علیرضا بیرانوند، یک ادعا و دهها سوال/ پرافتخارترین بازیکن پرسپولیس شدن ارزش ماندن نداشت؟
فوتبال ما در این فصل نقل و انتقالات نیز سرتاپا درگیر سوژه علیرضا بیرانوند بود. دروازهبان اول تیم ملی با آن فاصله زیاد از نظر فنی نسبت به بقیه که همیشه تعریف و تمجید شنیده بود، سال قبل با فسخ ناگهانی قراردادش با پرسپولیس و زمزمه رفتن به استقلال جنجالی عجیب به پا کرد.
وقتی امسال عین آن سناریو تکرار شد، همه تعجب کردند. هیچکس باور نمیکرد بیرانوند دوباره به همان مسیر برود. به خصوص بعد از بازگشتش به پرسپولیس و حرفهایی که پیرامون آن ماجرا زده بود اما بیرانوند دوباره همه را غافلگیر کرد!
حالا مدتها از آن روزها گذشته و بیرانوند مشغول تمرین با تیم جدیدش است اما سرنوشت دو باشگاه بزرگ پرسپولیس و تراکتور با میلیونها هوادار و دو گلر با استعداد یعنی احمد گوهری و حسین پورحمیدی هنوز در گرو سرنوشت بیرانوند است. همه منتظر حکم کمیته تعیین وضعیت فدراسیون هستند که هنوز اعلام نشده است.
این وسط علیرضا بیرانوند دو سه بار به طور مفصل صحبت کرده و البته رضا درویش هم پاسخش را داده است. پیشکسوتان پرسپولیس هم نظر خود را گفتهاند و به اندازه کافی پیرامون جملات بیرانوند و درویش تحلیل و بررسی شده است.
یکی از همین بررسیها روی این جمله بود. وقتی علیرضا بیرانوند گفت: «بعضیها نمیخواستند من در پرسپولیس بمانم و با فتح سوپرجام (یعنی اولین جام پیش رو در این فصل) تبدیل به پرافتخارترین بازیکن تاریخ پرسپولیس شوم»
آمار منتشر شده از افتخارات بازیکنان تاریخ پرسپولیس گواهی میدهد که امید عالیشاه و کمال کامیابی نیا تا همین الان یک جام بیشتر از بیرانوند دارند. حتی اگر او در پرسپولیس میماند و حتی اگر فاتح سوپرجام هم میشد، با توجه به حضور عالیشاه در لیست باز هم بیرانوند یک جام از کاپیتان کمتر داشت!
اما حالا بیایید از یک زاویه دیگر به همین جمله نگاه کنیم. اگر بیرانوند میخواست در پرسپولیس بماند چه کسی میتوانست او را بیرون کند؟ چه کسی این قدرت را داشت که بهترین گلر حال حاضر ایران را نخواهد؟ اصلا چرا باید چنین میکرد؟
بیرانوند از نظر فنی چنان مهره با ارزشی است که تمام مربیان و مدیران فوتبال در این باور مشترک هستند که او به تنهایی نیمی از یک تیم است و بیشترین نقش را در موفقیتهای سالهای اخیر پرسپولیس ایفا کرده است. چه کسی و با چه قدرتی میتوانست پرسپولیس را از چنین مهرهای محروم کند؟
فراموش نکنیم که بیرانوند سال قبل بعد از آن اتفاقات قرارداد دو سالهای بست و الان هم دعوا از طرف پرسپولیس همین است که او به صورت قانونی بازیکن این تیم بوده و باید به تعهدش پایبند میماند. خود بیرانوند هم منکر داشتن قرارداد نیست اما میگوید حق فسخ داشته است. سوال؛ کجای دنیا شما میتوانید یک قرارداد قانونی را انکار کنید؟ فرض که تمام بازیکنان و مربیان و مدیران و پیشکسوتان پرسپولیس میخواستند که او نباشد، چطور میتوانستند زیر قرارداد قانونی باشگاه با او بزنند!؟
حالا برسیم به خود عنوان پرافتخارترین، اینجا اصلاً کاری با اسم باشگاه و بزرگ و کوچک آن نداریم، اگر بازیکنی دوست دارد پرافتخارترین بازیکن یک باشگاه شود، یعنی برای این عنوان ارزش زیادی قائل است.
رکورد و رقابت ملزومات ورزش هستند. همه ورزشکاران در همه رشتهها در همه دنیا تلاش میکنند تا رکوردهایی از خود بجا و خود و کشورشان به این رکوردها افتخار کنند. اگر رکورد پرافتخارترین بازیکن پرسپولیس برای بیرانوند ارزش داشت باید قید هر مشکلی را میزد و در این تیم میماند!
اگر این عنوان برای بیرانوند میارزید همانطور که بارها در این سالها گفته قید پیشنهادات چشمگیر و نجومی را میزد تا همچنان در تیمش بماند و رکورد و افتخار کسب کند. حتی اگر کسی جرات میکرد و او را بازی نمیداد، باز در رکورد و افتخار و مدال و جام سهیم بود.
و نکته آخر؛ هستند کسانی که میگویند بازیکن وقتی به نزدیکی بازنشستگی رسیده باید به فکر آیندهاش باشد و از آخرین سالهایی که میتواند قرارداد خوب ببندد، استفاده کند تا آیندهاش تامین باشد. این فرض هم در مورد دلیل رفتن بیرانوند صادق نیست!
اول اینکه او به اندازه کافی پول دارد که خیالش از آینده راحت باشد. دوم اینکه خود باشگاه پرسپولیس پول کمی به او نمیداد و سوم و مهمتر از همه اینکه علیرضا بیرانوند به شهادت شناسنامهاش حالا فقط ۳۲ سال دارد و میدانیم که در فوتبال دروازهبانها تا ۴۰ سالگی میتوانند در سطح بالا بازی کنند و قرارداد ببندند.
خود بیرانوند بارها در گفتگو با خبر ورزشی تاکید کرده که میخواهد تا ۴۰ سالگی حتی برای تیم ملی در جام جهانی بازی کند. پس او با حساب خودش ۸ سال دیگر فرصت برای بستن قرارداد خوب و گرفتن پول زیاد داشت، آیا نمیتوانست یک سال دیگر به قراردادش در پرسپولیس متعهد بماند و حداقل یک یا دو جام دیگر بگیرد تا به گفته خودش به آرزوی پرافتخارترین بازیکن برسد!؟
با مجموعه این دلایل مشخص میشود که اظهارات بیرانوند صرفاً بهانه برای توجیه رفتن، آن هم از نوع غیر محکمه پسندش بود!