پیش به سوی معمولیترین استقلال تاریخ!

بدون هیچ پیشقضاوتی در مورد استقلال فکری، میتوان گفت استقلال لیگ بیستم به هیچ موفقیتی دست نخواهد یافت، چراکه در بدنه مدیریتی تیم برنامهریزی، هدفگذاری و آیندهنگری تعریف نشده است. مدیران آبی در دو ماه گذشته نه بهدنبال باکیفیتترین سرمربی ممکن، بلکه بهدنبال اولین و ارزانترین نام ممکن بودند.
۰۱:۳۴ - ۲۰ مهر ۱۳۹۹
وانانیوز|
بدون هیچ پیشقضاوتی در مورد استقلال فکری، میتوان گفت استقلال لیگ بیستم به هیچ موفقیتی دست نخواهد یافت، چراکه در بدنه مدیریتی تیم برنامهریزی، هدفگذاری و آیندهنگری تعریف نشده است. مدیران آبی در دو ماه گذشته نه بهدنبال باکیفیتترین سرمربی ممکن، بلکه بهدنبال اولین و ارزانترین نام ممکن بودند.
مدیریت نابسامان باشگاه در فصل گذشته دو سرمربی شایسته پسران آبی، یعنی آندرهآ استراماچونی و فرهاد مجیدی را با عوامفریبی و سوءمدیریت از خود راندند. اسفبارتر آنکه حتی جواد نکونام که ۸ سال قبل بهعنوان یک کاپیتان تیم ملی و بازیکن لالیگایی با افتخار پیراهن استقلال را بر تن کرد، امروز بهعنوان یک سرمربی که در ابتدای مسیر موفقیت است، فولاد را به استقلال ترجیح میدهد. در فولاد، مدیریت هدفگذاری کوتاهمدت و بلندمدت خود را در قالب سند استراتژیک ۱۴۰۴ معین کرده. وظایف نکونام (ورای نتیجهگیری) در اهواز بر اساس این چشمانداز مشخص است و برای پیشبرد آنها، حمایت قاطع و عملی مدیران فولاد را هم دارد.
استقلال در عوض هفتهها را صرف بازی با نامهای بزرگ و دهانپرکن کرد، اما استوریها و مصاحبههای افشاگرانه این گزینهها نشان داد جذب فردی که ارزش هزینه کردن را دارد، در توان استقلال نبود و آبیها به سرمربی که خانهاش را بفروشد تا پول رضایتنامهاش را بدهد، راضیاند.
درباره محمود فکری، او در دو سال اخیر رساندن نفت مسجدسلیمان به لیگ برتر و یک نیمفصل رویایی با نساجی را در کارنامه خود دارد، اما آنچه در شمال و جنوب ارائه داد، جز یک فوتبال دفاعی و نتیجهگرایانه صرف که با تاکتیکهای بهاصطلاح دسته یکی درآمیخته، نبوده. فکری ۱۰ مسابقه با ببرهای قائمشهری نباخت و ۱۸ امتیاز کسب کرد، اما ۳۰ امتیاز هم اگر میگرفت، باز هم با چنین سبکی از بازی گزینه مناسبی برای تیمی که هوادارانش در سالهای اخیر به فوتبال هجومی شفر، استراماچونی و محیدی خو گرفتهاند، نبود.
حتی حامیان سرسخت فکری از ویژگیهای فنی که به تیم میتواند اضافه کند نمیگویند، بلکه از غیرت و تعصب، جدیت و تواناییاش در مدیریت حاشیه و مقابله با بازیکنسالاری دم میزنند. این ویژگیهای برای یک کادر فنی لازم، ولی ناکافی هستند. استراماچونی بهمراتب کاریزماتیکتر از فکری بود و در استقلال وی کوچکترین جایی برای بازیکنسالاری نبود، ضمن اینکه خود استرا یکدلی و تعهدپذیری بازیکنان استقلال را مثالزدنی میدانست. در کادر فنی کنونی آبیپوشان، حنیف عمرانزاده و آرش برهانی نیز مانند خود فکری کمتجربه هستند. آیا وظیفه تمامی این افراد تنها این است که بر فرض به شیخ دیاباته جایگاهش بهعنوان یک بازیکن در استقلال را مکرراً یادآوری کنند؟
همچنین آیا مدیریت در کنترل حواشی پیرامون باشگاه نقشی ندارد؟ بهویژه وقتی نه یک بازیکن، بلکه یک لیدر در جلسه تمرینی نخست آبیها، جرأت میکند روی زمین چمن لایو اینستاگرام بگیرد و به پیشکسوت محبوبی همچون فرهاد مجیدی اهانت کند؟ مدیریت تنها بابت مطالبات باشگاه نباید پاسخگو باشد، بلکه در قبال این بینظمیها هم باید مداخله کرده و واکنشی حمایتی برای حفظ آرامش درون تیم نشان دهد.
محمود فکری در لیگ یازدهم دستیار پرویز مظلومی بوده. حال مظلومی سرپرست استقلال شده است. صمد مرفاوی هم ۱۷ سال به عقب برگشته و نقش دستیار محمود فکری را ایفا خواهد کرد. از فکری پرسیدند آیا دستیاران شما نقش مشخصی در کادر فنی دارند؟ او پاسخ داد: «همه همکاریم و دور هم هستیم!»
هواداران آبیدل باید برای آینده استقلال به دعا و نذر متوسل شوند؛ همانطور که احمد مددی از آنان خواست برای پرداخت مطالبات دیاباته و میلیچ و برای باز کردن پنجره نقلوانتقالاتی تیم چنین کنند، چراکه استقلال امسال در بهترین حالت با این سه برچسب خلاصه خواهد شد؛ تیمی با بازیکنان باکیفیت، کادر فنی معمولی و مدیرانی پایینتر از معمولی؛ معمولیترین استقلال تاریخ!
مدیریت نابسامان باشگاه در فصل گذشته دو سرمربی شایسته پسران آبی، یعنی آندرهآ استراماچونی و فرهاد مجیدی را با عوامفریبی و سوءمدیریت از خود راندند. اسفبارتر آنکه حتی جواد نکونام که ۸ سال قبل بهعنوان یک کاپیتان تیم ملی و بازیکن لالیگایی با افتخار پیراهن استقلال را بر تن کرد، امروز بهعنوان یک سرمربی که در ابتدای مسیر موفقیت است، فولاد را به استقلال ترجیح میدهد. در فولاد، مدیریت هدفگذاری کوتاهمدت و بلندمدت خود را در قالب سند استراتژیک ۱۴۰۴ معین کرده. وظایف نکونام (ورای نتیجهگیری) در اهواز بر اساس این چشمانداز مشخص است و برای پیشبرد آنها، حمایت قاطع و عملی مدیران فولاد را هم دارد.
استقلال در عوض هفتهها را صرف بازی با نامهای بزرگ و دهانپرکن کرد، اما استوریها و مصاحبههای افشاگرانه این گزینهها نشان داد جذب فردی که ارزش هزینه کردن را دارد، در توان استقلال نبود و آبیها به سرمربی که خانهاش را بفروشد تا پول رضایتنامهاش را بدهد، راضیاند.
درباره محمود فکری، او در دو سال اخیر رساندن نفت مسجدسلیمان به لیگ برتر و یک نیمفصل رویایی با نساجی را در کارنامه خود دارد، اما آنچه در شمال و جنوب ارائه داد، جز یک فوتبال دفاعی و نتیجهگرایانه صرف که با تاکتیکهای بهاصطلاح دسته یکی درآمیخته، نبوده. فکری ۱۰ مسابقه با ببرهای قائمشهری نباخت و ۱۸ امتیاز کسب کرد، اما ۳۰ امتیاز هم اگر میگرفت، باز هم با چنین سبکی از بازی گزینه مناسبی برای تیمی که هوادارانش در سالهای اخیر به فوتبال هجومی شفر، استراماچونی و محیدی خو گرفتهاند، نبود.
حتی حامیان سرسخت فکری از ویژگیهای فنی که به تیم میتواند اضافه کند نمیگویند، بلکه از غیرت و تعصب، جدیت و تواناییاش در مدیریت حاشیه و مقابله با بازیکنسالاری دم میزنند. این ویژگیهای برای یک کادر فنی لازم، ولی ناکافی هستند. استراماچونی بهمراتب کاریزماتیکتر از فکری بود و در استقلال وی کوچکترین جایی برای بازیکنسالاری نبود، ضمن اینکه خود استرا یکدلی و تعهدپذیری بازیکنان استقلال را مثالزدنی میدانست. در کادر فنی کنونی آبیپوشان، حنیف عمرانزاده و آرش برهانی نیز مانند خود فکری کمتجربه هستند. آیا وظیفه تمامی این افراد تنها این است که بر فرض به شیخ دیاباته جایگاهش بهعنوان یک بازیکن در استقلال را مکرراً یادآوری کنند؟
همچنین آیا مدیریت در کنترل حواشی پیرامون باشگاه نقشی ندارد؟ بهویژه وقتی نه یک بازیکن، بلکه یک لیدر در جلسه تمرینی نخست آبیها، جرأت میکند روی زمین چمن لایو اینستاگرام بگیرد و به پیشکسوت محبوبی همچون فرهاد مجیدی اهانت کند؟ مدیریت تنها بابت مطالبات باشگاه نباید پاسخگو باشد، بلکه در قبال این بینظمیها هم باید مداخله کرده و واکنشی حمایتی برای حفظ آرامش درون تیم نشان دهد.
محمود فکری در لیگ یازدهم دستیار پرویز مظلومی بوده. حال مظلومی سرپرست استقلال شده است. صمد مرفاوی هم ۱۷ سال به عقب برگشته و نقش دستیار محمود فکری را ایفا خواهد کرد. از فکری پرسیدند آیا دستیاران شما نقش مشخصی در کادر فنی دارند؟ او پاسخ داد: «همه همکاریم و دور هم هستیم!»
هواداران آبیدل باید برای آینده استقلال به دعا و نذر متوسل شوند؛ همانطور که احمد مددی از آنان خواست برای پرداخت مطالبات دیاباته و میلیچ و برای باز کردن پنجره نقلوانتقالاتی تیم چنین کنند، چراکه استقلال امسال در بهترین حالت با این سه برچسب خلاصه خواهد شد؛ تیمی با بازیکنان باکیفیت، کادر فنی معمولی و مدیرانی پایینتر از معمولی؛ معمولیترین استقلال تاریخ!
منبع: روزنامه ایران
لینک کپی شد
ارسال نظر