پرسپولیس و پارادوکس مدافعان میانی؛ ستارههای منجی یا پاشنه آشیل؟
داستان مدافعان میانی پرسپولیس در این فصل سمبل و نماد مشخص یک پارادوکس است. سه مدافع ملی پوش با تخصص بازی در قلب خط دفاعی که هر سه متخصص در زدن پنالتی و متبحر در استفاده از ضربات ایستگاهی هستند. مرتضی پورعلیگنجی، محمدحسین کنعانیزادگان و گیورگی گولسیانی در تمام سالهای اخیر مدافعانی مطمئن و گلزن برای تیمهایشان بودند. انتظار میرفت این فصل پرسپولیس با این سه بازیکن هیچ مشکلی در دفاع نداشته باشد اما دقیقاً برعکس! اول که پورعلی گنجی مصدوم شد، بعد ستاره گرجستانی و کنعانی هم در این فاصله بارها به حاشیه رفته یا محروم شده است! از جانشینان آنها یعنی فرجی و نعمتی هم حرف نزنیم بهتر است.
در اراک اما داستان جور دیگری بود. زوج قلب خط دفاعی پرسپولیس در ضعیفترین نمایش عمر خود مقصر اصلی روی هر چهار گل تیم میزبان بودند. آنها نه در یارگیری موفق عمل کردند و نه در نظم دهی به خط دفاع که از بازیکنانی با این اسم و رسم و تجربه بسیار بعید بود. اما وقتی داستان به ضربات پنالتی رسید، دوباره مدافعان قهرمانان پرسپولیس شدند. در فوتبال همه میدانند که پنالتی اول و آخر در ضربات پنالتی چقدر مهم است همه تیمها بهترین پنالتی زن خود را برای ضربه اول و آخر انتخاب میکنند.
در سالهای اخیر این دو مدافع جانشین مهدی ترابی به عنوان پنالتی زن پرسپولیس شدهاند. خود ترابی از زمین بیرون رفته بود وگرنه قرار بود پنالتی دوم یا سوم را او بزند. کنعانی طبق انتظار پنالتی اول را زد که به گل تبدیل شد. دانیال اسماعیلی فر خراب کرد، پرسپولیس شانس داشت که آلومینیوم هم یک پنالتی از دست داده بود. اسدبیگی پنالتی را گل زد، او که در جریان بازی هم یک شلیک تماشایی را به گل تبدیل کرده بود. سپس گولسیانی برای پنالتی چهارم آمد که او هم گل زد و پنالتی پنجم به مدافع ذخیره یعنی فرشاد فرجی رسید.
وقتی مدافع ذخیره هم پنالتی خود را گل کرد، این پارادوکس در ذهن طرفداران پرسپولیس ایجاد شد که چرا و چطور خط دفاعی که مقصر هر چهار گل میزبان بود، با بازیکن ذخیره خود هم پنالتی را گل میکند اما در همان ضربات پنالتی مدافع راست فیکس تیم باعث ناکامی و شکست میشود؟ اصلاً بازیکنانی که برای زدن پنالتی در آن شرایط حساس و تحت فشار بعد از ۱۲۰ دقیقه بازی چنین تمرکزی دارند، چرا در طول مسابقه مرتکب چنان اشتباهاتی شدند؟