امیدوارم حال هوادار اورژانسی استقلال خوب باشد/ حتما باید یک نفر بمیرد تا به داد باشگاه برسید
محسن یوسفی، هافبک اسبق استقلال درباره اتفاقات امروز و تجمع اعتراضی تعدادی از هواداران مقابل باشگاه استقلال اظهار داشت: وقتی فیلم حضور هواداران مقابل باشگاه استقلال را میدیدم واقعاً متاسف شدم. وقتی دیدم یک نفر دستش را روی قلبش گذاشته و در حال بدی قرار گرفته بغض گلویم را گرفت. نمیدانم چه بر سر این باشگاه آورده اند که اینقدر مشکلات برایش به وجود آمده! چه اتفاقی در این مجموعه رخ داده که این همه بلا باید بر سرش بیاید؟ از مهر سال گذشته که مدیریت باشگاه تغییر کرد یک آب خوش از گلوی این مردم پایین نرفته است.
وی افزود: حتماً باید یک نفر بمیرد یا بلایی بر سر این مردم بیاید تا دست از سر این هوادار بردارید! مگر چه اتفاقی افتاده است! استقلالیها چه گناهی کردهاند که باید تاوان آن را پس بدهند؟ چرا مسئولین اینقدر درباره این تیم بی مسئولیت شدهاند! گناه این مردم چیست که فقط از این دنیا یک تیم و یک استقلال را دوست دارند؟ کسی که در هوای ۴۰ درجه تهران و در این اوضاع بد اقتصادی و گرانیهای موجود خودش را از مناطق مختلف به باشگاه میرساند هم حتماً دلیلی برای این کار دارد وگرنه بیکار نیست. تک تک این افراد خانواده دارند، کار دارند، شغل دارند، پسر دارند، شوهر دارند، زن دارند... اینها همه دغدغههایی دارند که باید به آنها رسیدگی کنند اما شما ببینید استقلال چقدر برایشان مهم است که خودشان را به این روز میاندازند!
یوسفی با اشاره حضور اورژانس مقابل باشگاه استقلال برای رسیدگی به هوادار سرطانی که دچار حمله قلبی شده بود گفت: امیدوارم حال این دوست عزیز خوب باشد. حرفهایش را شنیدم. در بخشی از صحبتهایش حرفهای قشنگی میزد و میگفت این فقط استقلال است نه دشمن کشورمان. چرا مردم را تا این حد تحت فشار قرار میدهید؟ یک نفر هم پاسخگو نیست! چرا عدهای به خودشان اجازه میدهند در کارهای باشگاه دخالت کنند!
وی اضافه کرد: چطور ممکن است متن قراردادها مثل آب خوردن در اختیار خبرگزاریها قرار بگیرد؟ حتما عده ای برای تخریب استقلال برنامه ریزی کرده اند و اتفاقا درست هم پیش می روند. شما را به خدا یک نفر پاسخ بدهد! یک نفر به این مردم بگوید که لااقل بدانند اصلاً قرار نیست تیمی به نام استقلال وجود داشته باشد. شاید دنبال همین هستند. اگر واقعاً برنامه همین است زودتر تکلیف این مردم را روشن کنید تا اینقدر حرص و جوش نخورند.