تداوم سیاستگذاری برقی نفتمحور/ راندمان ۳۴ درصدی نیروگاهها، ۶۶ درصد سوخت کشور را تلف میکند
مهدی عربصادق در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، در ارزیابی تامین برق صنایع در کشور اظهار داشت: صنعت برق از صنایع بسیار مهم و زیرساختی کشور است که امروز خود به گلوگاه توسعه اقتصادی تبدیل شده است و هر روز مشکلات این صنعت بغرنجتر و شرایط تامین انرژی پایدار در کشور بحرانیتر شده و پدیده خاموشی هر روز گسترش مییابد. در ظاهر بنظر میرسد اصلیترین علت خاموشی، ناترازی در تولید و مصرف برق است که البته این خود معلول از ناترازی در اقتصاد برق و افت سرمایهگذاری در این صنعت مهم و زیربنایی است.
وی افزود: مسئولین فعلی صنعت برق، قیمتهای دستوری و تکلیفی انرژی را عامل ناترازی برق و افت سرمایهگذاری میدانند، اما واقعیت این است که قانون رفع موانع تولید و برنامه ششم برای مابهالتفاوتها راهکارهای قانونی ارائه کرده ولی مسئولین صنعت برق هیچگاه بدرستی از این ظرفیتها استفاده نکردهاند.
این کارشناس حوزه انرژی تصریح کرد: از طرفی این همه ماجرا نیست، ما در کشورمان بالاترین تلفات تبدیل انرژی در نیروگاه با راندمان بسیار پایین و تلفات انتقال را در شبکه داریم که هزینه تمامشده هر کیلووات ساعت انرژی را به ۱۰ سنت نزدیک کرده است در این شرایط این سوال مطرح است که چرا هزینه تلفات بالای شبکه و راندمان پایین نیروگاه را مردم باید پرداخت کنند؟
وی بیان داشت: از طرفی سوخت غالب نیروگاههای حرارتی گاز است و به ازای هر متر مکعب گاز، حدود ۳.۳ کیلووات ساعت برق تولید میشود، وزارت نیرو تا سالهای متمادی این گاز را که ثروت ملی است تقریبا به صورت رایگان دریافت میکرده است و بیش از نیمی از بهای تمام شده برق، مربوط به هزینه گاز است که از ثروت عمومی هزینه میشود (هر مترمکعب گاز ۵۰ ریال که تقریبا ناچیز است و البته مدتی است این عدد ناچیز دو برابر شده است که باز هم نسبت به بهای واقعی گاز تقریبا صفر است).
عربصادق خاطرنشان کرد: اکنون که در فصل گرما با مشکل ناترازی ظرفیت عملیاتی نیروگاهی و مصرف مواجه هستیم، میزان توان تولیدی حدود ۶۲ هزار مگاوات است که بیش از ۱۰ هزار مگاوات ناترازی بین نیاز مصرف و توان تامین شده وجود دارد البته بنده معتقدم این عدد ناترازی صحیح نیست چراکه برنامه خاموشی صنایع که تحت عنوان نادرست مدیریت مصرف به صنایع اعمال میشود باید در نیاز واقعی مصرف لحاظ شود، بنابراین ناترازی واقعی در تولید و مصرف بیش از ۲۰ هزار مگاوات است.
وی تاکید کرد: اگرتلفات شبکه برق که اکنون ادعا میشود ۱۳ درصد است و البته در واقعیت حداقل ۱۸ درصد است و نسبت به متوسط دنیا حدود ۱۰ درصد بیشتر و شرایط بدتر است، تدبیر شود حداقل ۶ هزارمگاوات رشد ظرفیت عملیاتی از منصوبه فعلی خواهیم داشت و این با کمتر از ۱۰ درصد هزینه احداث و نصب شبکه و نیروگاه جدید محقق میشود.
این کارشناس حوزه انرژی علت ناموفق بودن برنامه کاهش تلفات در صنعت برق را غیرفنی دانست و افزود: وضعیت فعلی شبکه برق کشور نه سیستم دارد و نه رویتپذیر است. رویتپذیری به این معنا که سناریوهای مختلف پیشرو با افزایش بار و رشد مصرف، خروج خط و نیروگاه و ترانسفورماتور بصورت دقیق و فنی مدیریت شود و این در شبکه وجود ندارد و منجر به این شده که در نقاط مهم شبکه قابلیت اطمینان وجود نداشته باشد و به ازای هر رشد بار یا خروج المان، به همان میزان خاموشی اعمال کنیم.
وی گفت: در برنامه ششم توسعه احداث نیروگاههای جدید با راندمان ۵۵ درصد و بالاتر تکلیف وزارت نیرو بوده است اما درصد تحقق تقریبا صفر است، حتی در ارتقای واحدهای بخار و گاز به سیکل ترکیبی که راندمان نیروگاهی را تا ۴۵ درصد افزایش میداد؛ ناموفق بودهایم ولی اکنون حدود ۳۹ درصد نیروگاههای حرارتی ما در کشور سیکل ترکیبی شدهاند.
عربصادق در ادامه با بیان اینکه احداث ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه حرارتی نیاز به سرمایهگذاری در حدود ۴۵۰ هزار میلیارد تومان است که بهترین مسیر اقتصادی آن فاینانس است، خاطرنشان کرد: اکنون بیش از ۹۱ هزار مگاوات ظرفیت منصوب نیروگاهی در کشور وجود دارد اما در اوج بار حدود ۶۲ هزار مگاوات تولید داشتهایم. یعنی نسبت تولید عملیاتی به ظرفیت منصوبه زیر ۷۰ درصد است و این بجز موضوع راندمان نیروگاهی و تلقات شبکه است.
وی با بیان اینکه حدود یکسوم نیروگاههای موجود در شبکه و مدار نیستند، خاطرنشان کرد: دلیل آن این است که تعمیرات و اورهال بموقع نداشتهاند، از سوی دیگر میگوییم راندمان نیروگاهی ما حدود ۳۴ درصد است و معنای آن، ۶۶ درصد اتلاف سوختهای فسیلی است و جبران کسری آن با مازوتسوزی و آلودگی و استهلاک نیروگاهها است، حال آنکه اگر ۱۰ درصد این راندمان متوسط افزایش مییافت، برای حفظ و نگهداشت سرمایههای ملی اعم از سوخت و سختافزار نیروگاه میتوانست مفید باشد.
این کارشناس ارشد انرژی در ادامه یادآور شد: در نیروگاههای تجدیدپذیر هم سهمی در حدود یک درصد از کل (۱۰۸۰مگاوات) داریم و این نشان میدهد که در سیاستگذاریها همواره متکی به نفت و سوختهای فسیلی بودهایم و سادهترین روش را برای تولید انرژی استفاده کردهایم.
وی با تاکید بر اینکه توسعه صنعت برق بایستی سیستماتیک و فرآیند محور باشد، گفت: لازمه افزایش ظرفیت نیروگاهى، احداث خطوط انتقال و شبکههاى فوق توزیع و پاییندست توزیع است.همچنین احصای ظرفیت عملیاتی از نیروگاههای منصوبه بسیار ضروری است و با ارتقای راندمان از طریق احداث نیروگاهها با توربینهاى نسل جدید و همچنین توسعه نیروگاههاى مجزای گاز و بخار به سیکل ترکیبى، کاهش تلفات تبدیل انرژی و همچنین تلفات شبکه انتقال، بهینهسازى مصرف و مدیریت آن با روشهای پیکسایی، هوشمندسازى و اتوماسیونسازی شبکه، تعمیرات، اورهال، نوسازی و بازسازی بهنگام، توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر، قراردادهای دوجانبه خرید تضمینی با ایجاد جذابیت برای سرمایهگذاران ضرورت دارد و بدیهی است لازم است حداقل در فصل زمستان نیروگاههای فرسوده و غیرقابلاصلاح از مدار خارج شوند تا از اتلاف سوخت پرهیز شود.
عربصادق گفت: بنظر میرسد در برنامه هفتم توسعه کشور نیاز به سیاستگذاری جدی و عملیاتی در سه بخش صنعتی، مسکونی و صادراتی داشته باشیم و اولا برق را کالا ببینیم نه خدمات و دوما وزارت نیرو هزینه استفاده از منابع ملی را بپردازد. همچنین شبکه برق کشور باید تحت مدیریت یکپارچه در بخشهای تولید، انتقال و توزیع باشد و این با متمرکز کردن این مدیریت محقق میشود.
انتهای پیام/