بررسی عملکرد تیمهای آسیایی در هفته اول جام جهانی/ نمایش فوق ضعیف ایران و درخشش عربستان و ژاپن
تلویزیون زاویه بستهای از چهره «مهدی طارمی» بعد از باز کردن دروازه انگلیس به تصویر میکشد که به همبازیانش میگوید: «فقط تمرکز، تمرکز داشته باشید، تمرکز، تمرکز». طارمی و همبازیانش علیرغم اینکه تجربه بازی در لیگهای اروپایی و آسیایی را دارند ولی هنوز نتوانستهاند از پوسته و تفکر فوتبال آماتور خارج شوند. موفقیت یک تیم فوتبال در گرو استفاده از ادبیات و واژههای «روانشناسی زرد» نیست. آن هم زمانی که دیگر کار از کار گذشته و تیم ناهماهنگ و پراشتباه ایران به هوادارانش هشدار میدهد که باز هم منتظر گلهای بیشتر باشند. اینکه مجریان تلویزیون خیلی اهمیتی به این نتیجه نمیدهند یعنی خودتان بفهمید که «هوا خیلی پَس است.» 20 سال پیش که دو تیم کره جنوبی و ژاپن به طور مشترک میزبانی جام جهانی 2002 را عهدهدار شدند پایههای اقتدار و موفقیت امروزشان را پیریزی کرده بودند. حاصل آن اقدام شجاعانه دو دهه قبل، امروز در جام جهانی قطر تمام و کمال به ثمر نشست و ژاپنیها توانستند آلمان را شکست دهند و کره جنوبی هم بازی همپایی با اروگوئه انجام دادند. بعد از این موفقیت خیرهکننده، به همان اندازه که ژاپن در ردهبندی تیمهای فیفا صعود کرد ایران هم همان شش رده را از دست داد و سقوط آزادی داشت. اما شگفتی موفقیتهای تیمهای آسیایی در شروع بیست و دومین دوره بازیهای جام جهانی به همین جا ختم نمیشود. شاید باید بیش از موفقیت تیمهای شرق آسیا، از ترقی و رشد فوتبال در عربستان متعجب باشیم. چرا؟ چون ما کار دیگری به غیر از تعجب کردن نداریم. یکی دو دهه قبل ما به تیمهای عربی چه در رده باشگاهی و چه در رده ملی با تمسخر میخندیدیم که «بله، فوتبالی که بر پایه دلارهای نفتی امیرنشینان خلیج بنا شده و پایگاه مردمی هم نداشته باشد، بهتر از این نمیشود». غافل از این بودیم که روزی فرا میرسد که تیم الهلال قهرمان آسیا میشود آن هم با قدرت و عظمت و ما همچنان بایستی به موفقیتهای آرشیو شدهمان رجوع کنیم که در حافظه یک ملت علاقمند به فوتبال در حال خاک خوردن هستند. به فصل قبل لیگ قهرمانان آسیا باز گردیم. به یاد داریم که حتی فرهنگ هواداری و تشویق هم در این کشور همراه با اصلاحاتی که به تدریج در حال شکل گیری تغییر کرده بود. اگر ما هنوز سرمست از شکست یک بر صفر برابر آرژانتین هستیم، بد نیست از گذشته خودمان را رها کنیم و ببینیم «رنار» و بازیکنانش در هنگامه خاطره بازی ما توانستند از رده 51 فیفا به جایگاه 40 تیمهای فیفا برسند و حتی در آسیا هم بر صدر تکیه بزنند و ما با این همه ادعا را به رتبه پنجم آسیا بفرستند.
اگر زمانی برای نتایج اتفاقی تیمهای آسیایی در جام جهانی عنوان شگفتی را استفاده میکردیم، با پایان دور اول مرحله گروهی دیگر خبری از شانس و عجایب نیست و باید حرفهگری آنها را ستود و باز هم با حسرت نظارهگر حرکت رو به رشد و برنامهریزی شده هم قارهایهایمان باشیم. حتی شکست استرالیا برابر فرانسه هم نمیتواند ناکامی بزرگ ایران به عنوان نماینده آسیا را توجیه کند. ما دروغ میگوییم که بهترین هستیم و بدتر اینکه خودمان دروغ هایمان را باور میکنیم. ما میبازیم و متاسفانه راه پیشرفت را هم برای خودمان بستهایم چرا چون معتقدیم هر وقت که ناکام میشویم باید آنچه اتفاق افتاده است را فراموش کنیم و با انرژی مثبت به آینده فکر کنیم. تاسف بارتر اینکه برای توجیه این شکستها و تلخیها همیشه عدهای سخنگوی این مجموعه «فَشَل» آماده هستند تا بلندتر از صدای مسوولان فوتبال ناکارآمدی و عدم مدیریت آنها را لاپوشان کنند و از افکار عمومی هم بخواهند که باور کنند ما همچنان یکی از بهترینها هستیم. پس اگر ما بهترین هستیم که نه در رده باشگاهی موفقیتی داریم نه تیم ملیمان حرفی برای گفتن دارد. پس عربستان و ژاپن و کره را چطور باید توصیف کنیم؟ اگر ما یوز هستیم که نیستیم، بازی هدفمند، با برنامه و حرفهای این تیمها چگونه توصیف میشوند؟ قضاوت زود باشد. ولی حداقل در اولین گام عربستان و ژاپن کار بزرگی کردند و نه تنها قهرمانان دورههای گذشته جام جهانی را مغلوب کردند بلکه نشان دادند که فوتبال دیگر در آسیا یک رشته ورزشی آماتور و تفریحی نیست و مدیران فوتبال آسیا با الگوبرداری صحیح از ساختار فوتبال حرفهای جهان و اجرا و پیاده سازی مرحله به مرحله آن امروز میتوانند آرژانتین و آلمان را زمینگیر کنند. به هر حال باید فرقی بین تفکر سنتی و حرفهای وجود داشته باشد. حتی اضافه شدن استرالیا به مجموعه تیمهای آسیایی نتوانسته موازن قدرت و برتری در این قاره پهناور را به هم بزند. شرق آسیا که بیش از دو دهه است بار خود را بسته و در غرب این قاره هم ما به دلیل ضعف تیمهای عربی احساس برتری میکردیم؛ در سالهای اخیر با رشد آنها خیلی حرفی برای گفتن نداریم. اگر تیم ملی نتواند در جام جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد عقبگردی به دهه 60 داریم و این یعنی یک فاجعه که تبعات آن را نه به تدریج که خیلی سریع خواهیم دید. فعلا که از رده اول آسیا به رده پنجم سقوط کردیم و از جایگاه بیستم فیفا هم در جای بیست و ششم نشستیم. در حالی که دیگر تیمهای آسیا با جهشهای بلند و حتی صعودهای یک پلهای نشان دادند که مرزبندی در فوتبال را پشت سر گذاشتهاند. خیلی انتظار نداریم که پس از پایان مرحله گروهی کسی جوابگوی ضعفها و اشکالات باشد چون از همین الان سرمربی تیم ملی با صراحت مقصر و مقصران را معرفی کرده است. مثل همیشه، دیواری کوتاهتر از ما – تماشاگران نیست.
انتهای پیام/