ماندن رحمتی در نساجی درست بود یا اشتباه؟
نساجی یک مجموعه خصوصی است. به طور طبیعی هر کس که هزینهای میکند به دنبال رسیدن به اهدافی است و حساب دو دو تا چهار تا و سود و ضرر را مالک و مدیران نساجی بهتر میدانند اما اینجا فوتبال است و قوانین خود را دارد. کنار گذاشتن مهدی رحمتی در این مقطع از فصل اشتباه بزرگی بود که خوشبختانه مدیران نساجی مرتکب نشدند. این تیم را مهدی رحمتی بسته و به طور طبیعی خودش بهتر از هر کسی میتواند از آنها بازی بگیرد.
ما همیشه فقط به شوک ناشی از برکناری مربی نگاه می کنیم و بخش مهم داستان یعنی «جانشین» را بی خیال می شویم. وقتی شما تیم یک مربی را میگیرید و به یک مربی تازه وارد میدهید، او حداقل چند ماه زمان لازم دارد تا با بازیکنان هماهنگ و نقاط ضعف و قوت تیم را بشناسد. مگر نساجی اینقدر زمان دارد؟ در فوتبال دنیا حداقل زمانی که به یک مربی برای سنجش کیفیت او میدهند یک فصل است، ما هنوز در هفته دهم لیگ برتر هستیم و چطور میتوان به این سرعت در مورد کیفیت کار نساجی با رحمتی قضاوت کرد؟
در این فوتبال همیشه یک ضعیفتر جانشین فرد فعلی شده و باید به فوتبالیها حق داد که همچون مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید بترسند! رحمتی برود که چه کسی جای او بیاید؟ مربی خارجی فصل قبل را فراموش کردید که در همین نساجی جانشین مطهری شد؟ فقط یک ماه تا نیم فصل فاصله داریم و مسابقات برای جام ملتهای آسیا تعطیل میشود. آن زمان فرصت بسیار بهتری برای بررسی و تصمیم گیری است نه الان که تیم در کوران مسابقات است. شوک دادن با تغییر مربی هم در فوتبال قواعد خود را دارد.
مگر قرار بوده نساجی با مهدی رحمتی یا هر مربی دیگر در لیگ قهرمانان آسیا چه کار کند؟ احساساتی برخورد کردن حق هواداران است نه شیوه کارشناسان و اهالی فوتبال. اینکه در فضای مجازی بابت یک نتیجه به یک مربی حمله شود اتفاق عجیبی نیست. اینکه هوادار نوجوان حاضر در ورزشگاه تحت تاثیر شرایط با دیگران همسو و شعاری بدهد، در ذات فوتبال است. عجیب آنجاست که اهالی فوتبال و حرفهایهای این کار تحت تاثیر فضای مجازی تصمیم بگیرند! فضایی که خود فوتبالیها به کرات گفتهاند با حداقل قیمت و هزینه میتوان در آن موج راه انداخت و بهرهبرداری کرد!