کمیته انضباطی بخشی از کارنامه فوتبالی دانشگر
«در اختیار کمیته انضباطی قرار گرفت» بخشی از کارنامه فوتبالی «محمد دانشگر» است که یک خط در میان در لابهلای اخبار ورزشی به چشم میخورد. اما این بار لطف کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال شامل حالش شد و با «دفاع موجه و موثر باشگاه سپاهان و عدم احراز تخلف» حکم برائت برای او صادر شده است. آفرین بر وکلای باشگاه فرهنگی ورزشی سپاهان که توانستهاند از یک حرکت غیرفرهنگی و مستهجن آن هم جلوی دوربینهای تلویزیون و تماشاگران یک فعل موجه و قابل دفاع ارائه کنند. کاش فدراسیون فوتبال از وکلای دوستان در باشگاه سپاهان استفاده کند تا در پروندههای آتی و پروندههای باز بسیاری که وجود دارد، بتوانند برنده باشند. حیف است از این پتانسیلهای فردی و قانونی نتوانیم در موارد حقوقی فوتبال استفاده کنیم.
کمیته انضباطی دقیقا رفتار ناشایست محمد دانشگر را مصداق چه رفتار اخلاقی دانسته که او را از تنبیه و جریمه مبری دانسته است؟ آیا فراتر از حرکت دانشگر هم وجود دارد؟ اگر وجود دارد که وای بر فوتبال و بدتر از آن وای بر متولیان فرهنگی که سالها دم از فرهنگ و فرهنگسازی زدهاند و در نهایت خروجی آن شده رفتار شنیع دانشگر. اگر بالاتر از سیاهی رنگی است و بنا به گفته دوست و دشمن بازیکن سپاهان بیاخلاقی را تمام و کمال انجام داده پس در آییننامه کمیته انضباطی تخلف چگونه تعریف شده است؟ شما برای پرخاشگری مربیان محرومیتهای چندین جلسهای تعلیقی و قطعی صادر میکنید، ولی برایتان محرز نشده که او تخلفی انجام داده است؟ اصلا دفاع موجه یعنی چی؟ دفاع موثر چیست؟ چگونه یک کمیتهای که خودش را ناظر بر اجرای انضباط میداند میتواند به این راحتی قانع شود؟ اجازه ندهید به روزی برسیم که دیگر سنگ روی سنگ بند نشود. حرکت بازیکن سپاهان بدون تردید و شک، نمایشی از یک فاجعه اخلاقی است. اشتباه آن جایی است که کمیته انضباطی جای زندگی خصوصی و زندگی حرفهای فوتبالیستها را اشتباه گرفته، قرار هم نیست شما به حریم خصوصی فوتبالیستها و مربیان ورود کنید. ولی در بحث تخلف عمومی چگونه به این راحتی توانستید از کنار حرکت او بگذرید؟ همین احکام صادر شده از جانب شماست که این توهم را در مخاطبان جامعه فوتبال ایجاد میکند که فدراسیون حداقل کاری که میکند، مواظب بعضی از تیمهاست! شما که واژه فرهنگی را پُشتبند تمامی تیمهای فوتبال چسباندهاید و مرتب جار می-زدید که در راستای برنامههای فرهنگی فلان کار را انجام دادهاید چنین دستاوردی خیلی نگفتهها را ثابت میکند. بله، ما هم میدانیم و قبول داریم که دانشگر و دانشگرها محصول یک باشگاه ورزشی نیستند. آنها مثل مستاجرانی-اند که از این خانه به آن خانه نقل مکان میکنند. اشکال از خروجی بخش فرهنگی فوتبال ماست؛ و بدتر این است که شما به جای تقبیح و تنبیه، این رفتار را به دلیل «دفاع موجه و موثر» مستوجب هیچ تنبیهی نمیدانید. این سیاست «یک بام و دو هوا» برای ما قابل قبول نیست. البته که محمد دانشگر مسبوق به سابقه است و در تیم استقلال هم تمام وقتش را بیشتر از آنکه در زمین مسابقه و تمرین بگذراند، در کمیته انضباطی باشگاهش بود. پس تکلیف او مشخص است. انتظاری از دانشگر نداریم. او همین است با همین ظرفیت اندک، که وقتی بازیکن پرسپولیس دروازه خودشان را باز میکند در خیالاتش خود را گلزن مسابقه میداند، او در استقلال هم زمانی که دروازه حریفان را باز میکرد «ژست لاتی» میگرفت و جلوی تماشاگران قدم میزند تا از خود بی خود شدگان را غرق در لذتهای آنی کند و تشویق شود. روی سخن با اعضای کمیته انضباطی است و البته صدها هزار آفرین برای وکلای باشگاه سپاهان که توانستند این مدل رفتار را در چشم شما عزیزان عادی و معمولی جلوه دهند. باور کنید باورش برای جامعه فوتبال سخت است. ما معلمان اخلاق و ادب فوتبالیستها و ورزشکاران، نگاهمان را از سمت زمینهای مسابقه و سالنهای ورزشی مدتهاست که برگرداندهایم. یعنی خیلی راحت و بدون توجیه بگوییم که چشممان را بستهایم. هنوز یکی دو هفته از ضرب و شتم محمدرضا حضرتپور و هواداران هراز آمل نگذشته، محرومیتهای سرمربی استقلال مانند یک سریال هفته به هفته ادامه دارد، سال گذشته که سال بلوای مربیان کنار زمین بود، در زمین فوتبال بازیکنان با کوچکترین برخوردی خودشان نقش ناظر و مجری قانون را اجرا میکنند و از خجالت هم در میآیند، فضای متعفن هواداری بوی گند آن مدتهاست آزاردهنده است، حتی فراتر از فوتبال، به المپیک نگاه کنیم، معمولا تصویری که از ورزشکارانمان دیدهایم چهرههای بازندهای است که خشم و ناکامی خود را سر وسایل داخل سالن خالی میکنند. اگر بگویید که معمولا ورزشکاران چنین رفتارهایی دارند خیلی نمیتوانیم پذیرای آن باشیم. چون ما مدعیان فرهنگ هستیم.
این فرهنگ را که بیتعریف به حال خود رها کرده در تمام عرصهها هم وارد کردهایم. درست این بود که ورزش در حوزه فرهنگ هم میتوانست نتایج خوبی داشته باشد. ولی مگر در ورزش، و در حوزه فرهنگی آن ما چقدر سرمایهگذاری کردهایم؟ چی کاشتهایم که انتظار داریم محصول خوبی درو کنیم؟ یکی دو دهه قبل از مدیرعامل یک باشگاه سرشناس سوال کردم؛ شما در حوزه فرهنگ چه کار کردهاید؟ کمی مکث کرد و بادی به غبغب انداخت و گفت: «توی پارکینگ ساختمان کلی دفتر خط و نقاشی است که ما چاپ کردهایم». پرسیدم برای بازیکنان و مربیانتان؟ گفت: «نه، برای هواداران»، ادامه دادم پس چرا توی پارکینگ هستند؟ کلافه شد و گفت: «این به جای دستتان درد نکنه است؟» گفتم که البته تشکر میکنم، ولی می-خواستم بدانم چرا فلان بازیکنتان با چنین گرفتاری روبرو شده مگر شما که معاونت فرهنگی دارید به بازیکنان جوانتان یاد نمیدهید که معروف شدن مصداق رفتارهای اشتباه نیست؟ عصبانی شده بود، ولی در برابر حرف حساب هم جوابی نداشت که بدهد. الان هم از تمامی باشگاههای فوتبال این سوال را باید پرسید که منظورتان دقیقا از یک باشگاه فرهنگی چیست؟ فرهنگ را چگونه تعریف میکنید؟ زمانی که میلیاردی خرج میکنید تا فلان بازیکن به تیم رقیب نرود نگران مشکلات فرهنگیاش هم هستید؟ هر کجرفتاری از سوی هر بازیکنی تا زمانی که در تیم شما توپ بزند به نام شما نوشته میشود. اصلا نگاهی به سابقه اخلاقی و رفتاری بازیکنانی که خرید و فروش میکنید میاندازید؟ اصلا برایتان اهمیت دارد؟ اینکه میلیونها نفر از تلویزیون چنین حرکات و رفتار سخیفی را ببینند خجالت نمیکشید؟ راستی ببخشید یادمان نبود که همیشه میشود با «دفاع موجه و موثر» هر اشتباه و کجرفتاری را توجیه کرد. اشتباه از ما بود که از ابتدا فکر میکردیم این صحنهها عادی است و قابل قبول. شما به همان شیوه و مرامنامه خودتان پایبند باشید، فقط اگر حرکاتی شبیه آن تکرار شد باز هم دفاعیات موجهی آماده داشته باشید. چون این چنین است که امر مشتبه میشود من که خطاکار نیستم. فقط شیرینکاری را دوست دارم پس آن را تکرار میکنم. دانشگر در مقابل زنیت روسیه همین کار را کرد و، چون کسی خرده نگرفت باز هم تکرار کرد. احتمالا برای تکمیل شیرینبازیهایش باز هم چنین کارهایی انجام دهد. درس خوبی به جامعه فوتبال ندادید.
کاش این موقعی انتقاد میکردید که خلیل زاده و کنعانی و کامیابی نیا در تیم پیروزی انجام میدادن
موقعی انتقاد بکنید که ساکت الهامی میزنه تو سینه داور شش ماه محروم میشه اما یحیی گل محمدی وقتی میزنه شش جلسه
اگر این ها میگفتید بی طرفی شما ایمان میاوردیم