برای آرامشم دعا كنید

وانانیوز| بهداد سلیمی روزهای سختی را پشت‌سر گذاشت تا بتواند در المپیك ریو هم حاضر باشد و از عنوان قهرمانی‌اش دفاع كند اما او با نظر هیات ژوری مسابقات وزنه‌برداری المپیك در عین شایستگی حذف شد. یك روز بعد از این شب تلخ قوی‌ترین مرد ایران با همشهری ورزشی گفت‌وگویی داشت كه می‌خوانید.

• همه مردم دیدند كه چه اتفاقی افتاد اما آن لحظه‌ها برای خودت چطور بود؟

مردم همه چیز را دیدند. به راحتی حقم را خوردند. هرچه اعتراض كردیم همه گفتند كه حق با شماست. حتی آقای آیان گفت كه شما درست می‌گویید ولی من نمی‌توانم كاری كنم! چرا رئیس فدراسیون جهانی باید این حرف را بزند؟ تمام اینها به خاطر دشمنی آقای جلود است. البته من ایشان را جلاد صدا می‌كنم. به نظرم او جلود نیست. او و همسرش فقط به خاطر دشمنی كه با آقای مرادی داشتند، اجازه ندادند و نخواستند كه من مدال بگیرم. وزنه من سالم بود و هیچ مشكلی نداشت اما به راحتی خطا گرفتند و من دیگر جانی برای وزنه سوم نداشتم؛ خیلی تمرین كرده بودم.

• با این حال از ركورد یك ضرب خودت محافظت كردی.

بله. ركورد یك ضرب را زدم ولی نگذاشتند مدال طلایم را بگیرم.

• پیش از این نگرانی زیادی درباره اعمال نفوذ بود. خودت هم معتقدی مدال‌ها با اعمال نفوذ توزیع شد؟

شاید همین باشد. آقای آیان می‌گوید حق با شماست ولی من كاری از دستم بر نمی‌آید! مگر می‌شود از دست رئیس فدراسیون جهانی كاری بر نیاید؟رئیس فدراسیون حق وتو دارد. من چه می‌توانم بگویم.

• فدراسیون اعلام كرده اعتراض رسمی خواهد داشت.

وقتی مدال‌ها توزیع شده‌اند دیگر چه فرقی می‌كند. الان می‌روند و از حریف گرجستانی من مدالش را پس می‌گیرند؟ او هم انصافا خیلی آماده بود و باید مدال می‌گرفت. من فقط توانستم اجازه ندهم كه ركورد یك ضرب را از من بگیرد. نمی‌گویم حریفم خوب نبود ولی من هم خیلی آماده بودم. وقتی وزنه اول را زدم به سجاد گفتم وزنه را به 256 تغییر بده ولی او گفت وزنه خودت را بزن. من 3تا چراغ سفید دیدم و به رختكن رفتم. وقتی به سمت رختكن می‌رفتم سعی كردم خودم را جمع كنم و برای وزنه بعدی روی تخته بروم. یك حركت را از دست دادم و وزنه بعدی‌ام را بهتر زدم ولی برای حركت سوم جان نداشتم. تا 255 زده بودم و اگر در رقابت می‌آمدم اجازه نمی‌دادم رقیب گرجی‌ام ركورد دو ضرب را از ایران بگیرد؛ این رقابت، رقابت سالمی نبود.

• رقابت‌ها را دركل چطور دیدی؟

این رقابت خیلی كثیف بود؛ مدالش هم كثیف بود. سر من را روی تخته بریدند. من دیگر اصلا جانی برای حرف زدم هم ندارم. از مردم می‌خواهم مرا ببخشند و برای آرامش من دعا كنند.