پرسپولیس قهرمان شد، استقلال خودزنی کرد
بالاخره طناب سپاهان و استقلال از همان جایی که محکم بود پاره شد و قهرمانی لیگ برتر به پرسپولیس رسید. در پاره شدن این طناب بیش از آنکه به زعم مدیران و مسوولان و طرفداران و رسانههای حامی استقلال و سپاهان، داوران و سازمان لیگ و مسوولان ورزشگاه آزادی و دیگر ورزشگاههای کشور نقش داشته باشند، این کادر فنی و جماعت پیشکسوتی بودند که با به هم زدن نظم فکری و تمرکز بازیکنان دو تیم جام را دودستی تقدیم رقیب کردند و حالا باید از فردا – شاید هم یکی دو ساعت دیگر – منتظر شروع بیانیهنویسی آنها در فضای مجازی باشیم تا به نوعی فرار رو به جلو را انتخاب کنند. همه بدبختی استقلال از یک بُرد پرگل و بحث برانگیز مقابل هوادار آغاز شد. همین تجربه را پرسپولیس زمان برانکو زمانی که استقلال را ۴ بر ۲ شکست داد برای این تیم اتفاق افتاد. زمانی که این تیم توانست هوادار را با ۶ گل شکست دهد، پیشکسوتان فراموششده استقلال، با استفاده از تریبونهای «فَت و فراوانی» که این روزها مثل قارچ از هر سمت و سویی رشد کردهاند با «پیروزی پیروزی» گفتن و زیر سوال بردن موفقیتهای رقیب نشان دادند که چه فاصله دستنیافتنی با اسم و رسم پیشکسوتی و ستاره بودن دارند. استقلال از همین «نقطه ضعفی» که همیشه یقهاش را میگیرد ضربه خورد. تیمی که خوب بازی میکرد، چشمنواز بود و به راحتی بلای جان مدافعان حریف میشد، امتیازهای حیاتی را یکی پس از دیگری از دست داد، چون آنقدر تمرکز اطرافیان این تیم روی تخریب دیگران بود، حواسی برای موفقیت تیمشان باقی نماند. مثلا محمد نوری از زمانی که سمتی در استقلال گرفته و عضو هیات شده، روزی نیست که با کودکانهترین ادبیات جنگ و جدلی به راه نیندازد. ولی متوجه شدید جناب نوری دود آتشی که برافروختید به چشم خودتان رفت. حیف از آن پیشکسوتان منتقد و محترمی که در فضای «لمپن بازی» هواداری مسوولان استقلال نه جایی دارند و نه صدایشان شنیده میشود.
سپاهان هم از همین ناحیه ضربه خورد. تیترهای روزنامه هواداری این تیم در یکی دو روز مانده به هفته آخر، لیگ تا توانستند به عالم و آدم تاختند آن هم چه تاختنی، بیش از آنکه نشانی از هواداری باشد، بیانگر خشمی بود که نمیدانستند یا شاید هم آگاهانه آن را بیان کردند. سپاهان هم بدزمانی لغزید و با تساوی مقابل ملوان قهرمانی را از دست داد که به نظر کسی مقصر نبود. البته تا نظر مسوولان و مدیر رسانهای این باشگاه چه باشد.
اما قرمزها خیلی به موقع خود را «جمع و جور» کردند. یک سرمربی عصبی و معترض زمانی که توانست بر اعصاب خود مسلط شود، پرسپولیس هم بر لیگ مسلط شد. پرسپولیس که تا نیمههای فصل کمتر کسی احتمال میداد حتی به عنوان سومی برسد، خیلی به موقع خود به مسابقات برگشت و با گرم نگهداشتن تنور رقابتها، در روزهایی که فوتبال خیلی مثل قدیم برای بخشی از طیف هواداری فوتبال دیگر جذاب نیست، بار دیگر مردم را به ورزشگاهها کشاند و با ارائه نمایشهای منطقی و هوشمندانه جام دیگری را به نام خود ثبت کرد. البته تا فرزاد مجیدی «کمک سرپرست» فصل قبل استقلال چه نظری داشته باشد! ما به مجیدی و دوستانی مثل او حق میدهیم، فوتبال ورزش بیرحمی است نه در کسب نتایجی که تیمها کسب میکنند. بلکه بیرحمی و رذالت فوتبال زمانی بیشتر میشود که ستارههای کمسوی دوران بازیگری بعد از دوران حرفهای؟! هر چقدر که در فضای مجازی یا پشت میکرون فلان شبکه و بهمان کانال اینترنتی با صدای بلند داد میزنند کمتر دیده میشوند. بیچاره آن پیشکسوتی که با منطق و استدلال و البته دلسوزی از ضعفهای تیمش میگوید و نگران است، ولی این روزها کسی به صدای منطق انسانها گوش نمیدهد و فریادهای بلند مثل صدای طبل توخالی برای طیف وسیعی جذابتر است. همان دلسوزانی که بارها رفتارهای عصبی و پرخاشگرانه ساپینتو را نقد کردند، ولی مسوولان استقلال بر این باور بودند که او به دلیل عشق «بی حد و حصر» چنین رفتارهایی دارد که خیلی هم جذاب است! کاش به جای تاکید این جذابیتها و کارآگاه بازی برای پیدا کردن مقصر، اجازه داده بودید استقلال همان روال خود را پشت سر میگذاشت و برای دومین سال پیاپی قهرمانی را تجربه میکرد. آنقدر بیانیه نوشتید و فیلمهای بازیها تقطیع کردید تا حقانیت خود را ثابت کنید که مربیان دیگر تیمها نیز احساس کردند جذاب بودن در فوتبال ایران یعنی داشتن همین رفتارهای آماتور و استفاده از ادبیاتی که در شان مربی یک باشگاه نیست.
بدون شک استقلال از داوری ضرر کرده است، همانطور که تیمهای پیکان و نساجی و نفت مسجد سلیمان و سپاهان و حتی پرسپولیس هم که قهرمان شد، بینصیب از این مشکلات نبودند. اما به خاطر بیاورید بیش از آنکه داوران قهرمانی را از شما بگیرند، این مدیران پیشین بودند که لطف کردند و با عدم مدیریتشان به ناکامی شما دامن زدند.ای کاش اول فصل به هر کدام از این دو مدیر محترم یک جام داده بودند تا آن را به کارنامه پُربار خود سنجاق میکردند و بعد از آن اجازه میدادند استقلال به زندگی خود برسد. همان جامی که فرزاد مجیدی معتقد است باید اول فصل به «پیروزی» بدهند و بقیه بعد از آن با هم مسابقه دهند! به نظرتان بهتر نبود به جای حرفهای کودکانه، نقدی به مدیریت سابق تیمتان میداشتید؟ زمانی که میلیارد میلیارد پول در این باشگاه غیب میشود، شما دقیقا کجا بودید؟ اخبار باشگاه متبوع خودتان را پیگیری میکردید؟ حتما از اوضاع اقتصادی این روزهای مردم مطلع هستید و میدانید که حتی صدهزار تومان هم برایشان چقدر ارزشمند است. خبر دارید جناب دکتر فتحالهزاده، طبق فرمایش خودشان ۳۰۰ میلیون تومان کمک نقدی از مردم گرفتهاند و کسی نمیداند آیا این پول به صاحبانش برگشته یا آن هم به دیگر مدارک باشگاه ضمیمه شده است. شما از یاد رفتگان روزگار قدیم استقلال به جای خنجر زدن به حریفان، بهتر نبود با نقد مدیریت باشگاه حداقل واکنشی به حذف استقلال از آسیا نشان میدادید؟ جواب همه این پرسشها منفی است. چرا؟ چون اگر این مسائل دغدغه شما به عنوان فردی بود که در قامت پیشکسوت ظاهر میشد استقلال هم در آخرین مسابقات با به هم ریختن جو تیمش به این حال و روز نمیافتاد. شماها فقط بازیکنانی هستید که به لطف رسانههای زرد از تک فرصتها برای حمله و یکهتازیهای هواداری کور استفاده میکردید و امروز باید شاهد جشن و پایکوبی بازیکنان پرسپولیس باشید. البته شما هم خیلی مقصر نیستید، «هوادار – خبرنگار»ی که اعلام میکند بازیکن سابق پرسپولیس در نساجی پاس گل میدهد، بدون شک شما هم از همین طناب آویزان هستید.
کاش برای فصل آینده کمتر تریبونی در اختیار شما قرار بگیرد. نه برای اینکه از بیانات شما محظوظ نشویم برای اینکه هر حرفی که میزنید و هر استوری نفرتآلودی منتشر میکنید خنجری است که به پیکر تیم محبوبتان وارد میشود. البته اگر سال آینده هم کمک داور ویدئویی نباشد، بهانه برای لفاظیهای دیگری دارید. ولی تکرار این رفتارها نه به استقلال کمک میکند نه شما را بزرگ و دلسوز نشان میدهد. حداقل امسال شاهد بودید که با این مصاحبههای یک خط در میان چه بلایی به سر تیمتان آوردید. اشتباه کودکانه شما را سپاهانیها هم تکرار کردند و با ادبیاتی بچهگانه زیر پای تیم خود را خالی کردند. لطفا کمی بزرگوارانه، کمی بزرگمنشانه، به تیم رقیب تبریک بگویید و نشان دهید که خارج از دنیای مستطیل سبز، رفاقت معنای دیگری دارد. ولی اگر به احتمال بعید تبریکی هم گفتید، لطفا بدون نیش و کنایه باشد. شما خودتان بودید که تمرکز بازیکنانتان را به هم زدید.