پرونده ویژه
ایران - قطر زیر سایه کمپین احساساتی پرسپولیسی ها
شبیه یک انفجار بود؛ برای هواداران پرسپولیس، مهیبتر و مهمتر از انفجار بمب در فرودگاه آتاتورک استانبول. صدایش در شبکههای اجتماعی پیچید و خواب از سر پرسپولیسیها پراند. حوالی ساعت 9 سهشنبه شب بود
۰۴:۱۲ - ۱۰ تير ۱۳۹۵
وانانیوز| شبیه یک انفجار بود؛ برای هواداران پرسپولیس، مهیبتر و مهمتر از انفجار
بمب در فرودگاه آتاتورک استانبول. صدایش در شبکههای اجتماعی پیچید و خواب
از سر پرسپولیسیها پراند. حوالی ساعت 9 سهشنبه شب بود که عکس طارمی و
رضاییان در اینستاگرام و کانالهای هواداری در تلگرام دست به دست شد. قابل
پیشبینی بود که پرسپولیسیها واکنش تندی نشان بدهند. از حرفهای زشت و
ناسزا – که در این جور مواقع مثل نقل و نبات ریخته میشود به صفحات - که
بگذریم، یک موضوع بد جوری جلب توجه میکرد. ابتدا زمزمههایی در خصوص
ارتباط این انتقال با سرمربی تیم ملی مطرح شد و متعاقب آن هواداران خشمگین
به صفحه کارلوس کیروش در فیسبوک و اینستا هجوم بردند که این اتفاق
تازهای نبود چرا که با آغاز جنگ و جدل میان برانکو و کیروش، خیلی قبل از
اینها صفحه سرمربی تیم ملی مورد هجوم قرار گرفته بود. تا اینجا موضوع قابل
هضم بود و آن را یک واکنش آنی و احساسی تلقی میکردیم اما وقتی مساله
بغرنج و خطرناک شد که در میان بحث و جدلها، چیزی شبیه کمپین علیه تیم ملی
شکل گرفت. وقتی هواداران با یکدیگر همصدا شدند و قول و قرار گذاشتند که
وعده دیدار ما، 11 شهریور، اولین مسابقه تیم ملی در مقدماتی جام جهانی.
یعنی اولین جایی که با سرمربی تیم ملی و بازیکنان جدا شده میتوان تسویه
حساب کرد.
زنگ خطر همین جا به صدا درآمد؛ ترکشهای انفجار سهشنبه شب استانبول به سمت تیم ملی سرازیر شد و حالا منافع ملی به شدت تهدید میشود. اگر هواداران پرسپولیس به وعده خود عمل کنند روز بازی تیم ملی با قطر – که اولین بازی، حساسترین بازی میتواند باشد – به ورزشگاه آزادی بیایند و به یکباره علیه سرمربی و بازیکنان جدا شده شعار سر دهند، چه اتفاقی برای تیم ملی رخ خواهد داد؟
نمیتوان به سادگی از کنار این کمپینها گذشت؛ چرا که این بحث اشتباه در گروههایی به راه افتاده که هر کدام چند میلیون هوادار دارد. آنها در اقدامی دسته جمعی دوستی خود با رضاییان و طارمی را لغو کردند و صفحههای هواداری آنها در شبکههای اجتماعی ساعاتی پس از انتشار عکس این دو بازیکن با پیراهن ریزهاسپور ترکیه غیرفعال و تعطیل شد. حالا ما نگران کاهش فالوورها یا بسته شدن صفحههای هواداری نیستیم بلکه بیش از هر چیز با تردید به آینده تیمی نگاه میکنیم که آمال و آرزوهای ما ایرانیها را در مقدماتی جام جهانی دنبال میکند.
ما کارلوس کیروش را با مبلغی بالغ بر 20 میلیارد تومان – برای 4 سال – به خدمت گرفتهایم و برای آماده شدن این تیم از هیچ کوششی دریغ نشده است اما یک اشتباه و یک لحظه غفلت میتواند تمام داشتههای ما را نقش بر آب کند. بیشک این جنگ و جدل و به میان آمدن منافع ملی، نتیجه سوءمدیریت در فوتبال ایران است. از یک سو مدیران پرسپولیس مقصرند که بدون در نظر گرفتن تبعات تصمیمات خود، اجازه دادند که جدلی بیهوده میان برانکو و تیم ملی شکل بگیرد. از آن سو مدیریت فدراسیون فوتبال هم به همین اندازه سهم دارد که چرا نمیتواند سرمربی تحت قرارداد خود را کنترل کند تا وارد این فضا نشود و کار را به جایی نرساند که خیل عظیمی از طرفداران فوتبال از او قطع امید کنند و در اقدامی نسنجیده، بیآنکه به تبعات کار خود فکر کنند، در راستای منافع قطر – و حتی سایر حریفان ایران – قدم بردارند.
فارغ از اینکه حق با برانکو است یا کیروش، ما باید این واقعیت را دریابیم که تیم ملی، تیم همه ماست و هدف نهایی باشگاهها، مربیان، بازیکنان و حتی ما روزنامهنگاران اعتلای پرچم کشورمان و موفقیت در جامعه بزرگ جهانی است.
ZOOM
مهدی تاج رییس فدراسیون فوتبال پنجشنبه گذشته – دقیقا یک هفته پیش – در جمع سردبیران روزنامههای ورزشی یک جمله مهم را به زبان آورد و گفت: «در جامعه جهانی، کشورها به دو دسته تقسیم میشوند. فوتبال این تقسیمبندی را انجام میدهد. در دنیا دو دسته کشور داریم. یک گروه، کشورهایی که در جام جهانی حضور دارند و گروه دیگر کشورهایی که در جام جهانی غایب هستند و به تماشای دیگران مینشینند. پس حضور در جام جهانی برای ما از این جهت مهم است که ایران میخواهد جزو حاضران در این رویداد بزرگ باشد نه جزو تماشاگران.»
حالا این اتفاق چگونه ممکن است؟ صعود به جام جهانی سوای حرفهای کلیشهای مثل همدلی و اتحاد و حمایت قاطع از تیم ملی، بازیکنان آماده و بیدغدغه میخواهد. بازیکنانی که با ترس و استرس پا به ورزشگاه آزادی نگذارند. تیم ملی مربی آسودهخاطر میخواهد. مردی که با آرامش بتواند در تمرین و مسابقه، تصمیمات فنی خوب و ایدهآل اتخاذ نماید. فارغ از جناحبندیها و تعصبهای رنگی کورکورانه، باید جایی ویژه در دلهایمان برای تیم ملی باز کنیم و بدانیم که پرسپولیس و استقلال بزرگ و لیگ برتر باشکوه است که تیم ملی ما را برای رقابت با حریفان سرسخت مقدماتی آماده و مهیا میکند.
زنگ خطر همین جا به صدا درآمد؛ ترکشهای انفجار سهشنبه شب استانبول به سمت تیم ملی سرازیر شد و حالا منافع ملی به شدت تهدید میشود. اگر هواداران پرسپولیس به وعده خود عمل کنند روز بازی تیم ملی با قطر – که اولین بازی، حساسترین بازی میتواند باشد – به ورزشگاه آزادی بیایند و به یکباره علیه سرمربی و بازیکنان جدا شده شعار سر دهند، چه اتفاقی برای تیم ملی رخ خواهد داد؟
نمیتوان به سادگی از کنار این کمپینها گذشت؛ چرا که این بحث اشتباه در گروههایی به راه افتاده که هر کدام چند میلیون هوادار دارد. آنها در اقدامی دسته جمعی دوستی خود با رضاییان و طارمی را لغو کردند و صفحههای هواداری آنها در شبکههای اجتماعی ساعاتی پس از انتشار عکس این دو بازیکن با پیراهن ریزهاسپور ترکیه غیرفعال و تعطیل شد. حالا ما نگران کاهش فالوورها یا بسته شدن صفحههای هواداری نیستیم بلکه بیش از هر چیز با تردید به آینده تیمی نگاه میکنیم که آمال و آرزوهای ما ایرانیها را در مقدماتی جام جهانی دنبال میکند.
ما کارلوس کیروش را با مبلغی بالغ بر 20 میلیارد تومان – برای 4 سال – به خدمت گرفتهایم و برای آماده شدن این تیم از هیچ کوششی دریغ نشده است اما یک اشتباه و یک لحظه غفلت میتواند تمام داشتههای ما را نقش بر آب کند. بیشک این جنگ و جدل و به میان آمدن منافع ملی، نتیجه سوءمدیریت در فوتبال ایران است. از یک سو مدیران پرسپولیس مقصرند که بدون در نظر گرفتن تبعات تصمیمات خود، اجازه دادند که جدلی بیهوده میان برانکو و تیم ملی شکل بگیرد. از آن سو مدیریت فدراسیون فوتبال هم به همین اندازه سهم دارد که چرا نمیتواند سرمربی تحت قرارداد خود را کنترل کند تا وارد این فضا نشود و کار را به جایی نرساند که خیل عظیمی از طرفداران فوتبال از او قطع امید کنند و در اقدامی نسنجیده، بیآنکه به تبعات کار خود فکر کنند، در راستای منافع قطر – و حتی سایر حریفان ایران – قدم بردارند.
فارغ از اینکه حق با برانکو است یا کیروش، ما باید این واقعیت را دریابیم که تیم ملی، تیم همه ماست و هدف نهایی باشگاهها، مربیان، بازیکنان و حتی ما روزنامهنگاران اعتلای پرچم کشورمان و موفقیت در جامعه بزرگ جهانی است.
ZOOM
مهدی تاج رییس فدراسیون فوتبال پنجشنبه گذشته – دقیقا یک هفته پیش – در جمع سردبیران روزنامههای ورزشی یک جمله مهم را به زبان آورد و گفت: «در جامعه جهانی، کشورها به دو دسته تقسیم میشوند. فوتبال این تقسیمبندی را انجام میدهد. در دنیا دو دسته کشور داریم. یک گروه، کشورهایی که در جام جهانی حضور دارند و گروه دیگر کشورهایی که در جام جهانی غایب هستند و به تماشای دیگران مینشینند. پس حضور در جام جهانی برای ما از این جهت مهم است که ایران میخواهد جزو حاضران در این رویداد بزرگ باشد نه جزو تماشاگران.»
حالا این اتفاق چگونه ممکن است؟ صعود به جام جهانی سوای حرفهای کلیشهای مثل همدلی و اتحاد و حمایت قاطع از تیم ملی، بازیکنان آماده و بیدغدغه میخواهد. بازیکنانی که با ترس و استرس پا به ورزشگاه آزادی نگذارند. تیم ملی مربی آسودهخاطر میخواهد. مردی که با آرامش بتواند در تمرین و مسابقه، تصمیمات فنی خوب و ایدهآل اتخاذ نماید. فارغ از جناحبندیها و تعصبهای رنگی کورکورانه، باید جایی ویژه در دلهایمان برای تیم ملی باز کنیم و بدانیم که پرسپولیس و استقلال بزرگ و لیگ برتر باشکوه است که تیم ملی ما را برای رقابت با حریفان سرسخت مقدماتی آماده و مهیا میکند.
منبع: ایسنا
لینک کپی شد
آهن ملل
ارسال نظر
نظرات بینندگان
کمی بیندیشید با این هیاهو فقط به رقیبان و کشورهای عربی کمک میکنید.