در پاسخ به این پرسش که استراماچونی گزینه مناسبی برای استقلال خواهد بود یا خیر، هیچ پیشداوری نمیتوان داشت و خوشبینانه اگر بسترهای لازم برای فعالیت این مربی فراهم شود و آن چالشهایی که در سالهای اخیر به وجود آمد، دوباره تکرار نشود، شاید مرد ایتالیایی قابلیت تغییراتی در استقلال را داشته باشد و موفقیتهایی را به دست آورد.
۰۹:۰۰ - ۲۵ خرداد ۱۳۹۸
وانانیوز|
در پاسخ به این پرسش که استراماچونی گزینه مناسبی برای استقلال خواهد بود یا خیر، هیچ پیشداوری نمیتوان داشت و خوشبینانه اگر بسترهای لازم برای فعالیت این مربی فراهم شود و آن چالشهایی که در سالهای اخیر به وجود آمد، دوباره تکرار نشود، شاید مرد ایتالیایی قابلیت تغییراتی در استقلال را داشته باشد و موفقیتهایی را به دست آورد. در ظاهر میتوان اینطور به ماجرای حضور این گزینه نسبتا نام آشنا در استقلال نگریست که سابقه حضورش در اینتر میلان، او را از حداقل شایستگیهای لازم برای پذیرش مربیگری در استقلال نیز برخوردار کرده است و در قدم نخست باید این دیدگاه را بیان کرد که انتخاب این مربی برای استقلال غلط نیست و دستکم خروج از بلاتکلیفی و سردرگمی را موجب شده است، اما دایرهای از پرسشها پس از انتصاب این مرد در افکارمان چرخ میزند که آینده ریشهدارترین تیم فوتبال ایران را پیش رویمان مبهم جلوه میدهد.
تایید انتخاب استراماچونی از سوی سران آبی حجم عظیمی از نگرانیها بابت سرنوشت نیمکت استقلال را کاسته است، اما عقبه پرفراز و نشیب این مربی هیچ گارانتی و تضمینی به موفقیت در استقلال نیست و تنها باید به آینده گزینه جدید مربیگری در استقلال با این باشگاه خوشبین ماند و نظارهگر وقایعی بود که در طول فصل نوزدهم به وقوع خواهد پیوست. موفقیت در استقلال یقینا برای مردی که سابقه سرمربیگری در اینترمیلان را داشته نمیتواند قطعی تلقی شود بخصوص اینکه کامیابی در استقلال وابسته به متغیرهای گوناگون است و موارد بسیاری در پیشرفت و قهرمانی یک مربی در استقلال نقش کلیدی ایفا میکند.
اولا که باید دانست باشگاه استقلال که هنوز نتوانسته دیون خود به وینفرد شفر را پرداخت کند، آیا استطاعت مالی کافی برای پرداخت به موقع حقوق سرمربی جدیدش را دارد یا خیر؟! یک میلیون و ۶۰۰ هزار دلار یا به تعبیر رسانههای ایتالیایی یورو برای سرمربی جدید دستمزد تعریف شده. گرچه این عدد پرداختی خام باشگاه به سرمربیاش نیست و قهرمانیها و فتوحات دیگر استراماچونی را به چنین دستمزدی میرساند، اما پرداخت همان دستمزد خام نیز که گفته میشود ۸۰۰ هزار دلار است، لااقل با وضعیت مالی امروز استقلال همخوانی ندارد مگر اینکه بالادستیها و تصمیمگیران باشگاه فکر تامین بودجه از راههای دیگر را کرده باشند؛ مثلا ارز دولتی.
موفقیت در استقلال را البته نباید تنها منوط به عوامل مالی دانست. در استقلال لازم است که نقل و انتقالات موفقیتآمیزی طی شود و بازیکنانی به خدمت گرفته شوند که عیار کافی برای حضوری آمیخته با موفقیت در ترکیب استقلال را داشته باشند. بازیکنانی که خود باشگاه را با صرف هزینههای بیشتر مواجه خواهند کرد و مشخص نیست باشگاه استقلال آیا توأمان توان پرداختهای چشمگیر به این قبیل بازیکنان و مربیان جدیدش را دارد یا خیر.
وقتی از جذب ستارهها حرف میزنیم میتوانیم تیام یا جباروف را مصداق بیاوریم. بازیکنانی که بدون فوت وقت با شیوههای بازی در استقلال خو گرفتند. استراماچونی نیز اگر میخواهد به سرعت وارد فاز موفقیت شود به چنین بازیکنانی نیاز دارد و یقینا استخدام بازیکنان متوسط (مانند ارسلان مطهری) زحمات این مربی را برای دیکته افکار و تاکتیکهایش بیشتر خواهد کرد و چنانچه مدیران استقلال کمترین انگیزهای برای موفقیت این مربی در استقلال دارند باید اقدامی جدی در راستای جذب بازیکنان زبده و درجه یک داشته باشند که احتمال جدایی پاتوسی که از این دست مردان است، نشان میدهد نه انگیزهای برای ساختن چنین تیمی وجود دارد و نه انگار بنیه مالی کافی.
استقلال تیم بسیار پرحاشیهای است. با انبوهی از مدعیان بیرونی. آنها که چشم به نیمکت این تیم دوختهاند و آنها که دیگر صندلیهای این باشگاه را هدف قرار دادهاند. خردهای به سهمخواهها نیست و مادامی که با حضور این مجموعه استقلال به قهرمانی در لیگ نرسد، این تهدیدها و ادعا وجود خواهد داشت. در این شرایط باید بدانیم استراماچونی آنقدر به لحاظ شخصیتی و سخنوری نافذ و قدرتمند هست که بتواند استقلال را از سنگلاخهای میانه راه عبور دهد؟ وینفرد شفر با آن رفتارهای محافظهکارانهاش هرگز چنین نبود و یکی از دلایلی که باعث ناکامیاش شد نیز همین شخصیت محافظهکار بود. استقلال در واقع به یک مربی محکم به لحاظ شخصیتی نیاز دارد. حتی گاهی پر سروصدا و جنجالی.
تکمله: تعامل با رسانهها نیز بدون شک نقشی کلیدی در موفقیت یک سرمربی ایفا خواهد کرد. برانکو در همه سالهایی که روی نیمکت پرسپولیس نشسته از این ویژگی بهرهمند بوده است. او را همواره در تلاش برای پاسخگویی دیدیم و باشگاه پرسپولیس نیز در این راه دست سرمربیاش را باز گذاشته است. در استقلال، اما سالها است این ویژگی دیده نمیشود. محصور شدن مربیان و بازیکنان به یکی، دو رسانه نه تنها افکار مربیان این باشگاه را تک بعدی کرد بلکه آنها را از دیگر رسانهها نیز عمیقا دور نمود که در واقع یکی از مهمترین دلایل شکستها نیز از همین نقطه رقم خورد. مدیران استقلال اگر میخواهند با مرد ایتالیایی روزهای متفاوتی را ببینند باید در این مسیر نیز قدمهای بلندی بردارند.
تایید انتخاب استراماچونی از سوی سران آبی حجم عظیمی از نگرانیها بابت سرنوشت نیمکت استقلال را کاسته است، اما عقبه پرفراز و نشیب این مربی هیچ گارانتی و تضمینی به موفقیت در استقلال نیست و تنها باید به آینده گزینه جدید مربیگری در استقلال با این باشگاه خوشبین ماند و نظارهگر وقایعی بود که در طول فصل نوزدهم به وقوع خواهد پیوست. موفقیت در استقلال یقینا برای مردی که سابقه سرمربیگری در اینترمیلان را داشته نمیتواند قطعی تلقی شود بخصوص اینکه کامیابی در استقلال وابسته به متغیرهای گوناگون است و موارد بسیاری در پیشرفت و قهرمانی یک مربی در استقلال نقش کلیدی ایفا میکند.
اولا که باید دانست باشگاه استقلال که هنوز نتوانسته دیون خود به وینفرد شفر را پرداخت کند، آیا استطاعت مالی کافی برای پرداخت به موقع حقوق سرمربی جدیدش را دارد یا خیر؟! یک میلیون و ۶۰۰ هزار دلار یا به تعبیر رسانههای ایتالیایی یورو برای سرمربی جدید دستمزد تعریف شده. گرچه این عدد پرداختی خام باشگاه به سرمربیاش نیست و قهرمانیها و فتوحات دیگر استراماچونی را به چنین دستمزدی میرساند، اما پرداخت همان دستمزد خام نیز که گفته میشود ۸۰۰ هزار دلار است، لااقل با وضعیت مالی امروز استقلال همخوانی ندارد مگر اینکه بالادستیها و تصمیمگیران باشگاه فکر تامین بودجه از راههای دیگر را کرده باشند؛ مثلا ارز دولتی.
موفقیت در استقلال را البته نباید تنها منوط به عوامل مالی دانست. در استقلال لازم است که نقل و انتقالات موفقیتآمیزی طی شود و بازیکنانی به خدمت گرفته شوند که عیار کافی برای حضوری آمیخته با موفقیت در ترکیب استقلال را داشته باشند. بازیکنانی که خود باشگاه را با صرف هزینههای بیشتر مواجه خواهند کرد و مشخص نیست باشگاه استقلال آیا توأمان توان پرداختهای چشمگیر به این قبیل بازیکنان و مربیان جدیدش را دارد یا خیر.
وقتی از جذب ستارهها حرف میزنیم میتوانیم تیام یا جباروف را مصداق بیاوریم. بازیکنانی که بدون فوت وقت با شیوههای بازی در استقلال خو گرفتند. استراماچونی نیز اگر میخواهد به سرعت وارد فاز موفقیت شود به چنین بازیکنانی نیاز دارد و یقینا استخدام بازیکنان متوسط (مانند ارسلان مطهری) زحمات این مربی را برای دیکته افکار و تاکتیکهایش بیشتر خواهد کرد و چنانچه مدیران استقلال کمترین انگیزهای برای موفقیت این مربی در استقلال دارند باید اقدامی جدی در راستای جذب بازیکنان زبده و درجه یک داشته باشند که احتمال جدایی پاتوسی که از این دست مردان است، نشان میدهد نه انگیزهای برای ساختن چنین تیمی وجود دارد و نه انگار بنیه مالی کافی.
استقلال تیم بسیار پرحاشیهای است. با انبوهی از مدعیان بیرونی. آنها که چشم به نیمکت این تیم دوختهاند و آنها که دیگر صندلیهای این باشگاه را هدف قرار دادهاند. خردهای به سهمخواهها نیست و مادامی که با حضور این مجموعه استقلال به قهرمانی در لیگ نرسد، این تهدیدها و ادعا وجود خواهد داشت. در این شرایط باید بدانیم استراماچونی آنقدر به لحاظ شخصیتی و سخنوری نافذ و قدرتمند هست که بتواند استقلال را از سنگلاخهای میانه راه عبور دهد؟ وینفرد شفر با آن رفتارهای محافظهکارانهاش هرگز چنین نبود و یکی از دلایلی که باعث ناکامیاش شد نیز همین شخصیت محافظهکار بود. استقلال در واقع به یک مربی محکم به لحاظ شخصیتی نیاز دارد. حتی گاهی پر سروصدا و جنجالی.
تکمله: تعامل با رسانهها نیز بدون شک نقشی کلیدی در موفقیت یک سرمربی ایفا خواهد کرد. برانکو در همه سالهایی که روی نیمکت پرسپولیس نشسته از این ویژگی بهرهمند بوده است. او را همواره در تلاش برای پاسخگویی دیدیم و باشگاه پرسپولیس نیز در این راه دست سرمربیاش را باز گذاشته است. در استقلال، اما سالها است این ویژگی دیده نمیشود. محصور شدن مربیان و بازیکنان به یکی، دو رسانه نه تنها افکار مربیان این باشگاه را تک بعدی کرد بلکه آنها را از دیگر رسانهها نیز عمیقا دور نمود که در واقع یکی از مهمترین دلایل شکستها نیز از همین نقطه رقم خورد. مدیران استقلال اگر میخواهند با مرد ایتالیایی روزهای متفاوتی را ببینند باید در این مسیر نیز قدمهای بلندی بردارند.
منبع: روزنامه ایران
لینک کپی شد
گزارش خطا
آهن ملل
ارسال نظر
جدیدترین اخبار
دیگران چه میخوانند؟
برچسب های منتخب
پرطرفدارترین