با مادرم اشك شوق ریختیم

وانانیوز| وانانیوز- دانیال ماهینی، مدافع جوان تیم استقلال‌خوزستان از جمله بازیكنانی است كه برای بازی دوستانه با تیم ملی مقدونیه برای اولین بار توسط كارلوس كی‌روش پرتغالی به تیم ملی دعوت شد، به همین بهانه و قهرمانی استقلال‌خوزستان گفت‌وگویی را ماهینی انجام دادیم.

•    اول از قهرمانی استقلال‌خوزستان در لیگ برتر شروع كنیم، فكر می‌كردید به این مهم دست یابید؟

وقتی در نیم‌فصل اول ما توانستیم قهرمانی را به دست بیاوریم، خیلی‌ها می‌گفتند استقلال‌خوزستان هم مثل برق شیراز خواهد شد، یعنی در نیم‌فصل دوم به دسته پایین‌تر سقوط می‌كنیم اما ما در استقلال‌خوزستان به معنای واقعی یك تیم بودیم و از تداركات گرفته تا مدیرعامل باشگاه همه باهم همدل بودند. فكر كنم در تاریخ فوتبال كشورمان چنین چیزی بی‌سابقه بود، مهم‌تر از همه اینكه قهرمانی لسترسیتی در لیگ برتر انگلیس به ما انگیزه زیادی داد. وقتی نیم‌فصل اول تمام شد، من به این یقین رسیدم كه ما سهمیه را گرفتیم ولی باید بجنگیم برای قهرمانی.

•    به هرحال باشگاه استقلال‌خوزستان هم با ساختار مناسب خود زمینه‌ساز قهرمانی شما شد. دراین باره چه صحبتی داری؟

من از بوشهر به استقلال‌خوزستان آمدم. در بوشهر هم باشگاه‌های خوبی وجود دارد اما باید بگویم استقلال‌خوزستان یك باشگاه تمام‌حرفه‌ای است كه به بازیكنان آرامش می‌دهد. آقا عبدالله مسائل فنی را هم دركنار مسائل روحی و روانی به ما گوشزد می‌كرد. استقلال‌خوزستان در لیگ برتر امسال ثابت كرد كه می‌توان خیلی كارها را انجام داد اما بی‌سروصدا. پیش از این، خیلی از بازیكنان استقلال‌خوزستان در بین اهالی فوتبال شناخت شده نبودند اما  با این قهرمانی همه چیز فرق كرد.

•    برای اولین بار به تیم ملی بزرگسالان دعوت شدی. در این باره صحبت می‌كنی؟

من سابقه بازی در تیم ملی نوجوانان و جوانان را دارم و حتی یك بار هم به تیم ملی امید دعوت شدم، حتی می‌توانستم به تیم آقای خاكپور هم كمك كنم اما قسمتم نبود در بازی‌های مقدماتی المپیك بازی كنم. اكنون حالا خوشحالم توسط مردی به تیم ملی دعوت شدم كه كل دنیا قبولش دارند. آقای كی‌روش فصل رویایی من را بعد از قهرمانی با تیم استقلال‌خوزستان كامل كرد.

•    فكر می‌كردی به تیم ملی دعوت شوی؟

زمزمه‌هایش را می‌شنیدم اما تا لیست را اعلام نكردند باورم نمی‌شد. آقای كی‌روش هم نشان داد به جوانان اعتقاد دارد و عملكرد  تمام بازیكنان را در هر تیمی كه باشند می‌بیند. برای من نیز افتخار است كه به تیم ملی دعوت شدم. یك نكته را هم باید بگویم؛ روزی كه برای عقد قرارداد به تیم استقلال‌خوزستان می‌رفتم، یكی از دوستانم در بوشهر به من گفت امسال ملی‌پوش می‌شوی كه خدا را شكر این اتفاق افتاد. ضمنا خانواده ما كاملا فوتبالی هستند؛ عمویم رضا ماهینی در جام تخت‌جمشید بازی می‌كرد، یك عموی دیگرم كه فوت كرده او هم فوتبالیست بوده و پدرم هم فوتبال بازی می‌كرد. الان خوشحالم كه  باعث افتخار خانواده و شهرم (بوشهر)هستم. صادقانه بگویم مدیون ویسی هستم.

•    و الان جزو ملی‌پوشان هستی.

مثل یك سرباز در تمرینات تیم ملی هستم و اگر كادرفنی صلاح بداند بازی خواهم كرد، در غیر این‌صورت برای موفقیت تیم ملی دعا می‌كنم. بمب انگیزه هستم و آمده‌ام اینجا تا در كنار آقای كی‌روش و بزرگ‌ترها از لحاظ فنی پیشرفت كنم.

•    تو برای بازی در تركیب اصلی رامین رضاییان و وریا غفوری را به عنوان رقیبان اصلی پیش‌رو داری، می‌توانی از پس آنها بر بیایی؟

آنها بزرگ‌تر و با تجربه‌تر از من هستند و من تازه اول راه هستم. درست است كه  آمده‌ام تا یاد بگیرم ولی نا امید نیستم و تمام تلاشم را می‌كنم كه توانایی‌هایم را نشان دهم. به مادرم قول داده‌ام تا هرچه در توان دارم در اردوی تیم ملی بگذارم.

•    در مورد بازی با مقدونیه چه نظری داری؟

هیچ شناختی از این تیم ندارم ولی فكر می‌كنم تیم‌های بلوك شرق، تیم‌های فیزیكی و قدرتمندی هستند و بازی خوبی شود اما ما داریم برای جام‌جهانی آماده می‌شویم، خود من هم آرزویم بازی در جام‌جهانی است. كلید صعود ما به جام‌جهانی خود آقای كی‌روش است و من این را بدون هیچ تعارفی می‌گویم. ان‌شاءالله با قدرت به جام‌جهانی صعود كنیم، گرچه در گروه آسانی نیستیم اما ما هم تیم اول آسیا هستیم.

•    به همراه مهدی طارمی و حسین ماهینی از خطه بوشهر به اردو دعوت شده‌اید. در این باره چه نظری داری؟

من با مهدی طارمی در ایران‌جوان همبازی بودم، مهدی چند ماه از من بزرگ‌تر است و بچه شهرمان بوشهر است. به او افتخار می‌كنم. ما باهم ارتباط خوبی داریم و من آرزو می‌كنم در كنار او در تیم ملی بازی كنم.

•    گویا بعداز دعوت به تیم ملی خیلی خوشحال بودی.

دوستم ساعت12 شب به من زنگ زد و گفت به تیم ملی دعوت شده‌ام و وقتی این موضوع را به مادرم گفتم اشك شوق ریخت و من هم گریه‌ام گرفت اما پدرم به خاطر اینكه كارمند بانك است خوابیده بود و نتوانستم آن موقع  به او هم بگویم.