لرزه بر پیکر کشورهای آسیایی با جذب رونالدو توسط النصر/ فوتبال ایران همچنان درجا میزند!

«کریستیانو رونالدو» به تیم النصر عربستان پیوست. خبر به همین سادگی است. اما درونمایه این جابهجایی فقط رد و بدل شدن پول هنگفتی که همه از آن صحبت میکنند نیست، آنچه که جهان فوتبال را انگشت به دهان کرده قابلیتهایی است که فوتبال عربستان از خود نشان داده تا بتواند رونالدو را جذب خود کند. رفتن بازیکن سابق رئالمادرید و منچستریونایتد به النصر فقط به ظاهر یک نقل و انتقال در دنیای فوتبال است. کوچ فوق ستاره پرتغالی با دنیایی تجربه که در فوتبال اروپا کسب کرده و حالا به عربستان رفته خیلی نیازمند رمزگشایی نیست. کشوری که تا یک دهه قبل منتقدان به «بریز و بپاش» فوتبالش میخندید که معلوم است خرج کردن دلارهای نفتی امیرهای شیخنشین برای فوتبالی که در کشورش پایگاه مردمی ندارد بیفایده است، امروز همه را متحیر کرده و جهان فوتبال متعجب است که چرا رونالدو حداقل فوتبال آمریکا را برای سالهای آخر کارش انتخاب نکرده است.
اما کمتر کسی پیشبینی میکرد که چرخ زمان آنقدر بر وفق مراد عربها خواهد چرخید که بتوانند ستاره فوتبال جهان را در سالهای پایانی فوتبالش به خدمت در آورند. اینکه چرا عربستان هم توان مالی لازم را دارد و هم مقبولیت کافی برای اقناع کردن بازیکنی مثل رونالدو که در النصر پا به توپ شود، باید برای مسوولان فدراسیون فوتبال ما، هم باعث شرمندگی باشد که حتی در روزگار دارندگی هم انتخابهایشان در حد عقد قرارداد با بازیکنان درجه سوم و چهارم کشورهایی بود که حرفی برای گفتن نداشتند و با بستن بدترین قراردادها چه پولها که دور نریختند، و هم حداقل سکوت پیشه کنند و از بزرگی و توانایی فوتبال آماتوری که در آن دست و پا میزنیم حرفی نزنند. خیلی نیاز نیست که به یکی دو دهه قبل باز گردیم تا عقبماندگی و پیشرفت دیگران را ببینیم. به همین ماجرای «ویلموتس گیت» نگاه کنید.
او چگونه روی نیمکت تیم ملی نشست و چطور توانست میلیاردها ریال نقدینگی کشور را به تاراج ببرد و آب از آب تکان نخورد. اینکه بپرسیم چرا ما به این روز افتادیم و عربستان سرخوشانه با فوتبالش در دنیای امروز خودنمایی میکند، جواب پیچیده و مبهمی ندارد. به جامجهانی نگاه کنید. نمایش عربستان را ببینید و بازیهای خودمان را نگاه کنیم. به بازیهای جام باشگاههای آسیا نگاه کنیم. از آخرین قهرمانی ما که تیم پاس آن را کسب کرد تا امروز سه دهه است که ما فقط دو نایب قهرمانی در آسیا داشتهایم. همان تیم پاس کجاست؟ چه فرایندی طی شد که تیم با سابقهای مثل پاس حتی امروز در لیگ دسته سوم هم حضور ندارد؟ بپذیریم که فقط «پول» نیست که رونالدو را به عربستان کشانده. این فوتبال رو به رشد و آیندهداری است که متولیان فوتبال این کشور پله به پله در حال اجرایی کردن آن هستند و آنقدر از اجرایی شدن آن اطمینان دارند که ستارهها را میتوانند صید کنند.
آنها ابتدا از استخدام مربیان خارجی اسم و رسمدار شروع کردند، هر چند اگر دوران حضورشان کوتاه بود، ولی اثرگذاری موثری داشتند، بعد به سراغ انقلابی اساسی در زیرساختهای فوتبال رفتند و بهترین ورزشگاهها و با کیفیتترین چمنها را مهیا کردند، مدارس فوتبال و آکادمیهای علمی و تخصصی را برای پرورش بازیکنان مستعد راهاندازی کردند، گام بعدی، برگزاری بازیهای تدارکاتی مفید و موثر بود، با حریفان اسم و رسمدار، نه مثل ما دنبال سیرالئون باشند. حالا هم که دست روی «آس» های فوتبال گذاشتهاند.ای کاش مدیران فوتبال ما فقط برای چند روز نگاهی به خروجی و ورودی که در فوتبال اتفاق میافتد میکردند. بازیکنان بیکیفیت و دائم المصدوم را چه گروه یا چه اشخاصی به فوتبال ما تحمیل میکنند؟ در اینکه ظرفیت فوتبال ما برای جذب بازیکنی نه در اندازه رونالدو که هزاران مرتبه از او پایینتر هم مساعد نیست که شک نداریم، ولی اینکه اکثر خارجیهای شاغل در ایران کیفیت که ندارند هیچ، در نهایت هم خسارتهای مالی به فوتبال میزنند جای تعجب دارد. مربیان تراز اول هم که نمیآمدند و آنهایی هم هستند آنقدر منت سرمان میگذارند که ترجیح میدهیم نباشند تا خوار و خفیفمان کنند. پس جای تعجب نیست که کشوری در همسایگی ما با آب و هوایی گرم و اقلیمی خشک این روزها نمایشی از اقتدار و قدرتش را به رخ میکشد. اگر واقعبین باشیم خیلی دیر نیست که فوتبال باشگاهی و ملی عربستان حرف اول را بزند و ما هم مثل همیشه نظارهگر باشیم و به یکی دو شوت به تیر دروازه به خود ببالیم. مسلم است که با این رویه ما هرگز به فوتبال سطح اول دنیا نمیرسیم. با شرایطی که این روزها در فوتبال داریم تجربه میکنیم باید نگران یک دهه آینده باشیم که چه سرنوشتی در انتظار فوتبال باشگاهی و ملی است. چند روز قبل یکی از بازیکنان باشگاهی گفته که هیچ انگیزه و شوقی برای بازی در ایران ندارد، یک بازیکن خارجی بدون اطلاع ایران را ترک میکند، تقریبا حس و حالی برای کسی نمانده، ولی هنوز یک سری از مسوولان فوتبال این دغدغه را دارند که در یک برنامه تلویزیونی چطور مجری و پرسشکننده را با تحقیر و تحکم ساکت کنند تا نشان دهند که حرف، حرف خودشان است و صاحب اَبرقدرت آسیا از هنرنمایی در جامجهانی سخن میگوید.
خبر انتقال رونالدو که امروز جهان فوتبال را تحت تاثیر قرار دارد، لرزهای هم بر پیکر کشورهای آسیایی انداخت. کشورهایی که از الان برای جامجهانی بعدی برنامهریزی کردهاند و میدانند اثرات حضور بازیکن ارزشمندی مثل رونالدو در فوتبال عربستان چقدر میتواند به رشد تکنیکی و تاکتیکی فوتبال این کشور کمک کند. حالا که پای رونالدو به النصر باز شده، هواداران الهلال هم درخواستی برای به استخدام درآوردن «مسی» دادهاند. همان مسی و رونالدو که مدیرعامل استقلال در تمام برنامههای تلویزیونی با قدرت میگوید که آنها را به استقلال میآورد به شرط اینکه در تستهای بدنسازی و پزشکی این تیم قبول شوند! باور میکنید این حرفها را مدیرعامل استقلال به کرات گفته است و جالبتر اینکه وقتی واکنشی از هیچ سمتی نمیبیند باز هم آن را تکرار میکند تا بیشتر معلوم شود که ما چقدر از دنیای فوتبال «پَرت» هستیم. همین رفتارهای غیرحرفهای است که فرق ما را با جهان فوتبال نشان میدهد؛ و وقتی این گفتههای بیاساس نقل میشود در کشور همسایه که کنار گوشمان است، مجموعهای از مدیران حرفهای نشسته و فکر میکنند که برای رشد و ترقیشان چه کار کنند. مدیر عمل هستند تا مدیر حرفهای بیحساب و کتاب.
اگر دنیا از رفتن رونالدو به عربستان متعجب شده، ما که ادعا و «منیت» هایمان گوش فلک را کَر کرده حداقل باید مدتها فقط امور جاری باشگاهها و فوتبال را رتق و فتق دهیم و خیلی دم از بزرگی و توانمندی نزنیم. هر روز که میگذرد بیش از پیش معلوم میشود که آنقدر هم که فکر میکنیم چیزی در چنته نداریم که بخواهیم به آن ببالیم.