قاب برتر استقلال – گلگهر؛ سکوت ژنرال

بازی استقلال با گلگهر سیرجان به غیر از زیباییهای فنی که دو تیم سعی داشتند ذرهای به نمایش بگذارند، یک نقطه عطف بزرگ داشت و آن رفتار همراه با متانت امیر قلعهنویی بود آن هم زمانی که داور مسابقه به حق یا ناحق برای استقلال در دقایق تلف شده پنالتی گرفت. هر چقدر بازیکنان دو تیم با داد و هوار سعی داشتند داور را مجاب به انصراف کنند یا با دهانهای کف کرده گلو پاره میکردند که بنیادیفر را مجاب کنند که پنالتی درست بوده، آرامترین فرد میدان مسابقه «ژنرال سابق» فوتبال ایران بود که دست به سینه و با لبخندی به تلخی حنظل به لب از دور اعماق این فوتبال مثلا حرفهای را نگاه میکرد. دستش از چاره کوتاه بود و اگر شاید چند سالی جوانتر خودش هم وارد معرکه میشد، ولی او سالهاست که از آن روزهای پر هیاهو مربیگریاش فاصله گرفته است. البته سکوت و آرامش و در واقع تسلیم سرمربی گلگهر برای گزارشگر مسابقه آقای پیمان خان یوسفی خیلی هم خنده-دار و جالب بود و بارها تاکید کرد که «ژستهای ایشان خیلی سینمایی هست و اکت قشنگی داره»، در واقع در کنار همه سیاهیهایی که این روزها فوتبال از نداشتن امکانات زیرساختی و سختافزاری متحمل میشود و معلوم نیست تصمیمات داوری به نفع تیمهاست یا به زیان آنها، انگار گزارش این مسابقه برای پیمان یوسفی خالی از لطف و خنده و مزاح نبود. اتفاقا کسانی که اکت سینمایی بیشتری از خود بروز میدادند و با ناخنهایی که از بیخ آنها را می-جویدند و پشت سر هم برای ندیدن ضربه پنالتی قایم میشدند ساپینتو و دوستانش بودند تا امیر قلعهنویی.
قلعهنویی که روزگاری مردم در ورزشگاهها یک صدا او را با لقب ژنرال صدا میزدند آنقدر از پیچ و خم حوادث گذشت تا امروز به این تسلیم و خلع سلاحی برسد که بیشتر از جار و جنجالها برازندهاش است. او حتی در پُست اینستاگرامی که در مورد انصرافش از سرمربیگری تیم ملی هم منتشر کرد، بسیار محترمانه عذرخواهی کرده بود و حتی به دو سه اسم اشاره کرده بود که برای رسیدن به نیمکت تیم ملی شایستگی بیشتری دارند. هر چند عدهای بعد از انتشار این پُست، در رمزگشایی آن، انواع و اقسام تمسخر و طعنه را پیدا کرده بودند! ولی خیلی به نظر زهرآلود نمیرسید. حالا که فدراسیون اعلام کرده او بین سه گزینه احتمالی برای سرمربیگری تیم ملی است، بعضیها رفتار سنجیده او در بازی مقابل استقلال را هم نوعی تحمل و صبوری برای رسیدن به نیمکت تیم ملی معنی کردند. ولی به نظر میرسد با اتفاقاتی که در بازی با استقلال رخ داد او قید مربیگری در تیم ملی را بزند و سالهای پایانی مربیگریاش را در لیگ کشور ادامه دهد. حتی احتمال اینکه او روزی روی نیمکت آبیها بنشیند هم دور از ذهن است. قلعهنویی در آستانه ۶۰ سالگی به نوعی پختگی رسیده کهای کاش حداقل ۱۰ سال زودتر به این مهم میرسید. او مدتهاست که مصاحبه نمیکند، حرف نمیزند، خبری از «علی» نیست و در دنیای سکوت پیلهای به دور خود پیچیده که از هر حاشیهای به دور باشد. ژنرالی که سالها قبل معتقد بود دستها و آقایانی در کار هستند تا اجازه ندهند او موفق باشد، این روزها حتی «لام تا کام» حرف نمیزند. او همیشه نسبت به کم لطفی تماشاگران واکنش نشان میداد، ولی سالهاست که ترجیح میدهد حرفی نزند، چون یکبار که حرف زد با محرومیت سنگینی روبرو شد. آن روز کسی باور نمیکرد این امیر قلعهنویی است که دارد اینگونه از بیعدالتی در فوتبال صحبت میکند. او سالهای بسیار در مورد رفتار ناعادلانه فدراسیون در دوران سرمربیگری تیم ملی صحبت میکرد. همیشه هم بحث را به تیم ملی میکشاند تا بگوید که چقدر در حقش اجحاف شده است. اما کمکم خاطرات تیم ملی هم به فراموشی سپرده شد و پذیرفت که نمیتواند آنچه برای خود حق و حقوق تعریف کرده است را از این فوتبال مطالبه کند. در تصویر بسته دوربین تلویزیون او با دستهایی که به سینه زده بود به هیاهوی بازیکنان خودش و استقلال نگاه میکرد، یکی دو بار سر تکان داد، ولی کلامی حرف نزد. البته آقای یوسفی متعقد بودند که عجب اکت سینمایی است! آن سوی دیگر میدان هم ساپینتو از سکوی تماشاگران راه افتاده بود که احتمالا جایی کاملا پنهان شود تا ضربه پنالتی را نبیند. این اندازه «شو» و غش و ضعف کردن هم دلنشین نیست. بعد از مسابقه هم باشگاه گلگهر بیانیه تند و تیزی صادر کرد که از فصل آینده مقابل استقلال بازی نخواهند کرد. مسوولان این تیم در بیانیهشان نوشتهاند که قرار است حق رفته استقلال در بازیهای دیگر را برابر تیم ما نقد کنند.
اگر فدراسیون فوتبال لجاجتها و دستدست کردنهایش را برای وارد کردن سیستم کمک داور ویدئویی کنار می-گذاشت و خیلی زودتر برای رسیدن به این خواسته به حق تیمها عمل میکرد امروز سرنوشت همه تیمها تغییر کرده بود. ما بازی تیمهای اسم و رسمدار را میبینیم و گاهی اوقات خودمان بهتر از داوران مسابقات قضاوت می-کنیم، ولی بسیار تیمهایی که از داوری ضربههای کاری میخورند که نه کسی میبیند و نه کسی دنبال احقاق حقشان است. همان اندازه که فدراسیون فوتبال برای انتخاب سریع سرمربی تیم ملی عجله ندارد، برای وارد کردن سیستم کمک داور ویدئویی هم همین اندازه دلمشغول نیست! واقعا مدیران فدراسیون فوتبال تا کی میخواهند با همین رویه پیش بروند؟ هر هفته تیم یا تیمهایی هستند که از قضاوت داوری شاکی شدهاند. اگر منصفانه قضاوتها را بازبینی کنیم خیلی «پُر» بیراه هم نمیگویند. بله داور جایز الخطاست مثل هر انسان دیگری، ولی زمانی که اشتباهات متوالی و تکراری میشوند در صداقت تصمیمات تردیدهایی به وجود میآید.
تصمیم موعود بنیادیفر قشنگیهای این مسابقه را تحت تاثیر قرار داد، اینکه به ضرر گلگهر بوده یا به نفع استقلال نه به گفته کارشناسان میتوان اعتماد کرد نه حرفهای مربیان و بازیکنان دو تیم. این تصمیمهای گرانقیمت را یک تکنولوژی نوین میتواند حل کند که فعلا فوتبال ما از آن بیبهره است.
اگر دقایق آخر مسابقه همه چیز را زیر سوال برد و زشتیهای فوتبال را نشان داد، قلعهنویی قاب برتر این بازی بود. زمانی که تیم برندهاش در آستانه یک اتفاق تکراری بود که منجر به باخت او میشد ایستاد و فقط نگاه کرد. شاید عنوان ژنرال برای امیر جوان زود بود و این روزها که در آستانه دهه ششم زندگیاش قرار دارد، بیشتر برازنده اوست. بعید است که سکوت او در مقابل شکست تیمش آن هم با پنالتی بعد از اتمام وقتهای اضافه دلیلی برای این باشد که به زودی روی نیمکت تیم ملی خواهد نشست. با اجازه گزارشگر محترم مسابقه و فارغ از نگاه کارشناسی سینمایی او برنده این بازی قلعهنویی بود که در غوغای لحظات آخر ایستاد، از دور تماشا کرد، تیمش بازی برده را باخت و باز هم مثل چند وقت اخیر در سکوت به لاک دفاعی خودش فرو رفت.