این تیم فوقالعاده برانکو

پرسپولیس">پرسپولیس شنبه شب نیمه دوم را که ویژه مربیان است با هدایت یحیی گلمحمدی بهطور تام و تمام از «فولاد جواد نکونام» برد و در یک میلیمتری چهارمین قهرمانی متوالیاش در لیگ برتر فوتبال">فوتبال کشور قرار گرفت. توفیقی که از هر جهت سزاوار آن است. با این حال سادهانگاری است اگر این قهرمانی را محصول صرف مربیگری یحیی بدانیم و حتی نسبت دادن آن به گابریل کالدرون هم که در نیمفصل اول لیگ نوزدهم سکاندار قرمزها بود، چندان عقلایی بهنظر نمیرسد. برخی که منصفتر هستند میگویند این قهرمانی تازه محصول تلاش و ممارست هر دو مربی فوقاست که هر یک به سهم خود سرخها را از گذرگاههای سخت عبور دادند. با این حال واقعیترین و منصفانهترین برخورد ممکن با قهرمانی تازه قرمزهای پایتخت این است که بگوییم این موفقیت هم مثل تمام افتخارات پنج سال اخیر آنها ریشه در کار بسیار خوب و اساسی و مؤثری دارد که برانکو">برانکو-ایوانکوویچ">برانکو ایوانکوویچ در جمع قرمزها انجام داد و وقتی رفت ساختاری را تحویل جانشینانش داد که حتی بدون او هم میتوانست به قهرمانیهایش استمرار بخشد. آن تشکیلات به قدری کار آمد است که قرمزها حتی میتوانند از حالا به پنجمین قهرمانی پیاپی خود نیز در لیگ طی فصل آتی به طور جدی بیندیشند و حتی اگر چنان چیزی بهدست نیامد، امپراتوری طراحی شده توسط برانکو چنان کارآمد عمل کرده که قرمزها همین حالا هم با کسب ششمین عنوان اولیشان در این لیگ 19 دورهای، سپاهان پنج عنوانی را پشت سر نهاده و به پرافتخارترین تیم تاریخ لیگ برتر تبدیل شدهاند.
ماشینی کارآمد که فقط روغنکاری میخواهد
کالدرون سرمربی آرژانتینی پرسپولیس در نیم فصل اول لیگ نوزدهم بهرغم انجام برخی کارهای مثبت مانند هویت دادن به حسین کنعانیزادگان از قرار دادنش در ترکیب اصلی و رویکرد به جوانان مؤثری برای امروز و آینده مانند مهدی عبدی، عملاً چیزی را به «پرسپولیس برانکو» نیفزود، بلکه از امتیازات و محسنات این تیم و بهرههای حضور در چنین تیم تنظیمشدهای حداکثر بهره ممکن را گرفت. یحیی گلمحمدی نیز با وجود انجام بعضی تغییرات در بازی سرخها منجمله رجوع به دفاع 3 نفره و کمک گرفتن هرچه بیشتر از «یال»های تیم، از میراث بهجامانده از زمان ایوانکوویچ بهره گرفت و با استفاده از همان چارچوب و ترکیب و نفرات به کسب بردهای متعدد نائل آمد. پیروزیهای 0-1 که در دوره مربیگری یحیی مانند دوران کالدرون به وفور مشاهده شدهاند، شاید نتیجه سیاست و بصیرت درست این مربیان هم بوده باشد اما در درجه اول میراث سرمربی کروات و 66 ساله قرمزها است که تیمش را بر پایه کار مدافعان بسیار توانا و سرسخت و فعال بنا نهاد و خط دفاعیای را ساخت که بسیار کم و بهندرت گل میخورد و در نتیجه همیشه این فرصت را دارد که در اولین موقعیت ممکن و نخستین شانس موجود به نحوی از انحا گلزنی و کار را به نفع خود تمام کند. بهواقع بردهای اقتصادی و تک گله پرسپولیس که این تیم را قادر ساخته حتی در زمین حریفان نیز یک تیم معمولاً پیروز باشد، میراث درخشان برانکو برای مربیانی است که هرچند تلاش کرده و در اندازهها و سهم خود دانششان را بهکار گرفتهاند، اما حداکثر کار صورت گرفته توسط آنها روغن زدن به چرخههای ماشینی بوده که استاد کروات آن را ساخته و به توان و تعادل فوقالعاده رسانده و هماهنگی و توازن را به اصول مهم و اصل آن تبدیل نموده، تا وقتی که از پرسپولیس میرود نیز مجموعهای جامآور را برای جانشینان خود و مربیان سالهای بعدی باشگاه به یادگار بگذارد.
هنرهای یک تیم حرفهای
میتوان فارغ از موضوع بالا و با نادیده گرفتن سهم عظیم برانکو در قهرمانی جدید و تقریباً حتمی شده پرسپولیس به محسناتی اشاره کرد که کموبیش در کار هر دو جانشین وی رؤیت شده است. بهعنوان مثال کالدرون هرگز از ثبت سه شکست در شش بازی اول سرخها در فصل جاری ناامید نشد و پرچم مبارزه را زمین نگذاشت و باخت چهارم در هفته دوازدهم لیگ نیز او را ساقط نکرد و تلاش و پایمردیاش سبب شد پرسپولیس نیم فصل اول لیگ را با بیشترین پیروزی و با اختلافی قابل توجه نسبت به سایرین به پایان برساند. در مورد یحیی هم باید اذعان کرد وی بهرغم تغییر نسبی وظایف تعدادی از بازیکنان تیم و منجمله بسیط تر کردن بازی بالها و پیستونهای تیم، نه از نیمکتنشین کردن موقتی سیدجلال حسینی هراسی به دل راه داد و نه از بهکارگیری گاهبهگاه جوانان کم تجربهتری مانند حسینزاده و امیر روستایی و با اینکه کمتر مربیای در پرسپولیس از نیمکتنشینکردن امثال وحید امیری استقبال کرده او در برخی هفتهها چنین کرد و زمانی که محمد انصاری هم دچار آسیب طولانیمدت تازهای شد و محمدنادری هم یکی دوهفتهای از تیم دورماند، شهامت تکیه کردن بر نیروهای جانشینی را داشت که اگر چه اسم و رسم بزرگی ندارند، اما جربزه بازی در لیگ و قدرت کسب نتیجه در آن را دارند و هنرهای این بازی حرفهای و سخت را آموختهاند.