اصفهان آهن ۱
آهن ملل
ایرانسیل
ایرانسیل موبایل
کد خبر: ۳۹۲۸۴۳
بیوگرافی علی انصاریان پیشکسوت پرسپولیس و استقلال
علی انصاریان ۴۳ ساله بزرگ شده محله عارف و غیاثی و به قول خودش پایین‌شهر تهران است. بزرگ شدن در محله‌ای که خودش آن را محله قهرمان‌پرورها توصیف می‌کرد او را شیفته قهرمانانی کرد که روی پرده سینما یا در صحنه فوتبال می‌دید. قهرمانانی مثل بهروز وثوق گوزن‌ها و قیصر و مالدینی و کانگیا دهه ۹۰.
۲۰:۴۵ - ۲۵ شهريور ۱۴۰۲
وانانیوز|

فرانک کلانتری: علی انصاریان مانند تمام هم‌عصرانش که برای رهایی از هراس جنگ و موشک‌باران به دل سینماها پناه می‌بردند، عاشق سینما بود و می‌خواست یک روز مانند یکی از قهرمانان شکست‌ناپذیری باشد که هیچ موشک و بمب و ویروسی نمی‌توانست، نابودشان کند. او کودکی و نوجوانی‌اش را از صبح تا شب در «سینما مراد» میدان امام حسین می‌گذراند و «کانیمانگا»، «عقاب» و «سفر سنگ» می‌دید و یا روی سکوهای استادیوم آزادی همراه با پدرش، تیم فوتبال موردعلاقه‌اش را تشویق می‌کرد.

فوتبال و سینما دو عشق‌ جدانشدنی علی انصاریان همیشه خندان، تمام عمر همراه او ماندند اما فوتبال به سینما چربید و تلاش‌های انصاریان برای پیوستن به دنیای فوتبال حرفه‌ای در سال ۱۳۷۵ با پیوستن به تیم فجرسپاسی به بار نشست. وقتی اغلب هم سن و سال‌هایش با  آتاری و میکرو فوتبال بازی می‌کردند و خودشان را جای بازیکنان مشهور جهان فوتبال تصور می‌کردند و تمام زورشان را توی دسته‌های بی‌کیفیت آن روزها خالی می‌کردند انصاریان در کوچه‌پس‌کوچه‌های محله‌شان آن‌قدر زمین خورد که عاقبت با ۱۱۰ بخیه روی سر، آرزویش را به حقیقت رساند. شهرت و مهارت «علی بخیه» در زمین‌های خاکی فوتبال به حدی رسید که در هر دو تیم مطرح ایران، پرسپولیس و استقلال توپ زد. فوتبال اما نتوانست از علاقه‌اش به بودن در مرکز توجه دوربین کم کند و حتی در حساس‌ترین لحظات فوتبالی حواسش بود شکار خوبی برای کارگردان بازی باشد. حواسش بود که اوت‌های بلندش را وقتی بیاندازد که چراغ قرمز بالای دوربین چشمک میزند و لنزهای دوربین تماشایش می‌کنند تا جاودانه‌اش کنند که کردند.

بیوگرافی علی انصاریان؛ از زمین خاکی تا پرده سینما

علی انصاریان و ماجرایش با پرسپولیس

بعد از درخشش در بازی فجر سپاسی مقابل پرسپولیس، منصور پورحیدری به تیم ملی دعوتش کرد و این دعوت عاملی شد برای پیوستنش به پرسپولیس. سال ۱۳۷۷ انصاریان بلاخره به آرزویش رسید و به تیم محبوبش پرسپولیس پیوست. بازی با جان و دل و متعصبانه انصاریان برای تیم پرسپولیس زبانزد هواداران و هم‌تیمی‌هایش بود؛ اما این عشق و تعصب همیشه به نفعش نبود و در ماجرای اختلافات انصاری فر و پروین گریبان گیرش شد.

علی انصاریان پس از شکست در دربی سال ۸۳ که پرسپولیس بازی را با نتیجه ۳ بر ۲ و گل دقیقه آخری به رقیب واگذار کرد علیه هم‌تیمی‌هایش مصاحبه کرد؛ و گفت برخی از بازیکنان پرسپولیس به پیراهن این تیم تعصب ندارند! این جمله که از احساسات متعصبانه انصاریان به پرسپولیس و دلخوری‌اش از جدایی پروین ناشی می‌شد کافی بود تا کریم باقری، بهروز رهبری فرد، محمدرضا مهدوی و حتی یحیی گل محمدی علیه علی انصاریان موضع‌گیری کنند.

در تابستان سال ۸۵ علیرضا نیکبخت واحدی از استقلال جدا شد و به تیم رقیب پیوست. جدایی نیکبخت برای هوادارن استقلال گران تمام شد. خشم هوادارن استقلال با اختلاف علی انصاریان و آری هان مصادف شد. تصمیم محمدحسن انصاری‌فرد مدیرعامل آن زمان باشگاه پرسپولیس برای قرار گرفتن نام این بازیکن در لیست خروج آن هم وقتی در فصل قبلش ۱۲ گل برای پرسپولیس زده بود انصاریان را خشمگین کرد و این پرسپولیسی دوآتشه را به جایی رساند که با استقلال قرارداد امضا کند. یک فصل (فصل ۸۶-۸۵) بازی بی حاشیه اما بی‌رمق انصاریان برای استقلال، شعله انتقام و خشم هواداران استقلال را کم رمق کرد اما خراش حس پشیمانی از این تصمیم همیشه در دل انصاریان ماند و انگیزه همیشگی‌اش را در فوتبال از دست داد. او ۴ سال بعدازاین جابجایی پس از بازی در تیم‌های شهرداری تبریز، استقلال اهواز، استیل‌آذین، گسترش فولاد و شاهین بوشهر بازی کرد و در سال ۱۳۹۰ در سن ۳۴ سالگی از دنیای حرفه‌ای فوتبال در قامت بازیکن خداحافظی کرد و فعالیتش در فوتبال به آموزش در مدرسه فوتبال و گذراندن چند دوره مربی‌گری ختم شد و حسرت بازی در جام جهانی بر دل این پنالتی زن بی‌نظیر فوتبال ماند.

 

ورود به دنیای بازیگری علی انصاریان

نقش کوچکش در سریال «زیر آسمان شهر» به دعوت «رضا عطاران» پای علی انصاریان را به دنیای بازیگری باز کرد. این نقش‌های کوچک در سریال‌های «نقطه چین»، «زیر آسمان شهر 2» و «چارخونه» تکرار شد و با فیلم «پاداش سکوت» «مازیار میری» جدی شد. او را کنار «پرویز پرستویی»، «رضا کیانیان» و «آتیلا پسیانی» قرارداد. او تقریبا در همه سریال‌های کمدی تلویزیون، نقش خودش را بازی می‌کرد، اما کم کم کارگردانان او را به عنوان بازیگر پذیرفتند و نقش‌هایی غیر از فوتبالیست به او دادند. دوربینی که انصاریان با آن غریبه نبود خیلی زود او را پذیرفت و بازی در ده‌ها فیلم و سریال که پر اقبال‎ترینشان «سریال کیمیا» بود او را مانند ورزشکاران دیگری مثل «فردین»، «سیلوستر استالون»، «بروس لی» به دنیای تصویر کشاند. انصاریان اما بی‌قراری‌اش را به این وادی هم کشاند و در چند برنامه‌ای که مجری یا مهمان بود حرف‌هایی زد که جنجالی شد و بابتشان بارها و بارها تذکر گرفت. این حرف‌ها که اغلب در دو دل مردم بود دست‌به‌دست در اینستاگرام و صفحه‌های مجازی دیگر چرخید و چرخید و از او چهره‌ای دیگر و متفاوت برای مردم ساخت.

علی انصاریان فوتبالیست، بازیگر، مجری و حتی خواننده با آن ریش بلند و هیبت متفاوت که گرد میان‌سالی و تجربه هم بر آن نشسته با لبخندی که نمی‌توان از یاد برد، چه در ذهنمان هنوز فوتبالیست یاغی و پر شر و شور باشد چه بازیگر، در طول چند دهه‎‌ها فعالیتش محبوبیتی بین مردم دارد که آسان به دست نیاورده است. کودک شر و شور شده محله عارف و غیاثی که پول دست‌فروشی را خرج اجاره فیلم و توپ فوتبال می‌کرد و در همه‌چیز حتی شر و شور بودن بهترین بود، در کمال ناباوری تسلیم ویروس کوچک و خانه‌مان برانداز کرونا شده است که دست از بردن عزیزانمان برنمی‌دارد. هر روز شاهدیم که اسطوره‌ها و سرمایه‌هایی که می‌توانند عمری برایمان بمانند و هرکدامشان چشم‌وچراغ مردم، مادرانشان هستند، مفت و مسلم از چنگمان می‌روند و جز گذاشتن چند استوری و توییت برای فقدانشان کاری از دستمان برنمی‌آید. سال سیاه ادامه دارد و دست وی دست گذاشتن‌ها هم.

انتهای پیام/

سلام پرواز
سلام پرواز ۲
ارسال نظر
تبلیغات
رپرتاژ تریبون
جدیدترین اخبار
دیگران چه می‌خوانند؟
پرطرفدارترین
خبر فوری