پرونده ویژه
دلایل حضور فتحى در استقلال
از آقاى امیرحسین فتحى باید پرسید در تیم استقلال با چه عنوانى حضور دارند؟
۱۴:۲۰ - ۰۱ مرداد ۱۳۹۷
وانانیوز|
١- از ایشان باید سؤال کرد مأموریت شخص شما در استقلال چیست؟ ادامه روزمرگى یا رو آوردن به برنامهاى پیشرفتمحور؟
آقاى فتحى باید بداند- که حتماً مىداند- سرپرست تیم با مدیرعامل تیم، فرق دارد! سرپرست استقلال، نصرا... عبدالهى است! مدیرعامل، مساوى و برابر با سرپرست تیم و حتى سرپرست باشگاه نیست و دایره عملکردى اش فراختر و گستردهتر است! این کجا و آن کجا؟
آقاى فتحى حضور خویش را در استقلال، چگونه توصیف مىکند و چگونه توضیح مىدهد!
آیا مقصود از رفتنها و آمدنهاى اخیر هم مثل جابهجایىهاى سالهاى اخیر، یک حضور صرفاً فیزیکى براى خالى نبودن عریضه مدیریتى است یا نه، هدفى را و اهدافى را تعقیب مىکند؟
منظور از حضور فتحى، تکیه زدن بر صندلى افتخارى و افشارزاده است یا چیزى بیشتر از این را طلب مىکند؟ مثلاً حضور توأم با فکر! مثلاً حضور توأم با اندیشهاى متفاوت!
راهى دیگر
٢- دوباره باید پرسید: آقاى فتحى چرا آمده است؟ آورده او به این عرصه چیست؟ براى ایجاد تغییرات است یا براى تن ندادن به تفاوتهاى لازم و براى مقاومت در قبال تغییرات ریشهاى؟
استقلال در همه ماههاى اخیر، هم صندلى مدیریتى شیک و بزرگ داشت و هم مردانى تکیه زده بر این صندلىها! فتحى آمده است همان رویه را مستدام کند یا آماده است کارى کند کارستان؟ کارى که استقلال را از ایستایى سالهاى اخیر دور کند و از درجا زدن، برهاندش! راهى دیگر و افکارى دیگر را مسلط کند! راهى روشن، افکارى روزآمد!
استقلال نیازى دارد وافر به تازهاندیشى و احتیاجى دارد تمامعیار به پرهیز از کهنه فکرى که منجر شده است به فقدان فکر!
٣- استقلال تیم بهمن نیست! استقلال تیم عقاب و تیم فجر نیست! تیم استقلال حتى با تیمى که فدراسیون فوتبال را اداره مىکرد و تیم به جام جهانى مىبرد هم، یکى نیست! نه با کمیته انضباطى اش و نه با دوایر دیگرش! استقلال، استقلال است! خاص است و مخصوص!
مدیرعامل استقلال «تکى» نباید بیاید! یک تیم لازم است! تیمى که فکور باشد! تیمى که صاحب فکر باشد! تیمى که فکرآورى بداند! تیمى که منبلدم، نباشد! تیمى که فکر کردن را، بد نداند!
حقِ دوستى
٤- جناب فتحى! باشگاه استقلال، در سال منتهى شده به جام جهانى، ارزش قرارداد بستن با مردان ملىپوش خود را درک نکرده است! باشگاه استقلال بهترین بازیکنان ملىپوشش را به صورت بازیکنان آزاد، روانه نمایشگاه جام جهانى کرده است!
بله آقاى فتحى! تیم استقلال در جام جهانى باخت! هم امید ابراهیمى را باخت و هم سیدمجید حسینى را! هم روزبه چشمى را و هم امید نورافکن را! باشگاه استقلال، چیزى در جام جهانى گیرش نیامد و قوىترین بازیکنانش را هم از دست داد! خسرالدنیا و الآخره!
استقلال در مورد تیام، استقلال در مورد جپاروف نیز بازى خورد و سادهدلانه و سادهلوحانه عمل کرد! به سود همه و به زیان خودش! و حالا کاسه چهکنم در دست دارد! و حالا از خریدهاى تازه اش هم آبى گرم نمىشود! و حالا دیو توقعات تنورهکشان از راه مىرسد!
آقاى فتحى! معروف است که با وزیر ورزش دوستى از قدیم دارى! حق دوستى را به جاى آور و استقلال را، نیکو مدیریت کن!
خودت را وقف مأموریت بزرگت کن! کارى کن که بابت استقلال، آب در دل سلطانىفر، تکان نخورد!
آقاى فتحى باید بداند- که حتماً مىداند- سرپرست تیم با مدیرعامل تیم، فرق دارد! سرپرست استقلال، نصرا... عبدالهى است! مدیرعامل، مساوى و برابر با سرپرست تیم و حتى سرپرست باشگاه نیست و دایره عملکردى اش فراختر و گستردهتر است! این کجا و آن کجا؟
آقاى فتحى حضور خویش را در استقلال، چگونه توصیف مىکند و چگونه توضیح مىدهد!
آیا مقصود از رفتنها و آمدنهاى اخیر هم مثل جابهجایىهاى سالهاى اخیر، یک حضور صرفاً فیزیکى براى خالى نبودن عریضه مدیریتى است یا نه، هدفى را و اهدافى را تعقیب مىکند؟
منظور از حضور فتحى، تکیه زدن بر صندلى افتخارى و افشارزاده است یا چیزى بیشتر از این را طلب مىکند؟ مثلاً حضور توأم با فکر! مثلاً حضور توأم با اندیشهاى متفاوت!
راهى دیگر
٢- دوباره باید پرسید: آقاى فتحى چرا آمده است؟ آورده او به این عرصه چیست؟ براى ایجاد تغییرات است یا براى تن ندادن به تفاوتهاى لازم و براى مقاومت در قبال تغییرات ریشهاى؟
استقلال در همه ماههاى اخیر، هم صندلى مدیریتى شیک و بزرگ داشت و هم مردانى تکیه زده بر این صندلىها! فتحى آمده است همان رویه را مستدام کند یا آماده است کارى کند کارستان؟ کارى که استقلال را از ایستایى سالهاى اخیر دور کند و از درجا زدن، برهاندش! راهى دیگر و افکارى دیگر را مسلط کند! راهى روشن، افکارى روزآمد!
استقلال نیازى دارد وافر به تازهاندیشى و احتیاجى دارد تمامعیار به پرهیز از کهنه فکرى که منجر شده است به فقدان فکر!
٣- استقلال تیم بهمن نیست! استقلال تیم عقاب و تیم فجر نیست! تیم استقلال حتى با تیمى که فدراسیون فوتبال را اداره مىکرد و تیم به جام جهانى مىبرد هم، یکى نیست! نه با کمیته انضباطى اش و نه با دوایر دیگرش! استقلال، استقلال است! خاص است و مخصوص!
مدیرعامل استقلال «تکى» نباید بیاید! یک تیم لازم است! تیمى که فکور باشد! تیمى که صاحب فکر باشد! تیمى که فکرآورى بداند! تیمى که منبلدم، نباشد! تیمى که فکر کردن را، بد نداند!
حقِ دوستى
٤- جناب فتحى! باشگاه استقلال، در سال منتهى شده به جام جهانى، ارزش قرارداد بستن با مردان ملىپوش خود را درک نکرده است! باشگاه استقلال بهترین بازیکنان ملىپوشش را به صورت بازیکنان آزاد، روانه نمایشگاه جام جهانى کرده است!
بله آقاى فتحى! تیم استقلال در جام جهانى باخت! هم امید ابراهیمى را باخت و هم سیدمجید حسینى را! هم روزبه چشمى را و هم امید نورافکن را! باشگاه استقلال، چیزى در جام جهانى گیرش نیامد و قوىترین بازیکنانش را هم از دست داد! خسرالدنیا و الآخره!
استقلال در مورد تیام، استقلال در مورد جپاروف نیز بازى خورد و سادهدلانه و سادهلوحانه عمل کرد! به سود همه و به زیان خودش! و حالا کاسه چهکنم در دست دارد! و حالا از خریدهاى تازه اش هم آبى گرم نمىشود! و حالا دیو توقعات تنورهکشان از راه مىرسد!
آقاى فتحى! معروف است که با وزیر ورزش دوستى از قدیم دارى! حق دوستى را به جاى آور و استقلال را، نیکو مدیریت کن!
خودت را وقف مأموریت بزرگت کن! کارى کن که بابت استقلال، آب در دل سلطانىفر، تکان نخورد!
منبع: خبر ورزشی
لینک کپی شد
آهن ملل
ارسال نظر