خداداد: به خاطر علی پروین چشمهایمان را روی همهچیز بستیم
در 4 روز گذشته یک دقیقه آرامش نداشتم
من واقعا به حال این فوتبال تاسف میخورم. 3، 4 روز است یک دقیقه آرامش
نداشتم. مدام تلفنم در حال زنگ خوردن بوده و با اینکه هیچکاره نبودم،
اسیرم کردند. به قدری خسته شدم که از دیشب تا همین حالا خواب بودم. بعد می
آیند می گویند چرا فوتبالمان اینطور است؟! خودمان باعث میشویم فوتبالمان
اینطور شود. این ستارهها هرجای دنیا و آسیا میرفتند، برخورد خوبی با آنها
میکردند و وقتی برمیگشتند از خوبیها میگفتند اما الان به ایران آمدند و
با خاطرهای بد کشورمان را ترک کردند.
حالم از فوتبال ایران بههم میخورد
در بازی دیروز 7 یا 8 بازیکن تیم ستارگان لالیگا از بازیکنان سرشناس فوتبال
جهان بودند و اسم ورسم داشتند ولی آنها هنوز به ایران نرسیده بودند،حرف و
حدیث آغاز شد. تا همین حالا هم حرف و حدیث ها ادامه دارد. واقعا حالم از
این فوتبال بهم میخورد و دوست دارد یک سطل دم دستم باشد تا داخلش بالا
بیاورم!
به خاطر علی پروین چشمهایمان را بستیم
اینکه جواد نکونام نیامد، حتما برای خودش دلایلی دارد اما این دلایل شاید
برای خیلیها مثل سیدجواد هاشمی و بقیه غیرموجه باشد. من وقتی که گفتم
میآیم، دیگر نه به استقبال کم تماشاچی فکر کردم، نه به اینکه چقدر پول
میخواهد جابهجا شود و چه کسانی سود میبرند؛ روی حرفم ایستادم و آمدم.
البته یکسری مسائل رخ داد که ناراحتکننده بود. تدارکات بازی به نظر من
ضعیف بود؛ شما تصور کنید لباسهای ما ساعت 17:30 در رختکن به دستمان رسید
اما چشممان را به خاطر علی پروین روی همه چیز بستیم و روی حرفمان
ایستادیم.
کاش نکونام از اول میگفت نمیآید
کاش جواد نکونام در همان جلسهای که با حسین یاریار داشتیم، میگفت نمیآیم
تا ما هم انصراف میدادیم و نمیرفتیم. آنوقت باشگاه هنرمندان یک فکری به
حال خودش میکرد.
به حال فوتبال تاسف میخورم
متاسفانه همه چیزمان به همه چیز میآید. ما می خواستیم یک بازی معمولی
برگزار کنیم، بازی که نمادین است و فقط به خاطر دورهم بودن و لذت مردم
برگزار شد. این همه حرف و حدیث چرا باید ایجاد شود. واقعا به حال این
فوتبال تاسف میخورم.