شلیک دولت به قلب ورزش؛ بحران مالی در انتظار فدراسیونها!
سالهاست ورزش ایران با مشکلات مالی زیادی دست و پنجه نرم می کند. به غیر از چند رشته ورزشی مثل فوتبال، والیبال و کشتی، سایر رشته های ورزشی کشور با مشکلات مالی زیادی روبرو هستند.بعضی رشته ها حتی از پس هزینه های جاری خودشان بر نمی آیند و بودجه شان آنقدر پایین است که به قول یکی از روسای فدراسیون ها:«رویمان نمی شود بگوییم چقدر به ما می دهند.» بودجه بعضی از رشته های المپیکی ما شاید به اندازه قرارداد یک بازیکن تراز اول فوتبال نباشد و همواره این اختلاف است که صدای ورزشکاران را در آورده است.
در بحبوحه همه این مشکلات حالا قانونی دارد تصویب می شود که تیر خلاص را به پیکره ورزش ایران می زند.قصه از این قرار است که دولت لایحه اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم را به مجلس داده است.لایحه ای که تصویب آن به معنای واقعی کمر رشته ها و فدراسیون های ورزشی را خواهد شکست.در بخشی از لایحه آمده است که ماده ۱۳۴ از قانون مالیات های مستقیم حذف خواهد شد.اما این ماده چه می گوید.در این ماده آمده است: درآمد حاصل از تعلیم و تربیت مدارس غیرانتفاعی اعم از ابتدایی،راهنمایی، متوسطه، فنی و حرفهای آموزشگاههای فنی و حرفهای آزاد دارای مجوز از سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی غیرانتفاعی و مهدهای کودک در مناطق کمتر توسعه یافته و روستاها و درآمد موسسات نگهداری معلولین ذهنی و حرکتی بابت نگهداری اشخاص مذکور که حسب مورد دارای پروانه فعالیت از مراجع ذیربط هستند همچنین درآمد باشگاهها و موسسات ورزشی دارای مجوز از وزارت ورزش و جوانان حاصل از فعالیتهای منحصرا ورزشی از پرداخت مالیات معاف است.آییننامه اجرایی این ماده به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.بندی که اصلاحیه آن هم به امضای مراجع ذی صلاح هم رسیده بود.
تصویب این لایحه به صورت واضح این است که همه درآمدهای فدراسیون ها از جمله درآمد حاصل از اسپاتسرینگ، صدور کارت مربیگری، داوری، درآمدهای تبلیغات و ... مشمول مالیات خواهد شد.یعنی ریال به ریالی که وارد فدراسیون های ورزشی شود،ریال به ریالش مشمول مالیات خواهد شد که اتفاق بدی برای رشته های ورزشی است.
خطرات حذف ماده ۱۳۴؛ورزش گران برای مردم
نکته ای که در حذف ماده ۱۳۴ و عواقب آن به وجود می آید این است که اگر ماده ۱۳۴ و آیین نامه آن حذف شود فدراسیون ها آسیب زیادی نخواهند دید! بلکه باشگاه های ورزشی و تمام ورزشگاه هایی که فعالیت های اینچنینی دارند مشمول مالیات خواهند شد.پر واضح است که بیشتر قهرمانان بعد از دوران ورزشی خودشان تمام تلاش شان را می کنند تا با احداث باشگاه منبع درآمدی برای خودشان ایجاد کنند و هر آنچه که طی این سال ها آموزش دیده اند را به شاگردان خوشان بیاموزند اما مالیات دادن آنها تبعاتی دارد که به بررسی آنها می پردازیم:
۱: با مالیات دادن باشگاههای ورزشی، ورزش برای مردم پرهزینه تر خواهد شد. این روزها به دلیل هزینه بالای خیلی از باشگاه های ورزشی مردم کمتر سمت رشته های ورزشی می روند و ورزش ه مثل خیلی چیزهای دیگر از جمله گوشت و مرغ از سید خانوارها حذف خواهد شد.
۲: با عدم استقبال مردم از ورزش، درآمد باشگاههای ورزشی و قهرمان های باشگاه دار کاهش پیدا خواهد کرد.
۳:با عدم استقبال مردم از ورزش، سطح سلامت جامعه از شرایط فعلی کمتر خواهد شد.سرانه ورزش در ایران بسیار پاین است و هیچ مشوقی وجود ندارد تا اولا مردم را به سمت ورزش کردن سوق دهد و ثانیا شرایط ورزش آسان و ارزان را برای مردم فراهم کند.در واقع با حذف این ماده، عملا هزینه ورزش برای مردم زیاد می شود و بار این هزینه هم، با این شرایط اقتصادی و معیشتی به مردم تحمیل خواهد شد.
فدراسیون ها چه کار می کنند؟
در خصوص فدراسیون های ورزشی راه خیلی ساده و روشن است؛در صورتی که از درآمدهای فدراسیونها، مالیات گرفته شود آنها هم مجبور هستند از کسانی که برای مدرک مربیگری، داوری و ... ثبت نام می کنند مالیات بگیرند و این مالیات را به دولت بدهند.این در حالی است که در خیلی از مناطق محروم همین حالا هم توان پرداخت هزینه های ثبت نام وجود ندارد و بدون تعارف باید گفت که مربیان و داوران با مدرک معتبر به تدریج از ورزش حذف خواهند شد.
دولت له باشد نه علیه ورزش
دولت همواره یکی از پشتوانه های اصلی ورزش کشور بوده است.در شرایط فعلی مملکت که بخش خصوصی جایگاه مشخصی در ورزش ندارد و دولت خیلی از رشته ها را انحصار کرده است حذف این ماده و تبصره های ذیل آیین نامه جدا از تبعات سلامت و اجتماعی و تعطیلی باشگاه ها(به خصوص در مناطق محروم کشور)،ورزش مهمترین حامی خودش را از دست خواهد داد.انتظار می رود که دولت یا به طور کامل و با ساز و کاری مشخص ورزش را به بخض خصوصی واگذار کند یا اگر می خواهد خودش نقش اول این فیلم باشد،استخوان لای زخم نشود و شرایط ورزش کردن برای مرد را سخت و سخت تر نکند.سوال اینجاست که موقع بررسی این لایحه در هیات وزیران در خردادماه امسال، وزیرانی و یا روسای سازمان هایی که مجموعه های تحت نظر آنها از این موضوع متاثر می شوند کجا بودند یا اصلا متوجه شده اند که چه چیزی را دارند بررسی می کنند؟ضمن اینکه چرا پس از گذشت چند ماه کسی اعتراضی در این مورد نکرده است یا قدمی را برای ورزش بر نداشته است؟ورزشی که در برنامه هفتم توسعه هیچ بودجه ای برای آن در نظر گرفته نشده است!
علی می ماند و حوضش
در حال حاضر بسیاری از فدراسیون های ورزشی آنقدر از لحاظ مالی در تنگنا هستند که حتی توانایی پرداخت حقوق کارمندان خودشان را ندارند. پس از کرونا و تعطیل شدن لیگ های بعضی رشتهها، فدراسیونها هنوز نتوانسته اند قراردادهای خوبی با اسپانسرها ببندند و مشکلات مالی گریبان خیلی از آنها را گرفته است. در واقع بودجه ای که وزارت ورزش به فدراسیون ها می دهد کفاف کارمندان آن فدراسیون را هم نمی دهد و روسا برای تامین مخارج تیم های ملی و ملی پوشان دست به دامن کمپانیهای خصوصی و دولتی برای جذب اسپانسرینگ می شوند تا بتوانند هزینه ملی پوشان شان را تامین کنند.
یکی دیگر از راه های درآمدی فدراسیون ها برگزاری کلاس های مربیگری و داوری است که علاوه بر تربیت مربی و داور و پشتوانه سازی،بخشی از هزینه ها را جبران می کند؛جالب اینجاست که با تصویب قانون فعلی فدراسیون ها موظف هستند تا بخشی از درآمد خود را به عنوان مالیات به دولت پرداخت کنند. آن هم در دورانی که بسیاری از رشته های ورزشی و مهم کشور به دلیل نبود بودجه نه اردویی برگزار می کنند و نه به مسابقات اعزام می شوند.اتفاقی که تبعات آن قطعا ضربه بزرگی را به ورزش ایران خواهد زد. بارها ورزشکاران ایران که مدالهای رنگارنگی در المپیک و بازی ها آسیایی کسب کرده اند به دلیل نبود بودجه کافی در فدراسیون ها، برای امرارمعاش خود دست به فروش مدالها و حتی دست فروشی زده اند. در سالهای اخیر ورزشکاران زیادی بوده اند که مسافرکشی می کردند و هنوز یادمان نرفته که هادی چوپان قهرمان مسترالمپیا برای حضور در این مسابقات به ساختمان های نیمه ساخته می رفت و در آنجا بنایی می کرد.
تیر خلاص به قلب ورزش
از این دست اتفاقات در ورزش ایران زیاد است و تصویب قانونی که مشخص نیست کدام پشتوانه را پشتش دارد تیر خلاصی است به قلب ورزش نحیف کشور.تعارف که با خودمان نداریم،پول به اندازه کافی وجود ندارد و خیلی از اسپانسرها هم به دلیل عدم پخش محصولات شان از طریق رسانه ملی(عدم پخش زنده مسابقات رشته هایی غیر از فوتبال) تمایلی به سرمایه گذاری در رشته ای غیر از فوتبال ندارند و چندرغازی که به هر طریقی وارد فدراسیون های دیگر می شود مثل گوشت قربانی باید تکه تکه شود و بخشی از آن هم به جیب دولت ریخته شود.دولتی که اگر حامی ورزش و ورزشکاران نیست حداقل نباید نمکی باشد روی زخم آنها.زخمی که ناشی از تبعیض است،ناشی از ناملایمتی هاست و ناشی از حواله هایی که فقط برای اقشار خاص است.