آقای نکونام واقعا مستحق اخراج نبودی؟

با میراث فولاد و خودت چه کار کردی آقای نکونام؟ اگر واقعا باور داری که یک مربی حرفهای هستی این راهی که میروی سرانجام ندارد. حتی اگر خوشحال باشی که «خودشیرین»های تیم ملی پشت سر شما ایستادهاند تا یک شبه ره صد ساله را طی کنی. شما که قرار بود همراه با کارلوس کیروش روی نیمکت تیم ملی بنشینید تا به عنوان گزینه احتمالی جانشین، مربی پرتغالی شوید، چرا به این روز افتادهاید؟ اگر تیغ تیز نقد را احساس میکنید این وجه را هم ببنید که به گفته کارشناسان مقابل سپاهان یکی از بهترین بازیهای این فصل را مثل اینکه انجام داده-اید و خبری از دفاع مطلق که به سبک کیروش دوست دارید در دستور کار نبوده است. از بدشانسی شما بوده که این روزها «پیام نیازمند» مثل یک شیر در دروازه سپاهان ایستاده است و بدشانستر اینکه با گل به خوبی بازی را واگذار کردید. جواد نکونام مدتهاست که اقبال عمومی را که پیش از این داشت از دست داده است. علتش هم کاملا بدیهی و واضح است. به غیر از نتایجی که فولاد میگیرد، رفتارهای شخصی او در کنار زمین به عنوان یک مربی باعث انتقاد اهالی فوتبال شده است. بازی با پرسپولیس را علاقمندان به فوتبال فراموش نکردهاند از همان شروع مسابقه او و تیم کمکهایش با داد و فریاد و اعتراض به داور مسابقه شمهای از آنچه که این روزها نکونام را از عرش محبوبیت به زیر کشیده نشان دادند. نکونام گفته در بازی با پرسپولیس به ناحق اخراج شده است. آیا اگر سرمربی فولاد به عنوان یک تماشاگر این مسابقه را دیده بود باز هم همین اعتقاد را داشت؟ در گزارش داوود رفعتی ناظر بازی فولاد با پرسپولیس آمده که «نکونام بارها و در هر صحنهای به داور اعتراض کرده و بعد از هر سوت ممبینی، او و سایر اعضای کادر فنیاش کنار زمین سعی در بردن بازی به حاشیه کردهاند.... در بخش دیگری از این گزارش هم آمده که سرمربی فوتبال کارهای غیرفوتبالی و منسوخ شده انجام داده است. ظاهرا او توپ را به یکی از هواداران روی سکو داده تا زمانی که بازی در جریان است و پرسپولیس در حال حمله، توپ را وسط زمین بیندازند و باعث توقف بازی شود.» حالا که ابعاد آن مسابقه از سوی ناظر بازی باز شده اگر واقعا به دستور نکونام چنین رفتارهای انجام شده باشد، واقعا که او به ناحق اخراج شده است! حتی شنیدن این حرفها هم باورکردنی نیست. جواد نکونام که سابقه بازی در اوساسونا را در کارنامه خود دارد، رکورد بیشترین بازی ملی را به نام خود ثبت کرده، مدتی را روی نیمکت تیم ملی نشسته نباید چنین رفتارهایی داشته باشد. مگر میشود در لالیگا بازی کنی و قبل از شروع مسابقه با تیم داوری جر و بحث داشته باشی؟ اگر واقعا گفتههای ناظر مسابقه صحت داشته باشد که وای به حال این فوتبال. اگر نکونام این کار را کرده باشد پس باید انتظارمان از فوتبالمان همین باشد یک واقعیتی که وجود دارد و ما سعی میکنیم آن را برعکس نشان دهیم. نه اینکه نکونام بازیکن و یا مربی بسیار شاخصی باشد، حرف سر یادگیری اصولی است که باید از فوتبال روز دنیا آموخت. ما از همه نکونامها که پایشان به آن طرف مرزها رسید و برگشتند انتظار داریم که حداقل در چشماندارششان به فوتبال تغییراتی ایجاد شده باشد. اگر قرار باشد که دستاوری به غیر از یک رزومه و دستمزدی به یورو و دلار نداشته باشد که ارزش آنچنانی ندارد. ارزشی که از آن صحبت میکنیم ارزش برای کلیت فوتبال است نه برای زندگی شخصیشان. چرا نکونام این رویه را پیش میبرد؟ اگر او الگوی رفتاری سرمربی پرتغالی را در سرلوحه حرفه مربیگریاش قرار داده که قبلا هم گفتیم نه فایدهای دارد و نه برازنده است. در کجای دنیا سرمربی یک تیم بعد از شکست تیمش آن هم در جامجهانی به سمت هواداران «بینوا» میرود و با نشان دادن انواع و اقسام شکلکها و رفتارها آنها را عامل عدم موفقیت تمیش میداند؟ آیا نکونام بازخوردی که رفتارهای کیروش در فوتبال ایران را داشت به خوبی تحلیل کرده است؟ به همان جوابی که ما رسیدیم رسیده یا آنطور که دوست داشته آن را تفسیر کرده است؟ آن عصیانهای مخرب را تعصب و عشق تعریف کرده یا فرافکنی و مظلومنمایی و داشتن «عقده توجه»؟ شاید اشتباه از مدیران فدراسیون فوتبال بود که سعی داشتند به هر شکلی که شده او را از فولاد جدا کرده و به نیمکت تیم ملی بچسبانند آن هم زمانی که نکونام برای نشستن روی نیمکت تیم ملی «طاقچه بالا» گذاشت و گفت که شرایط فولاد هم کم از تیم ملی نیست. یک وجه دیگر ار هم باید دید، شاید هم نکونام بود که از رفتار مدیران فوتبال «رَکَب» خورد و فکر میکرد هم روی نیمکت تیم ملی مینشیند و هم اگر بالاخره مهدی تاج و همکارانش دل از کیروش کَندند به عنوان سرمربی تیم ملی معرفی میشود. همان سرمربی ایرانی که سالها تفکرات «علمگریز» و «مربی خارجیستیز» به دنبال آن بودند. این مطلب نقدی برای تخریب جواد نکونام نیست که اتفاقا شاید با گذر زمان و تجربه بیشتر، پختگی کافی هم پیدا کند. ولی اینکه او رفتارهای کنار زمینش را عادی توصیف میکند و حاضر نیست زیر بار مسوولیت و قبول اشتباه برود هم برای آینده مربیگری او نگرانکننده است و هم باید دلواپس باشیم که اگر روزی واقعا فوتبال ایران به دوران دهه ۶۰ و ۷۰ عقبگرد و خواست به مربی داخلی رو بیاورد بودن نکونام روی نیمکت تیم ملی بازتولید همان جریانی است که حداقل یک دهه تیم ملی را در سطح آسیا و جهان عقب نگه داشت.
سرمربی فولاد زمانی میتواند به کمتر از سرمربیگری تیم ملی رضایت ندهد که تمام مولفههای لازم را داشته باشد. خودش باعث آرامش بازیکنان و نیمکت همراهش باشد نه اینکه هفت، هشت نفری او را بگیرند و تا راضی شود بعد از اخراج از زمین مسابقه خارج شود. نکونام هنوز برای تیم ملی و سرمربیگری مناسب نیست. او برای رسیدن به تیم ملی راه درازی دارد. نه، چون جوان است، چون آنقدر پخته نیست تا بداند «نیش و نوش» اش را کجا استفاده کند. حتی اگر باند قدرتمند تیم ملی که برای فدراسیون فوتبال هم میتوانند تکلیف تعیین کرده و سرمربی به فوتبال ملی تحمیل کنند، روزهای گذشته پای جواد نکونام را وسط کشیده باشند و به فدراسیون خط داشته باشند که او بهترین گزینه برای نشستن روی نیمکت تیم ملی است. البته وای به حال مدیران منفعلی که بعد از ناکامی و شکست در جامجهانی، هنوز هم برای انتخاب سرمربی تیم ملی دست به دامن بازیکنانی میشوند که نشان دادن خیلی فوتبالی فکر نمیکنند و بیشتر نگاه غیرفوتبالی دارند. آن هم نگاهی از جنس رفاقت با سرمربی و شاید هم پاداشهای کلان و نقدینگی بسیار. همان نگاهی که فوتبالیها به آن «باندبازی» میگویند. امیدواریم که نکونام که میتواند اگر بخواهد از سرمایههای ملی فوتبال حساب شود، بازنگری و تجدید رفتاری در آنچه که این روزها در فوتبال انجام میدهد داشته باشد.