پرونده ویژه
بیپولی خداداد را سرمربی کرد یا نوید حل مشکلات؟
بعد از رفتن فرهاد کاظمی از سیاهجامگان و جدایی بازیکنانی چون علی عسگری و خانزاده، کمتر کسی گمان میکرد که این تیم بار دیگر بتواند شکل و شمایل یک تیم حرفهای را پیدا کند.
۰۰:۵۴ - ۱۱ آبان ۱۳۹۵
وانانیوز| بعد از رفتن فرهاد کاظمی از سیاهجامگان و جدایی بازیکنانی چون علی عسگری و
خانزاده، کمتر کسی گمان میکرد که این تیم بار دیگر بتواند شکل و شمایل یک
تیم حرفهای را پیدا کند. حتی وقتی خداداد عزیزی هم به عنوان مدیرفنی این
تیم معرفی شد، باز هم با مطرح شدن حرفهای جسته گریخته مالک باشگاه مبنی بر
کنارهگیری از مسابقات، همچنان امیدی به آینده این تیم نبود. با این حال
اما به تازگی خداداد عزیزی، سرمربیگری غیررسمیاش در این تیم را مطرح کرده
است. موضوعی که میتواند پیش بینی حل مشکلات مالی سیاهجامگان را در خود
مستتر داشته باشد.
روزی که خداداد عزیزی به عنوان مدیرفنی تیم سیاهجامگان انتخاب شد، خیلیها این عنوان را سیاست درستی میدانستند که در شرایط فعلی این تیم میتوانست برای خداداد در نظر گرفته شود. به این ترتیب او هم هدایت بازیکنان را برعهده داشت و هم در شرایط نابسامانی که گریبانگیر این تیم مشهدی شده، مسوولیت مستقیمی در برابر ناکامیهای احتمالی نداشت. به هرحال این یک واقعیت بود که پاسخگوی اول و آخر نتایج تیم سرمربی است و تا زمانی که تیمی سرمربی ندارد، مدیرفنی آنچنان در معرض انتقادها قرار نمیگیرد.
پیش از ورود خداداد به کادرفنی سیاهجامگان، این موضوع اتفاقاً اصلی ترین توصیهای بود که نزدیکان او برایش داشتند. اینکه او به عنوان مدیرفنی به امور تیم نظارت داشته باشد و حداقل تا اوضاع تیم رو به راه نشده، زیر بار مسوولیت سرمربیگری نرود. با این حال اما سرمربیگری سیاهجامگان، خواسته قلبی خداداد بود و او با همین هدف به سیاهجامگان آمده بود. به همین خاطر مصلحت اندیشی هیچ گاه به خواسته قلبی خداداد نچربید و این موضوع باعث شد که در نهایت او در آخرین مصاحبهاش اعلام کند که سرمربی سیاهجامگان است. صحبتی که خداداد با مطرح کردن آن، خودش را در معرض مسوولیتی قرار میدهد که سنگین است و خطرناک.
بیان این موضوع از سوی خداداد اما حالا چند پیام مختلف را دربردارد. اول اینکه پذیرش سرمربیگری باشگاه سیاهجامگان از این خبر میدهد که اتفاقاتی در باشگاه در حال رخ دادن است که به زودی به حل مشکلات مالی این تیم خواهد انجامید. براساس این فرضیه میتوان گفت به خاطر همین اتفاقات نویدبخش است که خداداد حاضر شده عنوان سرمربیگری را بپذیرد وگرنه با این بی پولی، پذیرش سرمربی تیم پردردسری چون سیاهجامگان از سوی خداداد عزیزی قدری دور از ذهن به نظر میرسد. بخصوص که خود عزیزی هم در نخستین حضورش در تمرین نتوانست حجم حواشی و تنشهایی که در این تیم وجود داشته را تحمل کند و تمرین را ترک کرد. حالا چطور بدون امید به حل شدن مشکلات، سرمربیگری تیم را هرچند غیررسمی میپذیرد؟
از سوی دیگر البته فرضیه دیگری هم وجود دارد که میگوید دقیقاً به دلیل همین بی پولی باشگاه و ناتوانیاش در پرداخت مبلغ قرارداد سرمربی بوده که خداداد به عنوان مدیرفنی، وظایف سرمربی را هم عهده دار شده است. او که در ابتدای ورودش به کادرفنی سیاهجامگان بارها گفته بود که به دنبال گزینههایی برای سرمربی این تیم است، بعید نیست به خاطر ناتوانی باشگاه در عقد قرارداد با فرد جدیدی در نهایت خودش را سرمربی غیررسمی سیاهجامگان معرفی کرده باشد. ضمن اینکه در شرایط فعلی کمتر کسی حاضر میشود سرمربیگری سیاهجامگان را بپذیرد.
فرای از همه این بحثها اما علاقه شدید خداداد به سرمربیگری این تیم مشهدی میتواند تمام فرضیههای مطرح شده را زیر سایه خود قرار دهد و اصلی ترین دلیل او برای پذیرش این مسوولیت باشد.
روزی که خداداد عزیزی به عنوان مدیرفنی تیم سیاهجامگان انتخاب شد، خیلیها این عنوان را سیاست درستی میدانستند که در شرایط فعلی این تیم میتوانست برای خداداد در نظر گرفته شود. به این ترتیب او هم هدایت بازیکنان را برعهده داشت و هم در شرایط نابسامانی که گریبانگیر این تیم مشهدی شده، مسوولیت مستقیمی در برابر ناکامیهای احتمالی نداشت. به هرحال این یک واقعیت بود که پاسخگوی اول و آخر نتایج تیم سرمربی است و تا زمانی که تیمی سرمربی ندارد، مدیرفنی آنچنان در معرض انتقادها قرار نمیگیرد.
پیش از ورود خداداد به کادرفنی سیاهجامگان، این موضوع اتفاقاً اصلی ترین توصیهای بود که نزدیکان او برایش داشتند. اینکه او به عنوان مدیرفنی به امور تیم نظارت داشته باشد و حداقل تا اوضاع تیم رو به راه نشده، زیر بار مسوولیت سرمربیگری نرود. با این حال اما سرمربیگری سیاهجامگان، خواسته قلبی خداداد بود و او با همین هدف به سیاهجامگان آمده بود. به همین خاطر مصلحت اندیشی هیچ گاه به خواسته قلبی خداداد نچربید و این موضوع باعث شد که در نهایت او در آخرین مصاحبهاش اعلام کند که سرمربی سیاهجامگان است. صحبتی که خداداد با مطرح کردن آن، خودش را در معرض مسوولیتی قرار میدهد که سنگین است و خطرناک.
بیان این موضوع از سوی خداداد اما حالا چند پیام مختلف را دربردارد. اول اینکه پذیرش سرمربیگری باشگاه سیاهجامگان از این خبر میدهد که اتفاقاتی در باشگاه در حال رخ دادن است که به زودی به حل مشکلات مالی این تیم خواهد انجامید. براساس این فرضیه میتوان گفت به خاطر همین اتفاقات نویدبخش است که خداداد حاضر شده عنوان سرمربیگری را بپذیرد وگرنه با این بی پولی، پذیرش سرمربی تیم پردردسری چون سیاهجامگان از سوی خداداد عزیزی قدری دور از ذهن به نظر میرسد. بخصوص که خود عزیزی هم در نخستین حضورش در تمرین نتوانست حجم حواشی و تنشهایی که در این تیم وجود داشته را تحمل کند و تمرین را ترک کرد. حالا چطور بدون امید به حل شدن مشکلات، سرمربیگری تیم را هرچند غیررسمی میپذیرد؟
از سوی دیگر البته فرضیه دیگری هم وجود دارد که میگوید دقیقاً به دلیل همین بی پولی باشگاه و ناتوانیاش در پرداخت مبلغ قرارداد سرمربی بوده که خداداد به عنوان مدیرفنی، وظایف سرمربی را هم عهده دار شده است. او که در ابتدای ورودش به کادرفنی سیاهجامگان بارها گفته بود که به دنبال گزینههایی برای سرمربی این تیم است، بعید نیست به خاطر ناتوانی باشگاه در عقد قرارداد با فرد جدیدی در نهایت خودش را سرمربی غیررسمی سیاهجامگان معرفی کرده باشد. ضمن اینکه در شرایط فعلی کمتر کسی حاضر میشود سرمربیگری سیاهجامگان را بپذیرد.
فرای از همه این بحثها اما علاقه شدید خداداد به سرمربیگری این تیم مشهدی میتواند تمام فرضیههای مطرح شده را زیر سایه خود قرار دهد و اصلی ترین دلیل او برای پذیرش این مسوولیت باشد.
منبع: ایسنا
لینک کپی شد
آهن ملل
ارسال نظر