اصفهان آهن ۱
آهن ملل
ایرانسیل
ایرانسیل موبایل
کد خبر: ۲۹۶۷۳
وقتى آخرین پنالتى ذوب‌آهن به تور دروازه رحمتى چسبید، بغض هواداران استقلال در گلوى خرمشهر تركید؛ «مظلومى حیا كن، استقلال و رها كن» اولین تركش از دست دادن قهرمانى بود.
۱۲:۳۸ - ۱۱ خرداد ۱۳۹۵
وانانیوز| وانانیوز-وقتى آخرین پنالتى ذوب‌آهن به تور دروازه رحمتى چسبید، بغض هواداران استقلال در گلوى خرمشهر تركید؛ «مظلومى حیا كن، استقلال و رها كن» اولین تركش از دست دادن قهرمانى بود. مظلومى خسته، بهت زده و پریشان به نیمكت استقلال چسبیده بود. نه ناى بلند شدن داشت، نه كسى دستش را مى‌گرفت. در میان شعارهاى بى‌امان استقلالى‌ها، مظلومى بالاخره رفت، هم از روى نیمكت و هم از استقلال. خشم آبى‌ها تمامى ندارد؛ فریادها از درون و بیرون رختكن استقلال شنیده مى‌شود. اینكه چه كسى درون رختكن فریاد مى‌زند مشخص نیست، اما بیرون رختكن این لیدرهاى عصبانى بودند كه هیچ‌چیز جز رفتن مظلومى نمى‌خواستند. پرویز در وطن خویش غریب شد.

 پرتاب یخ به سمت افشارزاده
در خروجى استادیوم، افشارزاده تنها در میان هواداران گرفتار شد؛ هوادارانی كه، آرام آرام به عصیان ‌رسیدند. همه چیز با خواهش شروع شد و با خشم و توهین پایان گرفت. از «لطفا مظلومى را بركنار كنید» تا ناسزا راه زیادى نبود، شاید فقط چند لحظه و وقتى افشارزاده براى خروج از استادیوم سوار ماشین نگارنده شد، مشخص نشد هوادار استقلال چطور در آن گرماى سخت، یك تكه یخ را به شیشه ماشین كوبید. آنها دیگر به رفتن مظلومى دل خوش نكرده بودند، بلكه مى‌خواستند افرادی دیگر هم به همراه مظلومى بروند.

 انتقاد افشارزاده از پنالتی‌زن‌ها
افشارزاده غمگین‌ترین اصفهانى خرمشهر بود. او بى‌پروا در میان هواداران از سرمربى‌اش انتقاد مى‌كرد. شاید این انتقادها فرار به جلو بود، شاید هم دلیل دیگرى داشت اما آنچه كه روشن بود خشم مدیرعامل از سرمربى تیمش بود؛ از «چرا پنالتى رو داد به یه بچه و آرش پنالتى نزد» گرفته تا «رحمتى روحیه نداشت نباید بازی‌اش مى‌داد». اینكه چه بلایى سر رحمتى آمده بود مشخص نیست اما هرچه بود افشارزاده از آن باخبر بود.

 بولدوزر مظلومی را تكان نمی‌داد
افتتاح استادیوم «نفت و گاز اروندان» براى پرویز خوش‌یمن نبود و آغاز به كار این استادیوم همزمان شد با پایان كار او در استقلال. این بار حتى افشارزاده هم از مظلومى حمایت نمى‌كرد. وقتى مدیرعامل مى‌گوید «اگر استقلال قهرمان مى‌شد، بولدوزر هم نمى‌توانست مظلومى را تكان دهد»، یعنى رضایت به حداقل‌ها. افشارزاده آن‌قدر پشت مظلومى بود كه او را در غربت از كار بیكار نكند، او پرویز را در شهر خودش بركنار كرد تا غریب‌كشى نكرده باشد.

 از قبل با منصوریان تمام كردیم
با اینكه افشارزاده بارها خبر توافق با منصوریان را تكذیب كرده بود، این‌بار در میان هواداران خبر توافق زودتر از موعد با علیرضا منصوریان را اعلام مى‌كند: «...بله ... از قبل با منصوریان توافق كردیم.» افشارزاده كه آمده بود جام را با غرور بالاى سر ببرد، فكرش را هم نمى‌كرد در نهایت مجبور باشد سرش را مقابل هواداران پایین بیندازد؛ آن هم با شرمندگى!
او خبر انتقال قطعى وریا غفورى به استقلال را هم می‌دهد اما در خرمشهر گوش كسى به این حرف‌ها بدهكار نیست، آنها فقط یك چیز مى‌خواهند؛ «تغییر».

 با اشتیماچ توافق شده بود
افشارزاده اگر چنین روزى را پیش‌بینى می‌كرد، هرگز زیر بار امضاى حكم سرمربیگرى مظلومى نمى‌رفت، البته كه خودش از همان ابتدا هم با این كار مخالف بود. اینكه چه شد او در میان تمام گزینه‌ها به مظلومى رسید را فقط خودش مى‌داند اما افشارزاده دیگر قصد رازدارى نداشت: «علیرضا منصوریان نیامد و ما با اشتیماچ توافق كرده بودیم، نمى‌دانم چه شد كه یكهو مظلومى سرمربى شد.»

 مظلومی ده‌دقیقه‌ای خودش را رساند
اینكه مدیرعامل نداند كه چگونه سرمربى تیمش را انتخاب كرده،  از آن حرف‌هاست؛ برهانى از این روشن‌تر براى اثبات این ادعا وجود ندارد. افشارزاده كه با حكم محمود گودرزى به استقلال آمد، پرده از رازى بزرگ برمى‌دارد: «از چند جهت به من فشار وارد شد. من قصد انتخاب او را نداشتم تا اینكه در نهایت آقاى گودرزى تماس گرفت و گفت با مظلومی صحبت كنم. وقتى به مظلومى زنگ زدم، ده دقیقه بعد داخل اتاقم بود!»
 اگر سیاست‌هاى روحانى و احمدى‌نژاد تفاوت‌هاى زیادى دارد اما فصل مشترك دولتشان، دخالت مستقیم وزیر امروز و رئیس سازمان دیروز ورزش در امور فدراسیون‌ها به‌خصوص فوتبال است. آش همان آش و كاسه همان كاسه!

  مقداد: قطعا منصوریان سرمربی است
مقداد نجف‌نژاد در میان هواداران و لیدرها مى‌رود تا بلكه از خشم آنها كم كند، این نماى خوشبینانه این داستان است. نجف‌نژاد سیاست را خوب بلد است؛ از «بله...بله... اخراجش مى‌كنیم» شروع مى‌كند تا «قطعا علیرضا منصوریان است» اما گرماى هوا و منگى باخت تاثیرش را گذاشته. ساعت یك بامداد هیچ‌كس منطق سرش نمى‌شود و مدل سنتى پوپولیستى نجف‌نژاد هم جواب نمى‌دهد تا او به همراه افشارزاده و توفیقى، استادیوم را با فحش ترك كند. در میان شعارهایى كه رفتن همه‌شان را طلب مى‌كرد.

افشارزاده: پولی نداریم به مظلومی خسارت بدهیم
وقتی با سرپرست موقت باشگاه استقلال در خرمشهر همكلام شدیم، به او یادآوری كردیم كه مظلومی در روزهای اخیر بارها به این نكته اشاره كرده كه قراردادش دو ساله است و می‌خواهد بماند و تیم قدرتمندی را برای فصل آینده بسازد. سوال این بود كه آیا باشگاه می‌تواند قرارداد او را یكطرفه فسخ كند یا خیر و اینكه چقدر باید به این مربی خسارت پرداخت شود، درحالی كه مظلومی همه 700میلیون تومان فصل اول خود را دریافت نكرده است. افشارزاده در واكنش به این سوال به خبرنگار همشهری گفت: «مظلومی خودش می‌داند ما از این پول‌ها نداریم كه برای فسخ قرارداد به كسی بدهیم. همه تلاش ما این است كه قبل یا حتی بعد از معرفی علیرضا منصوریان كه احتمالا امروز خواهد بود، با مظلومی توافق كنیم و به‌صورت توافقی از هم جدا شویم تا هزینه‌ای هم متوجه باشگاه استقلال نباشد و دینی به ما تعلق نگیرد. همان‌طور كه آقای فركی از سپاهان جدا شد و خسارتی دریافت نكرد.»
منبع: روزنامه ایران
سلام پرواز
سلام پرواز ۲
ارسال نظر
رپرتاژ تریبون
تبلیغات
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پرطرفدارترین