جادوی قشقایی و بویراحمدی

وقتی یازده باشگاه که دوتایشان لیگ برتری هم هست خیلی راحت امضا می دهند و
بعد از قرعه کشی،انصراف،یعنی سازمان لیگ با مشکلات اساسی از نوع مدیریت
ظرفیت روبروست: آیا تعداد "باشگاه داران" لیگ به اندازه تعداد باشگاه های
حاضر هست؟ اگر هست، با کدام اهداف؟ کدام بودجه؟ و کدام برنامه برای جذب
هوادار؟
امروز باشگاه را یک "شرکت نمایش ورزشی" تعریف می کنند. هر نمایشی تماشاگر
می خواهد و باشگاهدار می باید برای استقبال و وفاداری همین تماشاگران
برنامه مدون داشته باشد. این تعداد انصراف نشان دهنده این است که ساختار
لیگ ها، گسترده و درعین حال سست است. عیب از گستردگی اش نیست. کیفیت نمایشی
که امروز از دو تیم دسته دومی دیدیم موید این نکته است که فوتبال ما از
لحاظ منابع، ظرفیت این گستردگی را دارد. مشکل از سستی ارکان اصلی است.
آنهایی که نقش باشگاه را بازی می کنند ولی ازماهیت وجودی خود بی خبرند.
با این حال، فوتبال معطل مدیران نمی ماند. شاید با درایت آنها مسیر هموار
شود و روند رُشد آن بهتر، ولی در هر صورت فوتبال راه خود را پیدا می کند
چون جادو بلد است.