ترکیب استقلال نسبت به سال گذشته به وضوح تقویت شده، اما سبک بازی تیم همچنان همان است و البته نتایج هم بدتر شدهاند. اگر پارسال جواد نکونام سبک بازی تدافعی و نه چندان دلچسب تیمش را با دستهای خالی و البته گرفتن نتیجه توجیه میکرد، امسال هیچکدام از این دو بهانه را ندارد و به همین دلیل هم اگر سری به فضای مجازی بزنید، میبینید علاوه بر صفحه رسمی استقلال حتی پیج هلدینگ خلیجفارس هم از هجوم طرفداران بینصیب نمانده است. آنها در همه پلتفرمها اخراج جواد نکونام را ترند کردهاند و کیست که نداند دلیل این موضوع فقط فنی نیست. درحالی که تصور میشد با اخراج علی خطیر دیگر جواد نکونام بیسر و صدا به کارش ادامه میدهد، این اتفاق رخ نداده و او همچنان با همه درگیر است؛ غرهای نکو آنقدر تکراری شده که حتی اگر استقلال مشکلدارترین تیم جهان هم باشد، دیگر کسی گوش شنوایی برای تحمل این همه انرژی منفی و انتقاد ندارد. بس است جواد جان؛ واقعا بس است!
مدیریت
هیچکس نفهمید فرشید سمیعی چگونه پلههای ترقی را طی کرد و از یک مدیر حقوقی تبدیل شد به عضو هیاتمدیره و سپس مدیرعامل استقلال. باشگاهی که کار کردن در آن قطعا رزومه پر و پیمانی میطلبد، اما سمیعی بدون تجربه حتی یک دقیقه مدیریت در فوتبال، بر مهمترین مسند یکی از بزرگترین باشگاههای آسیا تکیه زده است. در روزهایی که آبیها به اندازه کافی تنش را احساس میکنند، مدیرعامل استقلال حتی نمیتواند مشاورش را مدیریت کند تا با یک کنفرانس مطبوعاتی بد موقع، در آستانه دربی تیم به حاشیه نرود. هرچند اطرافیان نکونام معتقد هستند انتقادهای داود حقدوست از سرمربی تیم، در واقع کلام سمیعی بوده که از زبان مدافع سابق تیم جاری شده است. بعید نیست این ادعا درست باشد، چرا که تنها واکنش آقای مدیر، ممنوعالمصاحبه کردن کل اعضای تیم تا بازی با پرسپولیس بوده است. خب یعنی منتظر شدید آقای مشاور گرد و خاک به پا کند و بعد این تصمیم را بگیرید؟
مالکیت
یکی از نقل قولهایی که شاید به درستی در فضای مجازی در حال دست به دست شدن است، این باشد که اگر احمد شهریاری مدیر فوتبالی قابلی بود الان تیم متمول و پرستاره صباباتری حداقل در سطح دوم یا سوم فوتبال ایران حضور داشت نه اینکه سالها از منحل شدنش بگذرد! واگذاری مالکیت استقلال به هلدینگ خلیج فارس برای هواداران خبر خوبی بود، اما از یک جایی به بعد انگار مسیر سیاستگذاری باشگاه به انحطاط کشیده شد؛ جایی که تمام مسوولیتهای کلان به فردی سپرده شد که نزدیک به دو دهه از آخرین حضورش در فوتبال میگذشت و سعی کرد با همان متد قدیمی باشگاه استقلال را اداره کند. هیچکس نفهمید خطیر چرا اخراج شد، بازیکنان بوسنیایی چرا آمدند، ضرر مالی زدند و بدون بازی رفتند و البته چرا مدام بین کادرفنی و مدیریت استقلال درگیری وجود دارد. شهریاری از یک طرف حامی نکونام است، اما از سوی دیگر وقتی شایعه حضور یک مربی خارجی به جای وی مطرح شد، یک کلمه هم در حمایت از سرمربی تیم سخنی نراند. الان هواداران استقلال در یک دور باطل افراد نهچندان کارآمد قرار گرفتهاند که نمیدانند مطالبهشان اخراج کدام یک باشد. مدیران یا مربیانی که مدام با یکدیگر دست به یقهاند و همدیگر را تهدید به افشاگری میکنند. فقط میتوان گفت بیچاره استقلال...