سیدمصطفی هاشمی طبا در روزنامه شرق نوشت: دولت با استدلال اینکه «نمیشود کاری کرد» سیاست «دستش نزن بدتر میشود» را در پیش گرفته است و بهزودی در موعد تقدیم لایحه بودجه ۱۴۰۴ همان لوایح قبلی را دستکاری کرده و با کسر بودجههای پنهان و آشکار به مجلس تقدیم میکند. میگویید نه! منتظر باشید.
البته دولت هم حق دارد، زیرا دست به هرجا بگذارد، صدای اعتراض از آن محل بلند میشود، زیرا همه ما یاد گرفتهایم که تنها به بخش خود نگاه کنیم و به دیگران اهمیت ندهیم. حتی اگر این دیگران «ایران» باشد.
در طول سالهای دراز، همه وزرای اقتصادی از کسر بودجه، فروش اوراق قرضه و مانده بدهی دولتهای قبلی شکایت داشتهاند و چون نوبت به آنان رسیده، همان کردهاند و امسال هم سازمان برنامه و بودجه و آقای دکتر همتی همان کار را خواهند کرد و شاید استدلال آنها چنین باشد که اگر دولت لایحه «بد» به مجلس ندهد، مجلسیان کمتر از «بدتر» را قانع نمیشوند، همچنان که در سالهای گذشته مجلس مرتبا سقف لایحه بودجه دولت را افزایش داده است .
هرچه گفته میشود بزرگترین ناترازی که عامل اصلی ناترازیهای دیگر است، ناترازی سیاستهای خارجی (اعم از سیاسی و اقتصادی) با سیاستهای داخلی است و کشوری که ۴۰ سال فضای جنگ را احساس میکند و اکنون غلیظتر شده، نمیتواند مانند کشوری که بیتهدید است، در سیاستهای داخلی عمل کند.
وقتی گفته میشود طرحهای عمرانی را به بخش خصوصی واگذار کنید، میگویند نمیشود و حتی ناگهان طرحهایی که در بودجه اعتباری ندارد، مثل ساخت ورزشگاه جنوب تهران مطرح میشود و در دولت جدید هم بر اجرای آن تأکید میشود، درحالیکه نه مفید است و نه ضروری و در همان حال بسیاری از طرحها با سابقه دهها سال ناتمام است.
تمام این مسائل به خاطر آن است که دولت هنوز گفتمانی برای خود انتخاب نکرده است. اگر برخی عقیده دارند که گفتمان دولت، «وفاق» است، خود بهتر میدانند که اولا تکیه بر این کلمه آب در هاون کوبیدن است و ثانیا به فرض درستی و صحت و نیز تمکین همه گروهها، مذاهب و تیرهها به وفاق، چه اتفاقی میافتد؟ پس از وفاق چه میخواهند انجام دهند، هرچند وفاق امری ذهنی است و اذهان را بهسادگی نمیتوان تغییر داد.