روح بزرگ هادی ؛ فقدانی که عین بودن است
درگذشت بازیکن محجوب پرسپولیس که پس از چند فصل حضور در تیم محبوب پایتخت، به کاپیتانی آن رسیده بود، جامعهی فوتبال ایران را در شوک فرو برد. نجابت نوروزی داغ این اتفاق را بیشتر نیز میکرد و البته هوادارانی که به او در ورزشگاه کملطفی میکردند را نیز شرمنده خود ساخت. نوروزی به چشمبرهمزدنی از دنیا رفت، تا آمدن عروسی به کوچهی پرسپولیسیها را در ادامهی لیگ نبیند. پرسپولیسی که از هفتهی پس از درگذشت نوروزی متحول شد و تنها دو گل برای رسیدن به قهرمانی کم آورد. اما کیست که نداند فقدان فیزیکی نوروزی در ترکیب پرسپولیس، تاثیر را در همدل کردن بازیکنان این تیم برای قهرمان شدن گذاشت. فقدان فیزیکی نوروزی به حضور دائمی او در اتمسفر اطراف تیم منجر شد و هنوز این حضور خودش را در قالب روح تیمی پرسپولیس نشان میدهد.
خاصیت مرگ در نامنتظره بودن و زود به فراموشی سپردهشدنش است. با اینکه هر روز مرگ در زندگی انسانها جریان دارد، اما هیچگاه این پدیده برای انسان عادی نشده و با خود غم، حیرت و ملال میآورد. اما این پدیده در عین سهمگین بودنش و وارد کردن باری عظیم در زمانی کوتاه بر روح و روان بازماندگان، زود نیز خود را از انظار و اذهان ناپدید میکند و منتظر فرصتی دیگر میماند تا بار دیگر انسان را غافلگیر کند. همانطور که وقتی ضایعهی درگذشت نوروزی به مرور خود را داشت به عنوان حادثهای استثنایی و غیرقابل تکرار نشان میداد، درگذشت مهرداد اولادی نیز به یکباره سر رسید تا نهیبی دیگر بر آگاهی ما وارد کند که مرگ همیشگی است، قاعدهپذیر نیست و استثنایی نمیشناسد.
سال ۹۴ برای فوتبال ایران سالی پر از هجوم مرگ بود. هجوم مرگی افسارگسیخته که به پیر و جوان فوتبال ایران رحم نمیکرد. اما این خاصیت هستی و زندگی است که زندگی بالاخره بر مرگ چیره میشود و خود و واقعیتش را به دلیل حضور همیشگیاش، بر واقعیتِ مرگ با حضور لحظهای و غافلگیرانهاش تحمیل میکند. برای همین فوتبال و زندگی راه خود را میرود و سهم هادی نوروزی از این فوتبال دقایق ۲۴ بازیهای تیم محبوب پایتخت است که یک ورزشگاه او را یاد میکند. و چه چیز بهتر و بالاتر از این که خود در غیاب خود ادامه یابی، همانطور که هادی نوروزی در غیاب خود ادامه مییابد.