل ایران و آمریکا صفر است. بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، خصومت در روابط آمریکا و ایران آغازشد وتا کنون ادامه داشته است. این درحالی است که دو کشور در طول یک قرن از 1856 تا 1953 بهترین روابط دوستانه و استراتژیک را داشتند. بی اعتمادی ایرانی ها اززمانیکه سازمان سیا حکومت مردمی مصدق در ایران را درسال 1953 با یک کودتا سرنگون کرد، آغاز شد. درحقیقت آمریکا در سال 1953 با کودتا در ایران دموکراسی را کشت. علت وقوع انقلاب ایران هم سلطه آمریکا و دیکتاتوری شاه بود. بعد از انقلاب آمریکا از تجاوز صدام به ایران حمایت کرد که صدها هزار ایرانی قربانی این تجاوز شدند. بعد از تجاوز صدام هم آمریکا دنبال تغییر رژیم در ایران بوده با حداکثر فشار.
تنها در دوران مذاکرات هسته ای در دور دوم ریاست جمهوری اوباما، مقداری کاهش تشنج در روابط ایران و آمریکا داشتیم. این دوران تنها زمانی بود که رئیسجمهور آمریکا، اوباما، در سازمان ملل رسما اعلام کرد که دولتش سیاست تغییر رژیم در ایران را دنبال نمیکند و آماده گفتوگوی مستقیم براساس احترام متقابل است. اولین مذاکرات جدی رسمی دو کشور منجر به حل بحران هستهای از مسیر دیپلماسی شد. حالا ترامپ مجدد به سیاست تغییر رژیم در ایران بازگشته و از برجام هم خارج شد. خروج ترامپ از برجام، موید مواضع حضرت آیت الله خامنه ای رهبر عالی ایران است که از ابتدای مذاکرات هستهای تاکید کرد که آمریکا قابل اعتماد نیست. ترامپ با خروج از برجام ضمن اینکه شانس همکاریهای منطقهای با ایران را کشت، ایران را به سمت بلوک شرق هل داد ضمن اینکه تشنج در روابط ایران و آمریکا را هم افزایش داد.
اتهامات آمریکا علیه ایران سیاسی و بی اساس است. برای مثال در مورد تروریسم شما شاهد بودید که ترامپ ریئس جمهورآمریکا در دیدار اخیر با امیر قطر گفت که قطر و عربستان و امارات از تروریسم حمایت کرده اند منتهی الان قول داده اند که متوقف کنند و مهم این است که آنها از ما دهها میلیارد دلار اسلحه میخرند. ببینید با چه فاجعه ای روبر هستیم که رئیس جمهور آمریکا در حضور هفت میلیارد انسان روی کره زمین رسما اعتراف میکند که متحدین منطقه آمریکا حامی تروریست هستند اما چون از آمریکا اسلحه میخرند اشکال ندارد.
کاخ سفید اتحاد جدیدی با اسرائیل و عربستان علیه ایران تشکیل داده که طبیعتا باعث خواهد شد ایران هم ائتلاف منطقهای و بینالمللی خود برای مقابله با آمریکا را تشکیل دهد. با این وضعی که ترامپ برای برجام به وجود آورده، اگر اروپاییها نتوانند به تعهدات اقتصادی خود در برجام عمل کنند، احتمالا ایران هم از برجام خارج خواهد شد.
در حالیکه بعد از برجام، دیپلماسی میتوانست مبنای جدیدی برای حل بحرانهای منطقهای باشد زیرا رهبر عالی ایران علیرغم همه بدعهدیهای آمریکا و بی اعتمادیها به آمریکا، فرمود که اگر آمریکا به تعهدات خود درموضوع هسته ای عمل کند، ممکن است ایران در مورد سایر مسائل گفتوگو کند.
موسویان درپاسخ به سئوال یکی از حضار درمورد نقش اسرائیل در مناسبات آمریکا و ایران گفت: اسرائیل نقش تخریبی اول را در روابط آمریکا و ایران بازی می کند. نتانیاهو سعی کرد که اوباما به ایران حمله نظامی کند و توافق هسته ای راهم امضا نکند. لکن اوباما در مقابل او ایستاد و زیربارنرفت. اما امروز نفوذ نتانیاهو در کاخ سفید از وزیر خارجه و حتی کنگره آمریکا هم بیشتر است. ایران همیشه معتقد بوده که اساس سیاست خاورمیانه ای آمریکا براساس منافع اسرائیل تعریف و اجرا شده و میشود.
افکار عمومی ایران هم از این واقعیت مطلع است. برای مثال یک نمونه برای شما تعریف کنم. ما در ایران سیستم تاکسیرانی اسنپ داریم مشابه سیستم اوبر در آمریکا. من اخیرا ایران بودم و در راه برگشت به فرودگاه، راننده اسنپ مراشناخت و گفت آقای موسویان! شما در آمریکا زندگی میکنید؟ گفتم بله. گفت الان هم عازم آمریکایید؟ گفتم بله. گفت پیغامی برای نخست وزیر ترامپ و رئیس جمهور نتانیاهو دارم. گفتم ظاهرا اشتباه میکنید چون ترامپ ریئس جمهور آمریکاست و نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل. راننده پاسخ داد نخیر شما اشتباه میکنید چون رئیس جمهور واقعی آمریکا نتانیاهوست و اقای ترامپ هم نخست وزیر اسرائیل است. بهتر است نخست وزیر ترامپ به همان بیت المقدسی برود که پایتخت اسرائیل کرده و رئیس جمهور نتانیاهو هم به واشنگتن برود و آمریکا را رسما اداره کند! من واقعا از اینهمه درک و شعور سیاسی او شوکه شدم اما این باور عموم مردم ایران است که ریئس جمهور آمریکا در سیاست های خاورمیانه ای پیرو نخست وزیر اسرائیل است.
منتهی اکنون عربستان و امارات با اسرائیل متحد شده و مشترکا برای غرق کردن آمریکا در جنگ با ایران حداکثرتلاش خود را به کار بستهاند. من امیدوارم که مردم واندیشمندان و کنگره آمریکا مانع روند فعلی سیاستهای تخاصمی کاخ سفید با ایران شده و دو کشور رادر مسیر صلح قرار دهند.
انتهای پیام