شما دیدید کسی پیشنهاد پناهندگی به بازیکنان داده باشد؟
وزیر ورزش دومین کارت زرد را از مجلس گرفت تا ادامه ریاستش بر وزارت مهم و حیاتی ورزش روی لبه تیغ قرار بگیرد. پاسخهای «حمید سجادی» در مورد مسائل فوتبال، نتوانست نمایندگان معترض به شرایط و اوضاع و احوال این روزهای ورزش را قانع کند. اما در متن سخنرانی که از سجادی منتشر شده و فیلم آن را هم وبسایتهای مختلف پخش کردهاند، نکات جالبی جلب توجه میکند. وزیر ورزش ناکامی تیم ملی در جامجهانی را به «طراحی پیچیده "روباه پیر"برای پناهنده شدن بازیکنان تیم ملی تا نقشه خروج بازیکنان از زمین آن هم حین انجام مسابقه» ربط داده است. واقعا بینندگانی که شاهد نمایش ضعیف تیم ملی بودند، در طول بیش از ۹۰ دقیقه احساس کردند که کسی به بازیکنان تیم ملی علامتی برای خارج شدن از زمین میدهد؟ آیا کسی دیده که بازیکنان تیم ملی برای ادامه مسابقه دودل باشند و مرعوب وسوسه روباه پیر شده باشند؟ زمانی که داور برای ایران پنالتی گرفت چطور؟ همچنان انگلیسیها در حال برنامهریزی بودند تا بازیکنان از زمین خارج شوند؟ روی گل دوم نظرشان همچنان همان اعطای پناهندگی بود یا تغییر رویه دادند؟ شنیدن تفکرات توطئه آن هم از جانب وزیر ورزش دور از شان نظام ورزش کشور است. تیم ملی باخت، چون بد بازی کرد، چون آماده نبود، چون تدارکات مناسب نداشت، چون بار دیگر دست به دامان مربی شده بودیم که میدانستیم خمیرهاش همین است، ولی انتظار معجزه داشتیم.
به نظر آنچه که تماشاگران فوتبال دیدند بیش از آنکه دسیسهچینی و توطئه باشد، بینظمی تیمی، بیبرنامگی و نداشتن هدفی برای کسب امتیاز بود. اینکه چرا وزیر ورزش با طرح چنین مباحثی سعی دارد عملکرد تیم ملی در جامجهانی را توجیه کند بیشتر باید مورد توجه نمایندگان مجلس قرار میگرفت. اما نکته اساسی دیگری که باید به آن توجه کرد، حساسیتهای کاذب و بیش از اندازه جامعه درباره فوتبال است. انگار حمید سجادی وزیر فوتبال است تا وزیر ورزش. هیچکدام از نمایندگان مجلس که او را برای پاسخگویی به صحن علنی کشانده بودند درباره دیگر رشتههای ورزشی سوالی نداشتند. نه دغدغه آنها رشتههای پایه بود، نه ورزش زنان. چون این فوتبال است که مثل ویترینی عیار درونی این وزارتخانه را به تصویر میکشد. اگر موفق باشد، یعنی کلیت ورزش موفق است و مدیران ما خودشان را به موفقیت آن سنجاق میکنند و اگر ناکام باشد به غیر مشکلات بیرونی مساله دیگری باعث و بانی ناکامیاش نیست. هیچ کدام از نمایندگان مجلس درباره والیبال، بسکتبال، هندبال، ورزشهای رزمی یا مثلا بازیهای آسیایی و روندی که باید برای موفقیت در این مسابقات طی شود را نه مهم میدانند نه درباره آن سوال میپرسند.
تمام ورزش ما خلاصه شده به فوتبال آن هم نه فوتبال حرفهای که دنیا ارائه میکند، بلکه همین تیمداری سنتی که استقلال و پرسپولیس به نمایش میگذارند. طی روزهای اخیر به غیر از رسانهها که نسبت به انتقال «رونالدو» به النصر عربستان واکنش نشان دادند، هیچ عکسالعملی از سوی مدیران ورزش و مسوولان فدراسیون فوتبال دیده نشد. شاید آنقدر که برای فوتبالدوستان این نقل و انتقال جذاب بود برای سیاستگذاران ورزش نبوده. آنها به همین اندک داشتهها و همین ورود بازیکنان درجه سوم و چهارم از لیگهای بی اعتبار دنیا راضی هستند که تازه وقتی به ما میرسند باید دنبال درمان مصدومیتهایشان باشند. البته مدیرعامل استقلال همچنان دنبال مسی است که به استقلال بیاید. رونالدو را که نتوانست مجاب کند، ولی مسی هنوز در دسترس است! احتمالا این توقع بیجای ماست که دوست داریم فوتبال را در اندازههای حداقلی ببینیم، و گرنه آنها به همین فوتبال بیکیفیت راضی هستند. برای همین است که وزیر باید به مجلسیان پاسخ دهد. حمید سجادی وزیر ورزش نه بعد از مسابقات عذرخواهی میکند، نه در مجلس و برابر نمایندگان مردم. چون این نتایج را حاصل یک فرایند فوتبالی «فشل» و نامناسب نمیداند. حمید سجادی عملکرد تیم ملی در قطر را محصول جریانی غیرفوتبالی میداند که آگاهانه قصد داشته تا تمرکز بازیکنان فوتبال را هنگام مسابقه به هم زده، غافل از اینکه بینندگان تلویزیون چنین صحنههایی که او با آب و تاب تشریح کرده را نه دیده و نه تایید میکنند. خیلی ساده و راحت میشود هم در برابر مردم و هم در مجلس با گفتن ببخشید و انجام یک عذرخواهی ساده نشان داد که پذیرفتن شکست کار خیلی وحشتناکی هم نیست. چرا وزیر ورزش کارت زرد دوم را میگیرد، چون احتمالا نمایندگان مجلس با اغماض و تخفیف به صحبتهایش گوش داده و فرصت دیگری در اختیار او گذاشتهاند تا ببینند در آینده چه پیش میآید. البته که آنها هم با طرز فکر وزیر منتخبشان همسو هستند، ولی حداقل افکارعمومی خیلی نمیتواند در برابر شکست سنگین ایران برابر انگلیس به باورپذیری برسد که بالاترین مسوول ورزش کشور انتظارش را دارد. ما در جامجهانی شاهد نمایشی از یک عملکرد غیرمدبرانه بودیم. آنقدر نمایش ما ضعیف بود که حتی نتوانست از نظر فردی هم برای بازیکنان دستاوری داشته باشد و لیگهای اروپایی را جذب خود کنند. اما همه دیدید که رییس فدراسیون فوتبال با چه ادبیاتی پاسخ منتقدانش را داد و وزیر ورزش هم با «خلط مبحث» کردن سعی کردند که همچنان همه چیز را عادی نشان دهند. هر چند که مهدی تاج در بیانیهای کتبی از نحوه برخوردش عذرخواهی کرد، ولی همان روز تمامی اعضای فدراسیون فوتبال ممنوع المصاحبه شدند.
حمید سجادی وزیر ورزش، یک بار دیگر این فرصت را به دست آورد که در خیابان سئول به ریاست بر کلیات امور ورزش و جوانان ادامه دهد. آنچه که خیلی دغدغه ورزشیها و مجلسیها نبوده و نیست نگاه به آینده است. اینکه سجادی در صحبتهایش درخواست یک جلسه غیرعلنی کرد که اگر موافقت شود هم خیلی نمیتواند عملکرد کارنامه ضعیفاش را توجیه کند. بهتر بود همان حرفهای درگوشیای که سجادی میخواهد درباره اتفاقات قطر به نمایندگان مجلس بگوید، در جلسه علنی میگفت تا همه بدانند که تیم ملی چرا علیرغم بالا بردن سطح توقعات و انتظارات نتوانست نتیجه خوبی بگیرد. البته که عمده نگرانی و پرسش نمایندگان مجلس هم بیشتر ریخت و پاش در فوتبال و عقد قرارداد با بازیکنان خارجی بود تا نتایج تیم ملی. ولیای کاش یکی از نمایندگان مجلس یا حتی سجادی به شکست برابر آمریکا هم اشاره میکردند که آیا در آن مسابقه هم کسی یا کسانی کنار زمین بودند که تمرکز بازیکنان را به هم بزنند یا همه طراحی پیچیده فقط مرتبط به همان بازی با انگلیس بوده است. شاید بهتر باشد یا شایستهتر این بود که وزیر ورزش به عنوان شخص اول تصمیمگیری درباره سیاستهای کلان ورزش، ضمن عذرخواهی از مردم به دلیل انتخابات فدراسیون فوتبال، انتخاب سرمربی و نتایج تیم ملی نشان میداد که از جنس ورزش است و میداند که میدان ورزش همیشه بُرد و پیروزی نیست. اما خب مدیران ما از این جنس نیستند.