شهرآورد گیلان، پرتب و تاب ترین بازی لیگ یک
مهم نیست دربی خطابش کنیم یا شهرآورد، رقابت بنامیماش یا جنگ، دنبال صلح باشیم یا نفرت، آنچه اهمیت دارد یک نکته است، چنین بازی پرتب و تابی را در فوتبال ایران کم پیدا میکنید.
۰۲:۴۴ - ۰۴ شهريور ۱۳۹۵
وانانیوز|
مهم نیست دربی خطابش کنیم یا شهرآورد، رقابت بنامیماش یا جنگ، دنبال صلح
باشیم یا نفرت، آنچه اهمیت دارد یک نکته است، چنین بازی پرتب و تابی را در
فوتبال ایران کم پیدا میکنید؛
جمعه شب، ورزشگاه تختى انزلى. دیدارى که نام آن را دوستداران فوتبال در گیلان «الگیلانو» گذاشتهاند. یک بازى تاریخى و پر از جنجال و حواشى بکر. حاشیه هایى که مطمئن باشید هرگز مشابه آن را پیش از این نه دیده اید و نه مى توانید نظیرش را در یک منطقه جغرافیایى دیگر تجربه کنید. این کامنت یک هوادار را هرگز فراموش نکنید: یا ببرید، یا بمیرید! این رقابت سرسختانه و این همه تعلق خاطر به شهرآورد گیلان از کجا میآید؟ باید در رشت یا انزلی زندگی کرده باشید تا به درکی از این داستان برسید.
رادنی دیدار
شب نشینی رفقای قدیمی
سپیدرود و ملوان پس از سالها دوری از هم، در حالی برابر یکدیگر قرار میگیرند که هر کدام با حال و روز متفاوتی پای به لیگ امسال گذاشتهاند. ملوانان در واپسین ثانیههای لیگ برتر گذشته به دسته اول سقوط کردند و سپیدرودیها در واپسین دقایق لیگ دسته دوم در یک بازی دراماتیک و در برابر دیدگان بیش از بیست هزار هوادار به لیگ دسته اول صعود کردند.
سرخهای مرکز استان پس از یک دهه حضور در فراموشخانه فوتبال ایران با تغییر مدیریت و نگرش دو سالی است که به کانون توجه فوتبال بازگشتهاند و دارند دوباره به جایگاه خود باز میگردند و راه بزرگی در پیش میگیرند. داستان رقیب قدیمی اما متفاوت است، آنها عصبانی از بازی روزگار در حالی که سقوط خود را غیر فوتبالی میدانند در جنگ قدرت و مناقصه و بازگشت به لیگ برتر قافیه را به رقیبانی تازه از راه رسیده باختند و حالا باید همه چیز را از ابتدا بسازند و طرحی نو در اندازند.
محمد مایلی وارد میشود
ملوان پیش فصل را با محمد احمدزاده آغاز کرد و به پورغلامی رسید و از عزتاللهی عبور کرد تا در نهایت به محمد مایلی کهن برسد. خانه تکانی انزلی چیها که بعدها معلوم شد پیش شرط اصلی مذاکرات با مربیان است با دستان مایلی کهن انجام پذیرفت و حالا ملوانان نه رافخایی را دارند و نه پژمان و مازیار را.
در تیم امروز قویهای سپید، انزلی چیها در اقلیت قرار دارند اما آنچه جای امیدواری دارد حضور بنزین سبز جوانی است که نوید ساخته شدن یک نسل جدید را در ملوان میدهد. بازیکنانی آمدهاند که در فضای مناسب انزلی، هم خود را بسازند و هم ملوانی را که شاید پس از این برای ماندن در لیگ نجنگد و کارش به نذر و نیاز نکشد.
سپیدرود پرستاره
در سوی دیگر سپیدرود دوباره بازگشته قرار دارد. ارتش سرخ گیلان فصل گذشته را با نظرمحمدی آغاز کرد و با پیوس به پایان رساند و در این فصل دوباره با نظرمحمدی در لیگ دسته اول حاضر شده است. نقطه مثبت این تیم حفظ شاکله تیمی است که با آن صعود کرده و پاشنه آشیل این تیم میانگین سنی است که ممکن است در آینده برای شان مشکل ساز شود.
سپیدرود امسال پر از ستاره و چهرههای ویژه است؛ حسین کعبی، سهیل حق شناس، هادی تامینی، پویا نزهتی، محمدرضا مهدوی و محمد رستمی تنها نمونههایی از این بازیکنان هستند که مرهون هوشیاری علی نظرمحمدی در تیم بستن هستند اما اگر بخواهیم دست روی یک چهره خاص بگذاریم، پویا نزهتی در بازگشت به بندر روز بی دردسری را در پیش نخواهد داشت.
پیشگویی
از یک هوادار سپیدرود پرسیدم اگر تیمت آخر لیگ، پانزدهم شود چه احساسى خواهى داشت؟ بلادرنگ پاسخ داد اگر ملوان شانزدهم باشد، ما کار خودمان را درست انجام داده ایم! در این نوع بازیها پیشگویى دل شیر مى خواهد و پوستى کلفت! چرا که هیچ چیز سر جایش نیست و پرواز مگسى مى تواند همه معادلات را بر هم زند. باید دید جمعه شب خوشبختى از آن کدام تیم خواهد بود و در پایان پرچم هاى سپید در بلوار انزلى به رقص در مى آیند یا بیرق هاى سرخ در کارناوال اتومبیل هاى در راه بازگشت، جاده انزلى تا رشت را تسخیر خواهند کرد؟ پاسخ هر چه باشد، مطمئن باشید این تنها مسابقهای است در لیگ که تنها سه امتیاز ندارد؛ ارزش امتیاز این مسابقه برای هواداران دو تیم برابر با ارزش کل لیگ است!

جمعه شب، ورزشگاه تختى انزلى. دیدارى که نام آن را دوستداران فوتبال در گیلان «الگیلانو» گذاشتهاند. یک بازى تاریخى و پر از جنجال و حواشى بکر. حاشیه هایى که مطمئن باشید هرگز مشابه آن را پیش از این نه دیده اید و نه مى توانید نظیرش را در یک منطقه جغرافیایى دیگر تجربه کنید. این کامنت یک هوادار را هرگز فراموش نکنید: یا ببرید، یا بمیرید! این رقابت سرسختانه و این همه تعلق خاطر به شهرآورد گیلان از کجا میآید؟ باید در رشت یا انزلی زندگی کرده باشید تا به درکی از این داستان برسید.
رادنی دیدار
شب نشینی رفقای قدیمی
سپیدرود و ملوان پس از سالها دوری از هم، در حالی برابر یکدیگر قرار میگیرند که هر کدام با حال و روز متفاوتی پای به لیگ امسال گذاشتهاند. ملوانان در واپسین ثانیههای لیگ برتر گذشته به دسته اول سقوط کردند و سپیدرودیها در واپسین دقایق لیگ دسته دوم در یک بازی دراماتیک و در برابر دیدگان بیش از بیست هزار هوادار به لیگ دسته اول صعود کردند.
سرخهای مرکز استان پس از یک دهه حضور در فراموشخانه فوتبال ایران با تغییر مدیریت و نگرش دو سالی است که به کانون توجه فوتبال بازگشتهاند و دارند دوباره به جایگاه خود باز میگردند و راه بزرگی در پیش میگیرند. داستان رقیب قدیمی اما متفاوت است، آنها عصبانی از بازی روزگار در حالی که سقوط خود را غیر فوتبالی میدانند در جنگ قدرت و مناقصه و بازگشت به لیگ برتر قافیه را به رقیبانی تازه از راه رسیده باختند و حالا باید همه چیز را از ابتدا بسازند و طرحی نو در اندازند.
محمد مایلی وارد میشود
ملوان پیش فصل را با محمد احمدزاده آغاز کرد و به پورغلامی رسید و از عزتاللهی عبور کرد تا در نهایت به محمد مایلی کهن برسد. خانه تکانی انزلی چیها که بعدها معلوم شد پیش شرط اصلی مذاکرات با مربیان است با دستان مایلی کهن انجام پذیرفت و حالا ملوانان نه رافخایی را دارند و نه پژمان و مازیار را.
در تیم امروز قویهای سپید، انزلی چیها در اقلیت قرار دارند اما آنچه جای امیدواری دارد حضور بنزین سبز جوانی است که نوید ساخته شدن یک نسل جدید را در ملوان میدهد. بازیکنانی آمدهاند که در فضای مناسب انزلی، هم خود را بسازند و هم ملوانی را که شاید پس از این برای ماندن در لیگ نجنگد و کارش به نذر و نیاز نکشد.
سپیدرود پرستاره
در سوی دیگر سپیدرود دوباره بازگشته قرار دارد. ارتش سرخ گیلان فصل گذشته را با نظرمحمدی آغاز کرد و با پیوس به پایان رساند و در این فصل دوباره با نظرمحمدی در لیگ دسته اول حاضر شده است. نقطه مثبت این تیم حفظ شاکله تیمی است که با آن صعود کرده و پاشنه آشیل این تیم میانگین سنی است که ممکن است در آینده برای شان مشکل ساز شود.
سپیدرود امسال پر از ستاره و چهرههای ویژه است؛ حسین کعبی، سهیل حق شناس، هادی تامینی، پویا نزهتی، محمدرضا مهدوی و محمد رستمی تنها نمونههایی از این بازیکنان هستند که مرهون هوشیاری علی نظرمحمدی در تیم بستن هستند اما اگر بخواهیم دست روی یک چهره خاص بگذاریم، پویا نزهتی در بازگشت به بندر روز بی دردسری را در پیش نخواهد داشت.
پیشگویی
از یک هوادار سپیدرود پرسیدم اگر تیمت آخر لیگ، پانزدهم شود چه احساسى خواهى داشت؟ بلادرنگ پاسخ داد اگر ملوان شانزدهم باشد، ما کار خودمان را درست انجام داده ایم! در این نوع بازیها پیشگویى دل شیر مى خواهد و پوستى کلفت! چرا که هیچ چیز سر جایش نیست و پرواز مگسى مى تواند همه معادلات را بر هم زند. باید دید جمعه شب خوشبختى از آن کدام تیم خواهد بود و در پایان پرچم هاى سپید در بلوار انزلى به رقص در مى آیند یا بیرق هاى سرخ در کارناوال اتومبیل هاى در راه بازگشت، جاده انزلى تا رشت را تسخیر خواهند کرد؟ پاسخ هر چه باشد، مطمئن باشید این تنها مسابقهای است در لیگ که تنها سه امتیاز ندارد؛ ارزش امتیاز این مسابقه برای هواداران دو تیم برابر با ارزش کل لیگ است!
منبع: ایسنا
لینک کپی شد
آهن ملل
ارسال نظر